یا حسین (علیه السلام )
به نام آنکه مهرش در دلم هرگز در دلم غروب نخواهد کرد …
دلیل سخن رابا سلامی دردمند بر ستاره های پرفراز خیال آغاز می کنم .سلامی که خود طراوت شبنم اشک دلتنگی را دارد .
شبی از پشت یک تنهایی نمناک باران تو را با لهجه ی گل های نیلوفری صداکردم تمام شب برای رسیدن به کربلایت دعا کردم پس از یک جستجوی نقره ای در کوچه های آبی احساس خودم را میان هیئت پیدا کردم .
حسین جان ای معنای کامل عشق ای عشق ابدی از زمانی که فهمیدم که دیگر بزرگ شده ام و مسئولیتی در هیئت به من می دهند عشقت در دلم جا گرفت هر ثانیه از عمرم که گذشت بیشتر تورا احساس کردم.
هرسال محرم که نزدیک می شود دلتنگی من هم شروع می شود .تو تمام فصل های سال هر ثانیه ،هر زمان هرکاری که انجام می دهم تو را در کنار خودم احساس می کنم اما نمی دانم چه حس غریبی در محرم است که وقتی بوی آن می رسد تمام زندگیم را غم ودلتنگی فرا می گیرد دوباره کوچه پس کوچه های شهرمان پر میشود از بوی کربلا بوی عباس ، علمدار کربلا بوی عشق ، بوی زینب ….
آه ای دل دل کوچکم دل غریبم تا به کی در سینه محبوس می مانی و به وصالت نمی رسی تا کجا تنها و بی کس در کوچه ها پرسه میزنی نمی دانم نمی دانم آیا صدایم را نمی شنود این چه عشقی است که حتی نمی توانم به معشوقم برسم
به قلم زهرابابالو طلبه ی سال اول
.