همسرداری فاطمی (س)
در زندگی مشترک فاطمه(س) با علی(ع) عبارات و کلمات محبت آمیز بسیار است. فاطمه(س) با الهام از دستورات الهی و با دارا بودن درک صحیح از روابط زن و شوهر، همواره به همسر بزرگوارش عشق می ورزید و او را مورد محبت قرار می داد و در کلام خود علاقه و احترام را توأماً در نظر داشت؛ گاهی او را با کنیه ی اباالحسن صدا می کرد و گاه او را یابن عمّ پسرعمو …. خطاب می نمود: جزاک اللهُ عنّی خیرَ الجزاء یابن عم رسول الله.
استفاده از نام مناسب و القاب زیبا برای خطاب همسر، باعث روابط مثبت و ایجاد محیطی آکنده از صمیمیت می شود و سبب پیدایش زمینه ی عکس العمل و رفتاری، مناسب در طرف مقابل می شود. حضرت علی(ع) فرموده اند:
اجملوا فی الخطاب، تسمعوا جمیل الجواب؛ خطاب هایتان را زیبا کنید تا پاسخ زیبا بشنوید.
فاطمه(س)، در مقام اظهار محبت و علاقه به امام علی(ع) فرمود: روحی لروحکَ الفدا و نفسی لنفسکَ الوقاء یا اباالحسن)؛ علی جان، روح من فدای روح تو و جان من سپر بلاهای جان تو.
عشق و محبت فاطمه(س) نسبت به همسرش به اندازه ای بود که در لحظات احتضار می گریست و به علی(ع) می فرمود: ابکی لما تلقی بعدی؛ به خاطر آن چه [از مشکلات و سختی ها] که پس از من به تو خواهد رسید می گریم.
. شناخت همسر و آشنایی با ابعاد روحی و شخصیتی او؛ از عوامل انس و الفت در خانواده و استحکام آن، شناخت حالات و روحیات یکدیگر و درک متقابل است. در صورت درک صحیح روش و رفتار همسر، طراف مقابل می تواند در برابر آن واکنش مناسبی نشان دهد و با شناخت موقعیت او راحت تر از خطاها و لغزش های احتمالی همسرش گذشت کند، زیرا بسیاری از اختلاف ها ناشی از بدفهمی ها و سوءتفاهم ها است.
فاطمه(س) در مدت کوتاه زندگی خود با علی(ع)، حقیقت وجودی و روحیات علی(ع) را می شناخت و زمانی که دیگران از فهم و درک رفتار علی(ع) ناتوان بودند، فاطمه(س) آن ها را راهنمایی می کرد و با خصوصیات رفتاری امام آشنا می ساخت.
در روایتی آمده است که یکی از اصحاب علی(ع)، او را در نخلستان در حالت راز و نیاز با معبود دید. ناگهان مشاهده کرد که امیرالمؤمنین(ع) مانند چوب خشکی بر زمین افتاد، پس یقین کرد که علی(ع) از دنیا رفته است. فوراً به درب منزل فاطمه(س) آمد تا او را با خبر کند. فاطمه(س) با شناختی که از روحیات علی(ع) داشت، فرمود: الغیشة التی تأخذه من خشیة الله… ؛ این حالتی است که به واسطه ی خوف و خشیت الهی بر او عارض شده است.
در پرتو شناخت فاطمه(س)، از همسرش بود که خانه ی محقر آن ها محل انس و آرامش علی(ع) قرار گرفته بود و امام علی(ع) می فرمود: وَلقد کنتُ أنظُر إلیها فَتَنْکََشِفُ عنیّ الهمومَ والأحزان هرگاه به چهره ی فاطمه(س) می نگریستم تمام غم و اندوهم برطرف می شد. این انس و الفت به حدی بود که اگر علی(ع) به خانه می آمد و زهرا(س) را نمی یافت، غم بر سینه اش سنگینی می کرد و بسیار بر او سخت می گذشت. بعد از شهادت فاطمه(س) نیز فرمود: به خدا سوگند، زهرا تا آن زمان که خداوند او را به سوی خود برد مرا ناراحت نساخت و عملی انجام نداد که مرا ناخشنود کند.
روشن است که موفقیت مردان در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و … در گرو آسودگی خاطر و آرامش روحی و روانی است. این قاعده حتی در حیطه ی وظایف فردی مرد نیز جاری است، مانند تحصیل علم، عبادات فردی و … پس زنان در این زمینه، مسئولیت ویژه ای دارند و باید با درک موقعیت و روحیات همسرشان، آن ها را در این امور یاری رسانند.
پرهیز از تقاضای نامقدور؛ ریاست اقتصادی و مسئولیت هزینه های خانواده، بر عهده ی مرد است و او موظف است از نظر اقتصادی همسر و فرزندانش را تأمین کند. و این به دلیل نقش ویژه ی زنان در خانواده است. تا بتوانند آسوده خاطر به پرورش کودکان و انجام وظایف همسری بپردازند.
بنابراین درخواست لباس، زینت و لوازم منزل و امثال آن خواسته هایی است که معمولاً هر زنی به خود اجازه می دهد تا از همسرش طلب کند، اما فاطمه(س) همسرش را برای این تقاضاها و خواسته ها به زحمت نمی انداخت.
فاطمه(س) از رسول خدا(ص) آموخته بود که: هر زنی با شوهر خود مدارا نکند و او را به چیزی بکشاند که قدرت و توان آن را ندارد، هیچ کار نیکی از او قبول نخواهد شد و در حالی خدا را ملاقات خواهد کرد که خداوند بر او خشمناک است. به جهت شرایط خاصی که در زندگی مشترک و روحیه ی زن و شوهر وجود دارد، تقاضای امری که بر همسر مقدور نیست باعث احساس سرشکستگی و ناتوانی در او می شود که این احساس در حیط زندگی تأثیر مطلوبی ندارد.
4 . قناعت و ساده زیستی؛ وارستگی و ساده زیستی هم، از نقاط برجسته ی حیات فاطمی است که در زندگی کوتاه حضرت نمودهای زیبایی داشته است. زهد و ساده زیستی حضرت، همیشه به معنای فقر و جبر روزگار نبود. خدیجه، مادر بزرگوارشان هم با این که زن ثروتمندی بود، در راه خدا همه ی اموالش را انفاق کرد و خود در کمال سختی، اواخر عمر را در شعب ابی طالب گذراند. زندگی ساده ی فاطمه نیز حاصل انتخابی عارفانه و عاشقانه بود، گویی فاطمه(س) از همان آغازین لحظات ورود به خانه ی امیرالمؤمنین، با بخشش لباس عروسی این راه را برگزیده بود.
زمانی هم که پیامبر(ص) به دستور خداوند، فدک را در اختیار فاطمه گذاشت، سادگی و بی پیرایگی خانه ی او تغییری نکرد. در حالی که فدک سرزمین حاصل خیزی بود و تمام گندم مدینه را تأمین می کرد و فاطمه(س) تما درآمد آن را در راه رضایت معبود به مستمندان و مساکین انفاق می کرد.
روزی پیامبر(ص) فاطمه را دید که پیراهن خشن و کم ارزشی پوشیده بود و با دست آسیاب می کرد و در همان حال فرزندش را شیر می داد، پیامبر در حالی که اشک می ریخت، فرمود: دخترم سختی های دنیا را تحمل کن تا به شیرینی و حلاوت های آخرت دست یابی. فاطمه(س) عرض کرد: ای رسول خدا! حمد و شکر و سپاس سزاوار خداست در برابر نعمت های بی کران او. به همین مناسبت این آیه شریفه خطاب به پیامبر اکرم نازل شد: ولسوف یعطیک ربک فترضی؛ پروردگار تو آن قدر به تو عطا می کند که خشنود گردی.
سلمان، روزی به خانه ی دختر پیامبر(ص) می رود و می بیند که ایشان چادری کهنه و وصله دار به سر دارد سلمان متعجب و اندوهناک می شود و به یاد شاهزاده های ایرانی و شکوه و جلال آن ها می افتد، در حالی که یگانه دختر رسول خدا(ص) چادرش فرسوده است. گریه کنان می گوید: غم و اندوه بر ما باد، دختران پادشاهان ایران و روم بر تخت های طلا می نشینند و پارچه های زربفت و حریر بر تن می کنند و این دختر محمد(ص) است که چادری ساده با دوازده وصله به سر دارد
بی شک بیان چنین صحنه هایی از زندگی دختر گرامی پیامبر(ص) و اسوه پذیری از آن حضرت به این معنا نیست که زنان جامعه ی ما، برای پیروی از فاطمه(س) چادر وصله دار به سر نمایند و یا تنها پوست گوسفندی، فرش خانه شان باشد؛ آن چه مهم است درک پیام این رفتارهاست و آن ساده زیستی و وارستگی از دنیاست. امروزه با گسترش وسایل رفاهی و تجملاتی، سطح زندگی افراد تفاوت های بسیاری با هم دارد و چون استفاده ی یکسان و برخورداری از تمامی امکانات رفاهی برای همه مقدور نیست، زمینه بروز ناراحتی ها و تعارض در خانواده ها می شود. تنها راه پیش گیری از این مسایل هم، ساده زیستی و رضایت به داشته هاست. در غیر این صورت موازنه ی دخل و خرج در خانواده به هم می خورد و از نظر اقتصادی اعضای آن به زحمت می افتند.
فاطمه(س) به راستی نمونه ی کامل ساده زیستی و دوری از دل بستگی های دنیوی بود، بنابراین هرگز از سادگی خانه اش شرمگین نمی شد، نسبت به مهریه ی اندکش احساس پشیمانی نمی کرد و در تمام عمر شریفش از کمبودها شکایتی نداشت. در زیارت نامه ی حضرت می خوانیم: یا خلیفة الورع والزهد؛ ای هم پیمان با پارسایی و زهد.
صفحات: 1· 2