به مدرسه علمیه بقیع خوش آمدید
۱۴ خرداد
روح خدا به خدا پیوست
شیرینی یک رویا
با ولایت ،شادمانه ،جاودانه ایم
با ولایت ،شادمانه ،جاودانه ایم
غنچه لبهای پیغمبر که شد وا در غدیر / بر لبش گل واژه من کنت مولا نشست
عید کمال دین ، سالروز اتمام نعمت و هنگامه اعلان وصایت و ولایت امیر المومنین (علیه السلام) بر شیعیان و پیروان ولایت خجسته باد.
طلاب و اساتید مدرسه علمیه بقیع در فعالیتی خودجوش ، به مناسبت عید غدیر خم با تهیه و تزئین گلدان های غدیری در سطح استان البرز حضور یافته و در موقعیت متنوعبا اهدای گلدانهای مزیین به پیام تبریک ، عیدالله اکبر را به هم استانی های خود تبریک گفتند .
تجربه این حضور اجتماعی زیبا در روز عید به روایت تصویر تقدیم می شود .
باولایت ،شادمانه ،جاودانه ایم
@4529956695
با ولایت، شادمانه ، جاودانه ایم
حضور طلاب و اساتید مدرسه بقیع در گلزار شهدا
اینهام از طرف شهدا هدیه به همشهری های عزیزمون بود.
باولایت ،شادمانه ،جاودانه ایم
با ولایت، شادمانه، جاودانه ایم
طلاب و اساتید مدرسه علمیه بقیع با حضور در بیمارستان ثار الله مهرشهر عید غدیر خم را به کادر پزشکی و بیماران این بیمارستان با تقدیم گلدان های غدیر ، تبریک گفتند .
باولایت، شادمانه ،جاودانه
@4529956695
با ولایت ، شادمانه ،جاودانه ایم
حضور طلاب و اساتید مدرسه بقیع در سطح شهر و جشن های مردمی عید غدیرخم و تبریک عید با تقدیم هدایا و گلدان های غدیری
کلید بصیرت
کلید بصیرت و کمال عبادت
#قلم نگاشت انقلاب
#رهبر_انقلاب
#به_قلم_خودم
رهبر فرزانه مقتدای مهربان ومقتدر مومن قدر تو رابر سجده ی شکر خدا ارج می نهیم وبر ایستادگیها وسازندگیهایت شاگردان راه پر صلابتت میمانیم
قدر تورا با سجده ی شکر بر خدا ارج می نهیم
راه امام راحل یاد مان استواری انسان موحد در عصر سرد ماشین وانسان منتظر بر تنکنای غربت عصر انتظار است آنگاه که صدای شهدا در تاریخ با رهبری تو
ای رهبر جاوید اقامه کننده ی نماز
ای مظهر ایمان به خوبیها
ای متکی به اراده ی ملت و
ای امید بخش به روشنایی در ظلمت تبار بار پادشاهی
دعاهایت در حق ملتت مستجاب باد
وارزوهایت برای ملت بر اورده باد
بر راهت میمانیم
چون بدر
زندگي پايان ندارد زكريا چون بدر بر بام زندگي ميماند كه خون مظلوم تحقق اراده ي خدا برای حاکمیت عدالت برز مین است
#قلم نگاشت انقلاب
با خلافیت افسونگرانه وسرعت بی بدیل دنیای مجازی والقاب واطوار روز با قلم هایی از نگارش تفسیر به رای ها باوجود بدعهدی ها وبی تعهدی ها از احقیقت پاک انقلاب الهی ایران وآنچه در آن روزها محقق شده است ذره ای نخواهد کاست. انقلاب الهی ما آینه ای در برابر مسئولان در امانتداری نهاده است که هرکه خوب گزاردن بنهد خواهد دید وهرکه بدکناد زنگار زشتی اش بر اینه رسوایش کناد.
بر روح پاک نهاد بنیان گزار حاکمیت خدمت ورسوا کننده ی عطش ناکان قدرت وشهرت رهرو پیامبر توحید درعصر بردگی وجاهلیت مدرن. روح الله خمینی صلوات
#قلم نگاشت
#قلم نگاشت
#به قلم خودم
د ر روزگاري كه جهان درسايه ارتباطات نزديكتر شده است به فهم مشترك واراده ي مشترك انسانها براي تحقق آرامش وصلح الهي در عهد موعود نزديكتر ميشويم بازندگان كساني هستند كه بر قمار بردو باخت خونها ريختند ونسل انسانها دركشورها آواره كردند غارت نمودند تا حياتشان ادامه يابد غافل از آنكه پيروزي انقلاب ايران مژده بخش بهار حيات وسيطره ي عدالت بر كره خاكي خواهد بود
چهل سال مانديم اراده كرديم دفاع كرديم جهاد كرديم خون داديم براين ايستادگي درك كرديم ان الله لا يغيرو مابقوم حتي يغيرو ما بانفسهم رقم زديم قلم زديم دوباره خوانديم ليس للانسان الا ماسعي تلاش ميكنيم براي تحقق مژده هاي الهي همراه شدن با اسرارخلقت در فهم زندگي اجتماعي در درك قوانين ماندن در صرف نظر كردن از من به نفع ما فهم جمعي از نفع جمعي هركس به سوي منفعت فرد وكروه خاص برود انقلاب را نفهميده است امام را نفهميده است رهبري را ادراك نكرده است ولايت براي همه خاك وهمه ي مردم وتمام استقلال ايستاده است مانيز اقتدا ميكنيم براي تماميت كشور وتماميت استقلال وتماميت مردم به احساس مسئوليت جمعي به نفع جمعي به تحقق منافع جمهور ميانديشيم وحركت ميكنيم انهايي كه براي خود جمع نمودند از رانتها براي قدرت سود بردند قطعا در رصد پرتگاهها منتظر واژگون نمودن خدا باشند كه اين انقلاب اقتدا به خون خدانموده است و منتقم خونهايش خداست از خيانت به اسلام وكشور بايد ترسيد واز كجروي در امانتداري در قدرت پرهيز نمود كه فرصتها امانات موجود بين دو عدمند اميد كه بر دامن امن خدمت به خدا وامانت انقلاب مديون نمانيم
#قلم نگاشت
#قلم نگاشت
دوستان عزیز درسته که به تعطیلی ظاهری خوردیم اما کار فرهنگی اکسیژن جاری در فعالیت ما طلاب هست یاد فرمایشی از مقام معظم رهبری میافتم که فرمودند من اگر رهبر نبودم قطعا فضای مجازی را برای فعالیت انتخاب میکردم ، دوستان عزیز این گوی و این میدان ، در شب تولد چهل سالگی انقلاب این قلم شما فرزندان انقلاب است که تلخ و شیرین های روزگار ی که در آن نفس کشیده اید را به تصویر می کشد
#قلم نگاشت
#قلم نگاشت
دوستان عزیز درسته که به تعطیلی ظاهری خوردیم اما کار فرهنگی اکسیژن جاری در فعالیت ما طلاب هست یاد فرمایشی از مقام معظم رهبری میافتم که فرمودند من اگر رهبر نبودم قطعا فضای مجازی را برای فعالیت انتخاب میکردم ، دوستان عزیز این گوی و این میدان ، در شب تولد چهل سالگی انقلاب این قلم شما فرزندان انقلاب است که تلخ و شیرین های روزگار ی که در آن نفس کشیده اید را به تصویر می کشد
قلم نگاشت
#فراخوان قلم نگاشت
#موضوع پیروزی انقلاب اسلامی
#شهید زکریا
امانتداری
بر مزار شهداحاضر آمدم به آنان بگويم هرگز گلويي كه جان برتن دارد از يادگار نكبيرتان در اهتزاز پرچم توحيد كوتاهي نخواهد كرد حساب تكبير انقلاب حساب حمايت از كشور مسلمان قدرتمند ايران وخادمان ان از حساب آدمهاي بي كفايت در امانتداري صحيح جداست
دعای مستجاب
آناني كه با بي توجهي به آرمانهای انقلاب در جستحوي نفع شخص و كروه خود مردم را به زحمت مياندازند بدانند يوسف انقلاب از چاه زحمت انان بدر امده ومسير نوراني خود را به دعاي مسىتجاب شهداي والا مقام طي خواهد كرد وبه نتيجه نهايي در حكومت صالحان وگسترش عدالت درزير پرچم توحيد خواهد رسيد وآنگا ه آنان ضرر كنندگان وشرمزدگان ابدي از تجارت سوخته شان خواهند بود
الله اکبر
حب علی را نتوان سربرید
عربستان باید مسئولیت قتل زکریا بدر را بپذیرد
ارزش ها و اصول و فطرت انسانی به خودی خود، ویژگی های خوب را ستایش و ویژگی های بد را نکوهش می کند. برای مثال صداقت، امانت داری و بزرگواری در همه جوامع با هر دین و مذهب و گرایشی، صفت های پسندیده هستند اما در مقابل دروغ، فریب کاری و نزول خواری (البته به جز جوامع یهودی) در همه ادیان و اعتقادات نکوهش می شوند.
با این مقدمه می خواهیم در این جا به یکی از ویژگی های زشت و نکوهش شده یعنی قتل بی دلیل و بی گناه به هر دلیل و انگیزه ای اشاره کنیم. در اینجا منظور دقیقا حادثه وحشتناکی است که در عربستان و به خصوص در حرم امن پیامبر که در پنج شنبه گذشته رخ داد، اشاره کنیم.
با توجه به ضد و نقیض بودن خبرها در این خصوص، قصد پرداختن به جزئیات حادثه را نداریم بلکه فقط اصل مطلب را ذکر می کنیم: یک سعودی کودک 6 ساله ای را سر برید. این کودک شیعه مذهب بود و همراه مادرش عازم زیارت حرم پیامبر حضرت محمد (ص) بود که به دست یک جنایت کار به قتل رسید. خبرهای ضد و نقیضی درباره انگیزه جنایت منتشر شده است؛ برخی گفته اند به خاطر رویکرد وهابی قاتل بوده است. برخی گفته اند قاتل بیمار روانی بوده است یا از دست پلیس فراری بوده است. دلیل این جنایت هر چه باشد از یکی از این سه حالت خارج نیست.
در اینجا قصد تحلیل و بررسی انگیزه های این جنایت هولناک را نداریم. این جنایت به قدری هولناک است که هر کسی ذره ای وجدان و انسانیت داشته باشد نمی تواند به هیچ طریقی آن را توجیه کند اما ما در اینجا می خواهیم این سه روایت مختلف را به طور جداگانه بررسی کرده و مسئول اصلی و نه مستقیم آن را شناسایی کنیم.
اولین روایت می گوید مجرم بنا به انگیزه های فرقه ای و بر اساس تفکر افراطی گرایانه برخاسته از رویکردهای وهابی گری و کینه دیرینه نسبت به شیعیان این جنایت را مرتکب شده است. اگر این روایت درست باشد سئوالی که در اینجا مطرح می شود این است چه کسانی مسئول شست و شوی مغزی این شخص و مسخ فطرت انسانی او هستند که می تواند تا این حد از خصلت حیوانی و حتی پست تر از ان تنزل کند که سر یک کودک بی گناه و بی دفاع را ببرد آنهم فقط و فقط به دلیل اینکه هم عقیده او نیست و عقاید تکفیری او را نمی پذیرد؟ پاسخ این سئوال از روز روشن هم روشن تر است. چرا که شیوخ وهابی از روزگاران گذشته پیوسته علیه شیعیان تبلیغ کرده اند و هنوز هم می گویند کشتن شیعه حلال است و حتی ثواب دارد. این امر بر کسی پوشیده نیست.
بر اساس این روایت، بریدن سر زکریا بدر جابر، کودک 6 ساله حاصل تفکر وهابی گری تکفیری متعصبانه ای است که در متون درسی عربستان در منابر و مساجد و رسانه های این کشور پیوسته تبلیغ شده است. سیاست های حکومتی آل سعود نیز که شیعیان را شهروندان درجه 2 و غیر مسلمان می دانند، جای خود دارند. بنابراین مقامات سعودی مسئول قتل این کودک بیگناه هستند زیرا آنها هستند که دست تکفیری ها را در جامعه عربستان و در دستگاه های دولتی علیه شیعیان باز گذاشته اند. این جنایت، کم از جنایت تروریست های داعشی که با پول عربستان در سراسر مناطقی که اشغال کردند در عراق و سوریه دست به قتل و کشتار کودکان و زنان و سالخوردگان بی دفاع زدند.
طبق روایت دوم، مجرم بیمار روانی است. این هم یک بهانه کهنه و رسوا است که دیگر هر کسی که اندک آشنایی با اوضاع دارد، و از حقیقت انواع جنایاتی که در این کشور رخ می دهد آگاه است، حوصله شنیدن آن را ندارد. لذا پرداختن به این بهانه یا روایت به طور کلی کاری بیهوده و مسخره است.
و اما روایت سوم می گوید مجرم تحت تعقیب پلیس بوده است. لذا سعی کرده است از این کودک به عنوان سپر انسانی و گروگان استفاده کند اما بعد او را جلوی چشم مادرش سر بریده است. این روایت که پس از فرض بیمار روانی بودن مجرم در رسانه های عربستان به عنوان دومین علت، مورد تأکید قرار گرفته و تبلیغ شده است، ثابت می کند که نیروهای امنیتی عربستان پس از مجرم، مسئول این جنایت هستند. چون کمترین مهارتی در انجام وظایف خود ندارد و جان شهروندان را به راحتی به خطر می اندازند چه رسد به یک کودک معصوم. مخصوصا که این مجرم احتمالا تهدید کرده است که اگر دست از سرش برندارند کودک را خواهد کشت. هیچ بعید نیست که مأموران امنیتی عربستان چنین اشتباهات مرگباری را زیاد مرتکب می شوند که نشان از بی لیاقتی و بی تجربگی آنها دارد و بهترین گواه بر این بی لیاقتی، حوادث خونینی است که هر از گاهی در موسم حج به وقوع می پیوندد و ده ها تن از حجاج را قربانی می کند.
در پایان باید خاطرنشان کنیم که اسلام و قرآن قتل را از بزرگترین گناهان کبیره می دانند. خداوند در سوره نساء آیه 93 می فرماید: وَمَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمًا (و هر کس مؤمنی را به عمد بکشد مجازات او (آتش) جهن
م است، که در آن جاوید (معذّب) خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن کند و عذابی بسیار شدید بر او مهیا سازد.) اما در کارنامه افراطی گری وهابی، این جنایت اولین جنایت نیست، آخرین هم نخواهد بود؛ و تاریخ گواه این حقیقت است
روز عرفه
حضور طلاب و اساتید مدرسه علمیه بقیع در ایستگاه های آتش نشانی
اساتید و طلاب مدرسه علمیه بقیع با حضور در ایستگاه آتشنشانی خدمات آتشنشانان سانحه پلاسکو تهران را ارج نهادند.
شرکتکنندگان در این مراسم با اهدای دستههای گل و قرائت فاتحه یاد و خاطره آتشنشانان حادثه پلاسکوی تهران را گرامی داشتند و ضمن تسلیت این حادثه به همکاران آنان در استان البرز، مقام این شهدا را ارج نهادند.
مهمترين روز
بعثت در بيان اميرالمومنين عليه السلام
در بحار الانوار از حضرت علی علیه السلام می خوانیم «وَلَمْ یَجْمَعْ بَیْتٌ وَاحِدٌ یَوْمَئِذٍ فِی الْاِسْلاَمِ غَیْرَ رَسُولِ اللّه وَخَدِیجَةَ وَاَنَا ثَالِثُهُمَا اَرَی نُورَ الْوَحْیِ وَالرِّسَالَةِ وَ اَشُمُّ رِیحَ النَّبُوَّةِ وَلَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّیْطَانِ حِیْنَ نَزلَ الْوَحْیُ عَلَیْهِ صلی الله علیه و آله فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذِهِ الرَّنَّةُ فَقَالَ هَذَا الشَّیْطَانُ قَدْ اَیِسَ مِنْ عِبَادَتِهِ اِنَّکَ تَسْمَعُ مَا اَسْمَعُ وَتَرَی مَا اَرَی اِلاَّ اَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ وَلَکِنَّکَ لَوَزِیرٌ وَاِنَّکَ لَعَلَی خَیْرٍ؛
[در آن روزها] در هیچ خانه ای، اسلام راه نیافت، جز خانه رسول خدا (ص) و خدیجه. و من سوّمین آنان بودم، من نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبّوت را استشمام می کردم. هنگامی که وحی بر پیامبر فرود آمد، ناله شیطان را شنیدم. گفتم: ای رسول خدا! این ناله کیست؟ گفت: شیطان است که از پرستش خویش مأیوس شد و فرمود: علی! تو آنچه را من می شنوم، می شنوی و آنچه را که من می بینم، می بینی؛ جز اینکه تو پیامبر نیستی؛ بلکه وزیر من هستی و به راه خیر می روی.» (بحار الانوار، محمّد باقر مجلسی، بیروت، مؤسسة الوفا، ج 18، ص 223، ینابیع المودّة، قندوزی، دار الاسوة، ج 1، ص 208)
آثار محبت امیرالمؤمنین علیه السلام از زبان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
عبدالله بن عمر گوید: از پیامبر صلی الله علیه و آله درباره علی بن ابیطالب علیه السلام پرسیدم حضرت فرمودند: چرا گروهی مقام کسی را انکار می کنند که جایگاهش در پیشگاه خداوند همانند منزلت و جایگاه من در پیشگاه خداوند است. آگاه باشید که هر کس علی را دوست بدارد مرا دوست داشته است، و هرکس مرا دوست بدارد خداوند از او راضی است، پس هرکس خداوند از او راضی باشد بهشت را به او پاداش دهد، بدانید که هر کس علی علیه السلام را دوست بدارد خداوند نماز و روزه و عبادتش را قبول می کند و دعایش را مستجاب می نماید.
بدانید که هر کس علی علیه السلام را دوست بدارد فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند و درهای بهشت برایش گشوده می شود تا از هر دری که بخواهد بدون حساب وارد بهشت شود، آگاه باشید که هر کس علی علیه السلام را دوست بدارد از دنیا خارج نمی شود تا این که از حوض کوثر بیاشامد، از درخت طوبی بخورد و جایگاهش را در بهشت بنگرد.
بدانید که هر کس علی علیه السلام را دوست بدارد خداوند در بهشت به تعداد رگ های بدن او به او حوریه می دهد و درباره هشتاد نفر از خاندانش شفاعت او را می پذیرد و در برابر هر تار موئی که در بدن دارد شهری در بهشت از آن او می شود.
بدانید که هر کس علی علیه السلام را دوست بدارد خداوند ملک الموت (عزرائیل) را با رفق و ملایمت به سوی او می فرستد و خداوند عزیز و باعظمت، ترس و نگرانی از (نکیر و منکر) را از او بر طرف می سازد. و قلبش را نورانی کند و رویش را سفید گرداند.
بدانید هر کس علی علیه السلام را دوست بدارد خداوند او را از آتش نجات دهد؛ آگاه باشید که هر کس علی علیه السلام را دوست بدارد خداوند حکمت را در دلش استوار گرداند و سخن درست را بر زبانش جاری سازد و درهای رحمت را برایش بگشاید.
بدانید هر کس علی علیه السلام را دوست داشته باشد فرشته ای از زیر عرش ندایش دهد که ای بنده خدا، عمر را از سر بگیر و از نو شروع کن که خداوند همه گناهانت را بخشید.
بدانید هر کس علی علیه السلام را دوست بدارد روز قیامت در حالتی می آید که سیمایش چون ماه در شب چهارده می درخشد، بدانید هر کس علی علیه السلام را دوست بدارد خداوند تاج کرامت و بزرگواری را بر سر او می نهد. بدانید که هر کس علی علیه السلام را دوست بدارد چون برقی جهنده از صراط می گذرد.
بدانید که هر کس علی علیه السلام را دوست بدارد و ولایت او را بپذیرد خداوند برای او بیزاری از آتش و جواز عبور از صراط و امان از عذاب را می نویسد. بدانید هر کس علی علیه السلام را دوست بدارد هیچ پرونده و دفتری برای محاسبه او گشوده نخواهد شد و هیچ میزانی برای سنجش اعمال او نسب نخواهد شد و به او گفته می شود بدون حساب داخل بهشت شو.
بدانید هر کس آل محمّد صلوات الله علیهم اجمعین را دوست بدارد از حساب و میزان و صراط در امان است؛ هر کس آل محمّد صلوات الله علیهم اجمعین را دوست بدارد ملائکه با او مصافحه می کنند و پیامبران با او دیدار می کنند و هر حاجتی که از پیشگاه خداوند دارد بر آورده می شود.
بدانید که هر کس با دوستی آل محمّد صلوات الله علیهم اجمعین از دنیا برود من بهشت را برای او به عهده می گیرم، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله این جمله آخر را سه بار تکرار فرمود(1).
همچنین در كتاب «ینابیع الموده» نوشته عالم بزرگ اهل سنت شیخ سلیمان بلخى حنفى، روایتى است به نقل ازحضرت امام رضا علیه السلام از پدرانش از امیرالمؤمنین علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله كه آن حضرت فرمودند:
یا علی علیه السلام! خوشا به حال كسى كه تو را دوست بدارد و امامتت را تصدیق مى كند و واى بر كسى كه تو را دشمن بدارد و امامتت را انكار مى نماید. عاشقان تو میان اهل آسمان ها معروف و شناخته شده اند، آنان اهل دین هستند، پارسا و پاك دامنند، خوبى از چهره آنان نمایان است، فروتن و خاكسارند، دیدگانشان فرو افتاده و دل هایشان مالامال ترس از عظمت خدا و عقاب اوست، بى تردید حقّ ولایت و امامتت را مى شناسند و زبانشان به فضل تو گویاست، دیدگانشان از راه مهر و محبّت بر تو و امامان از فرزندانت گریان است، به آنچه خدا در كتابش آنان را فرمان داده و به آنچه من به آنان فرمان داده ام و آنچه تو به آنان فرمان داده اى و به آنچه اولواالامر از امامان بر پایه قرآن و سنت به آنان فرمان داده اند عمل مى كنند، آنان اهل تعامل با یكدیگرند و به یكدیگر محبّت مى ورزند، ملائكه بر آنان درود مى فرستند و بر دعایشان آمین مى گویند و براى گناه كارشان درخواست آمرزش مى نمایند.
پی نوشت:
1. بحارالانوار، ج 39، ص 277، حدیث 55
سلام بر مولود كعبه
عظمت این کودک، آسمان ها را به زانو در می آورد.
کعبه هرگز شکوه کودک تو را تاب نخواهد آورد، بنت اسد!
اندکی درنگ کن، هم اکنون کعبه را خواهی دید که از شوق حضور طفل تو، سینه خواهد شکافت!
…و کعبه، آغوش گشود و فاطمه را چون جان شیرین پذیرا شد. چشم ها، مبهوت و متحیّر، عظمت این دقایق را به نظاره نشسته بودند.
صدای همهمه، بیشتر شد؛ بنت اسد داخل کعبه شد و ابوطالب، این خبر دلنشین را مشتاق شد و به جستجوی همسر شتافت.
نه! کسی راه به کعبه ندارد؛ کعبه اکنون مهبط فرشتگان است!
سه روز گذشت و برای ابوطالب، سه هزار سال گذشت. و سرانجام یک روز نسیم، عطر یک خبر دل انگیز را به مشام تشنه ابوطالب رساند و روح و جانش را صفا داد.
… و آفتاب طلوع کرد؛ آن هم از کعبه
فاطمه، ماه را در بغل گرفته بود! صدای همهمه بیشتر شد؛ این کودک چه قدر عظمت دارد! به دنیا آمد و «علی» شد. ابوطالب، به شکرانه وجود علی، میهمانی باشکوهی داد و گفت: به برکت حضور این کودک، هر که به میهمانی می آید، باید اوّل هفت بار به دور کعبه طواف کند!
دیدار علی قداست دارد! اول باید پاک شد، مطهّر شد، آن گاه به دیدار علی رفت!
پیامبر رحمت، طفل را در آغوش گرفت! آفتاب، ماه را در بغل گرفت و ماه، پلک گشود و به یمن دیدار آفتاب، تبسّم کرد.
و ماه، از آغاز تولد، برادر آفتاب شد!
مولا! ای که تمام واژه ها، از توصیف عظمت تو عاجزند! و ای آن که تمام عقل ها از درک بزرگی ات قاصر! چه تقدیر دلنشینی داری! می آیی از کعبه و می روی در خانه خدا! علی جان!
درمانده ام از وصفت که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چه زیبا فرمود:
اگر تمام درختان قلم شوند، تمام دریاها مرکب و تمام انس و جن کاتب، باز هم نمی توانند ذره ای از فضایل علی را بنویسند.
پس مرا ببخش که جسارت کردم و خواستم شکوه تو را، در قالب واژه های زمینی به تصویر کشم! مگر می شود لحظه های عمیق حیدری را نوشت؟
تو همانی که در بدر و احد حماسه آفریدی و در خیبر، آسمان و زمین را به تحسین واداشتی. تو همانی که صورت بر آتش تنور پیرزنی گرفتی و صولت صفدری را با شادی کودکان قسمت کردی!
نه! بگذار خاموش شوم که هرگز قادر به گشودن سرّ خدا نیستم!
بگذار تو را به اندازه درک خودم دوست بدارم؛ آن قدر که در قلب کوچک من. جای شوی!
رفتار و اخلاق اجتماعى امام جواد (عليه السلام)
ميلاد تقى (ع) نهم امام است امروز
در كشور جود، با رعام است امروز
تبريك فرشتگان به درگاه رضا هر دم
صلوات است و سلام است امروز
از آنـجـا كـه انـسـانـهـا داراى زنـدگى اجتماعى هستند و به طور طبيعى با همنوعان خود برخورد دارنـد اخـلاق اجـتـماعى در زندگى آنان از اهميت ويژه اى برخوردار است . و چون به فرموده امام جواد(ع ):
(النّاسُ اَشْكالٌ وَ كُلُّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ).
مـردم گـونـه هـاى مـتـفـاوتـى هـسـتـنـد و هـر كـس بـر طـبـق طـبـيـعـت و مـرام خـود عمل مى كند.
حساسيت زندگى اجتماعى و روش برخورد در جامعه مشخص مى گردد.
مـعـصـومـان عـليـهـم السـلام بـراى اخـلاق اجـتـمـاعـى جـايـگـاه ويـژه اى قائل بودند تا جايى كه عزّت و ذلّت اجتماعى انسان را در گروه اخلاق او مى دانستند.
على (ع ) در اين باره مى فرمايد:
(رُبَّ عَزيزٍ اَذَلَّهُ خُلْقُهُ و ذَليلٌ اَعَزُّهُ خُلْقُهُ).
چـه بـسـيار عزيزى كه اخلاق بدش ، او را ذليل كرد، و چه بسيار ذليلى كه بر اثر حسن خلق به عزّ و بزرگى دست يافته است .
سـيـره اخـلاقى امامان معصوم عليهم السلام بهترين الگو براى پيروى در اخلاق اجتماعى است . آن بـزرگـواران بـا عـمـل و راهـنـمـاييهاى ارزشمند خود بهترين شيوه زندگى اجتماعى را به ما آموختند. امام جواد(ع ) درباره جلب محبت اجتماعى مى فرمايد:
(ثـَلاثٌ يـَجـْلِبْنَ المَوَدّة : اَلاِْنْصافُ فِى الْمُعاشِرَةِ وَ الْمُواساةُ فِى الشِدَّةِ و الرُّجُوعُ عَلى قَلْبٍ سَليم ).
سـه چـيـز سـبـب جـلب مـحبت ديگران است : انصاف در معاشرت ، برابرى و مواسات در سختيها و بازگشت به قلبى صاف و پاك .
در ايـن مقاله بـه گـوشه هايى از رفتار و اخلاق اجتماعى امام محمد تقى عليه السلام اشاره مى كنيم:
1 ـ جود و بخشش
پـيـشـواى نـهـم عـليـه السـلام از نـظـر جـود و سـخاوت در مرتبه اى قرار داشت كه اين صفت از ويژگيهاى آن حضرت قرار گرفت و به (جوادالائمه ) ملقّب گشت . صفدى مى نويسد:
امـام جـواد عـليـه السـلام هـر سـال بـيـش از يـك مـيـليـون درهـم بـيـن نـيـازمـندان مدينه تقسيم مى كرد..
امام جواد(ع ) بخشش به كسانى كه بر او حقى دارند را بر خود لازم مى دانست و مى فرمود:
(مِنْ سَخاءِ الْمَرْءِ بِرَّهُ بِمَنْ يَجِبُ حَقُّهُ عَلَيْهِ).(92)
از نشانه هاى سخاوت مرد بخشش به كسانى است كه بر او حقى دارند.
ابوهاشم مى گويد:
ابـوجـعـفـر(ع ) كـيـسـه اى محتوى سيصددينار به من داد تا آن را براى بعضى از پسرعموهايش ببرم ..
اسماعيل بن عباس هاشمى گويد:
روز عيدى خدمت امام جواد عليه السلام رسيدم و از تنگدستى به آن حضرت شكايت كردم . امام (ع ) دسـت بـه زيـر سجاده برد و يك قطعه طلا به من داده آن را به بازار بردم و كشيدم ، شانزده مثقال بود..(
بخششهاى آن حضرت به افراد بر اساس نياز و ظرفيت آنان بود.
مردى به حضور امام (ع ) رسيد و عرض كرد: به اندازه مروتتان به من عنايت كنيد! امام جواد(ع ) فـرمـود: در وُسـْعـَم نـيـسـت . عـرض كـرد: پـس به اندازه مروت خودم مرحمت كنيد! امام فرمود: اين شدنى است . سپس دستور داد صد درهم به او بدهند.
امام جواد(ع ) كه مصداق كامل بخشندگى و كرامت بود و مردم عصر خويش را از عطايا و بخششهاى خـود بـهره مند مى ساخت علاوه بر آن كه از خاندان كرم بود، از جانب پدر بزرگوارش نيز به جود و سخاوت توصيه شده بود.
(مـحـمـد بـن نـصـر بـزنـطـى ) گـويـد: نـامـه اى را خـواندم كه حضرت رضا عليه السلام به فرزندش جوادالائمه (ع ) چنين نوشته بود:
يـا ابـاجـعـفـر بـه مـن خـبـر رسـيـده كـه وقـتـى بـراى خـارج شـدن از مـنـزل بـر مـركب سوار مى شوى خدمتكاران از جهت بخلى كه دارند تو را از درب كوچك خارج مى كنند كه مبادا خيرت به كسى برسد.
به حقى كه من بر تو دارم از تو مى خواهم كه ورود و خروجت جز از درب بزرگ نباشد. و چون سـوار شدى بايد طلا و نقره (دينار و درهم ) با تو باشد و هر كس از تو چيزى درخواست كرد، به او ببخشى .
هـر يـك از عـمـوهـايـت كـه از تـو خـواسـت بـه او نيكويى كنى كمتر از پنجاه دينار به وى مده و چـنـانچه خواستى بيشتر از اين مقدار به او بدهى ، اختيار با تو است . و هر كدام از عمه هايت از تو چيزى خواست كمتر از 25 دينار به او مده و بيش از اين مربوط به خود توست .
مـن مـى خواهم كه خداوند تو را رفعت و بلندى بخشد، پس انفاق كن و از خداى عرش بيم مدار كه فقيرت گرداند
امـام هـشـتـم (ع ) در اين نامه به فرزندش سفارش مى كند هر كس چيزى از تو خواست بايد او را نااميد نكنى و بخشش و عطاى تو نبايد ناچيز باشد اما از جهت افزون بودن در اختيار توست .
امامان (ع ) نه تنها بخشنده بودند بلكه به آن توصيه مى كردند و به پيروان خود درس جود و سـخاوت مى دادند آن حضرت شكر و سپاس داشتن نعمت و ثروت را جود و بخشش آن مى داند و مى فرمايد:
(اِنَّ للّهِِ عـِباداً يَخُصُّهُمْ بِدَوامِالنِّعْمَةِ فَلا تَزالُ فِيهِمْ ما بَذَلُوها فَاِنْ مَنعُوها نَزَعَهَا اللّهُ عَنْهُمْ وَ حَوَّلَها اِلى غَيْرِهِمْ.).
خداوند را بندگانى است كه به دوام نعمت مخصوصشان گردانده است و تا هر زمان كه ببخشند، از آن نـعـمـتـهـا بـرخـوردارند و اگر دست از بخشيدن بردارند، خداى تعالى از ايشان نعمتها را گرفته ، به غير آنان مى دهد.
از اين رو جوادالائمه عليه السلام بخشندگى را با ضمير و فطرت خود عجين ساخته بود و آن چه به او داده مى شد و آن چه از صدقه ، زكات و موقوفات بنى هاشم ، موسى بن جعفر(ع ) و امـام رضا(ع ) به او مى رسيد، همه را بين مردم تقسيم مى كرد.. آن حضرت زمانى كـه از بـغـداد راهـى مـديـنه شد، هرچه داشت در راه خدا انفاق كرد؛ سپس همراه همسرش به مدينه رفت ..
2 ـ دستگيرى از نيازمندان
يـكـى از اصـول اخلاقى امامان عليهم السلام توجه به نيازهاى مردم ، و برطرف كردن مشكلات آنـان اسـت . زيرا انسانها در فراز و نشيب زندگى و در ميان كورانها و حوادث تلخ به يكديگر نياز پيدا مى كنند و نمى توانند به تنهايى مشكل خود را رفع كنند. امامان (ع ) تا سرحد ايثار، از هـمـه امـكانات خود براى حل مشكلات مردم استفاده مى كردند و رسيدگى به نيازمندى هاى آنان را وظيفه توانمندان مى دانستند.
امام جواد(ع ) مى فرمايد:
(مـا عـَظـُمـَتْ نـِعـْمـَةُ اَحَدٌ اِلاّ عَظُمَتْ حَوائِجُ النّاسِ اِلَيْهِ فَمَنْ لَمْ يَتَحَمَّلْ تِلْكَ الْمَؤُنَةَ عَرَضَ النِعْمَةِ لِلزَّوالِ).(100)
نـعـمـت بـر كـسـى فـزونى نمى يابد، مگر آن كه نياز مردم به او فراوان مى گردد؛ پس اگر كـسـى از تـحـمـّل ايـن بـار گـران سـربـاززد، آن نـعـمـت رو بـه زوال خواهد رفت .
آن حـضـرت كمك به نيازمندان را نه تنها منتى بر آنان نمى داند بلكه توانمندان را به احسان نيازمندتر مى دانست و مى فرمود:
(اَهْلُ المَعْروُفِ اَحْوَجُ اِلى اِصْطِناعَةِ مِنْ اَهْلِ الْحاجَةِ لاَِنَّ لَهُمْ اَجْرَهُ وَ فَخْرَهُ وَ ذِكْرَهُ).(101)
نـيـكـوكـاران بـه انـجـام كار نيك از نيازمندان محتاجترند. زيرا پاداش ، فخر و شهرت آن براى ايشان است .
امـام جـواد(ع ) براى برطرف ساختن نياز مردم و حل مشكلات آنان اهتمام فراوان داشت كه در اينجا به ذكر چند نمونه بسنده مى كنيم .
(احمد بن حديد) مى گويد:
همراه عدّه اى به قصد حج بيرون رفتيم . در بين راه ، راهزنان راه را بر ما بستند و آنچه داشتيم بـردنـد. هـنـگـامـى كـه داخـل مـديـنـه شدم ، امام جواد(ع ) را در يكى از گذرگاهها ديدم . همراه آن حـضـرت بـه خـانه اش رفتم و داستان گرفتارى ام را باز گفتم . امام (ع ) دستور داد لباسى بـه هـمـراه مـبـلغـى پـول به من دادند و فرمود: اين پولها را بين يارانت به آن مقدار كه از آنها بـرده انـد تـقـسـيـم كـن . وقتى پولها را بين يارانم تقسيم كردم ، درست به همان مقدار بود كه راهزنان از ما برده بودند!).
(صيدلانى ) مى گويد:
بـا مـردانـى از اهـل سـجستان و بُست در سفر مكه بوديم ، در طواف كعبه حضور جوادالائمه (ع ) رسـيـديـم . عرض كردم حاكم سجستان از دوستان شما است و من هم بايد خراج و مالياتى به او بدهم . اگر به او نامه اى مرقوم فرماييد كه به من احسان كند موجب سپاس و تشكر است .
حـضـرت جـواد(ع ) بـه او نـامـه اى نـوشـت و او مـرا تـا آخـر عـمـر از مـاليـاف مـعـاف كرد..
3 ـ تواضع و فروتنى
يـكـى ديـگـر از ويـژگـى هـاى مهم اخلاقى كه در زندگانى امامان عليهم السلام ديده مى شود، تـواضـع و فـروتـنـى اسـت . ائمـه (ع ) از متواضع ترين مردم زمان خود بودند و فروتنى را افتخارى براى خود مى دانستند. امام جواد(ع ) مى فرمايد:
(اَلتَّواضُعُ زِينَةُ الْحَسَبِ).
فروتنى زينت و شرافت حسب و نسب است .
آن حـضـرت در زنـدگـى بـا نـهـايت فروتنى و مهربانى با زيردستان و مردم رفتار مى كرد. (خيران خادم ) مى گويد:
در روزگـار زنـدگـانـى امـام جـواد(ع ) حـج گـزاردم و بـه سـوى مـديـنـه رفـتـم و داخـل خـانـه امـام (ع ) شـدم . آن حضرت را ديدم كه بر سكّويى ايستاده و جايى را كه بر آن مى نشيند فرش نكرده اند … چون هيبت زده و مدهوش شده بودم خواستم از غير پلكان به طرف سكّو بـالا بـروم كـه امـام به پلكان اشاره كرد. بالا رفتم و سلام دادم ، آن حضرت پاسخ سلام مرا داد. آنگاه به من دست داد. من دست او را بوسيدم و بر صورتم گذاردم .
جـوادالائمـه (ع ) مـرا بـا دسـت خود نشاند. و به خاطر حيرت و دهشتى كه بر من راه يافته بود، دسـت او را گـرفتم و آن حضرت هم دست خويش را در دست من نهاده بود و چون آرام يافتم ، دستش را رها كردم ..(105)
امـام جـواد(ع ) كـارهـا را خـود انـجـام مى داد و تا حد امكان در كارهاى شخصى از ديگران كمك نمى گـرفـت . بـا ايـنـكـه داراى مـوقـعـيـتـى مـمـتـاز بـود و عـنـوان دامـادى خـليـفـه را داشـت ولى بـا كـمال خضوع و تواضع با قشرهاى پايين اجتماع معاشرت داشت و با غلامان و فقيران مى نشست ..(106)
4 ـ كار و تلاش
امام جواد(ع ) مانند پدران گرامى اش به كار و تلاش و زراعت نيز مى پرداخت و در مدتى كه در مدينه بود. به كارهاى كشاورزى و رسيدگى به باغستانها و نخلستانها كه به عنوان صدقه جـاريـه جـد بـزرگـوارش امـام مـوسـى بـن جـعـفـر(ع ) بـود مـشـغـول مـى گـشـت . و ديـگـران را نـيـز بـه كـار و تـلاش و كـسـب روزى حلال تشويق مى كرد.
جـوادالائمـه (ع ) از جـدش حـضـرت صـادق (ع ) روايـت كـرده اسـت كـه مـردى در بـه دسـت آوردن مـال دنـيـا سـعـى زيـادى مـى كـرد. حـضـرت فـرمـود: ايـن مال را براى چه مى خواهى ؟ عرض كرد: براى آن كه به زن و بچه ام غذاى لازم و نفقه واجب را بدهم . به دوستانم اطعام و انعام نمايم ، به خويشانم ببخشم ، براى خدا به مكه بروم و آنجا بـه فـقـراء و بينوايان مسلمين كمك كنم ، دست بيچارگان را بگيرم . خانه براى بى خانمان ها بـسـازم ، دختران يتيم را شوهر دهم و پسران يتيم را زن دهم و آنچه از دستم برمى آيد سرمايه بـه تـهـى دسـتـان بـيكار بدهم . اراضى موات را احياء نمايم و مردم را به كار بگمارم و درخت بـكـارم ، مـجـالس مـجد و عظمت شما خاندان را به اميد اجر و ثوابى كه پيامبرخدا(ص ) وعده داده است برپاكنم .
امـام صـادق (ع ) فرمود: اينها همه كار آخرت است ، كار دنيا نيست بايد بكوشى و همه اين كارها را در سايه كسب حلال انجام دهى
5 ـ بردبارى و مدارا
امامان عليهم السلام در اخلاق اجتماعى خود، (حلم و بردبارى ) و (مدارا با مردم ) را در سرلوحه زنـدگى خود قرار داده بودند. آن بزرگواران در رفتار خود با مردم ، نرم خو، ملايم و گشاده رو بـودنـد. در بـرابـر تـنـدى هـا و نـامـلايـمـات روزگـار و بـى نـزاكـتـى مـردم تحمل داشتند و نرمش عظيم و تحمل قهرمانانه آنان موجب مى گشت كه بسيارى از گمراهان به راه راست هدايت شوند.
قـرآن كـريـم مـوفـقـيـت پـيـامـبـر(ص ) را در امـر رسـالت مـبـتـنـى بـر ايـن اصل مهم مى داندومى فرمايد:
(فـَبَِمـا رَحـْمـَةٍ مـِنَ اللّهِ لِنـْتَ لَهـُمْ و لَوْ كـُنـْتَ فـَظـّاً غـَليـظَ الْقـَلْبِ لاَنـَفـَضُّوا مـِنـْ حَوْلِكَ).
بـه (بـركـت ) رحـمـت الهـى ، در بـرابـر آنـان (مـردم ) نـرم (و مـهـربـان ) شدى ! و اگر خشن و سنگدل
بودى ، از اطراف تو، پراكنده مى شدند.
امام جواد(ع ) درباره اهميت مدارا با مردم مى فرمايد:
(مَنْ هَجَرَ الْمُداراةَ قارَنَهُ الْمَكْرُوه )
كسى كه مدارا را ترك كند، (اين تركِ مدارا) او را به ناملايمات نزديك مى سازد.
و نيز درباره نشانه مدارا مى فرمايد:
(مِن رِفْقِ الرَّجُلِ بِاءَخِيهِ تَرْكُ تَوبيخِهِ بِحَضْرَةِ مَنْ يَكْرَهُ).
از نـشـانـه هـاى مـدارا كـردن آدمـى نسبت به برادرش ، ترك سرزنش او در حضور كسى است كه ناپسند مى دارد.
از ايـن رو آن حـضـرت در نـامـلايمات روزگار، صبر را پيشه خود مى ساخت و بردبارى او بر غضبش چيره مى شد. براى امام (ع ) پارچه هاى قيمتى فرستادند. در راه ، دزد آنها را به سرقت بـرد. حـمل كننده پارچه ها ماجرا را به وسيله نامه به اطلاع آن حضرت رساند. حضرت به خط خويش مرقوم كرد:
و اَمـْوالَنـا مـِنْ مـَوَاهـِبِ اللّهِ الْهـَنـِيـئَةِ وَ عَوارِيهِ المُسْتَوْدَعَةِ، يُمَتِّعُ بما مَتَّعَ مِنْها فِى سُرُورٍ وَ غِبْطَةٍ وَ يَاءْخُذُ ما اَخَذَ مِنْها فِى اءَجْرٍ وَ حِسْبَةٍ. فَمَنْ غَلَبَ جَزَعُهُ عَلى صَبْرِهِ حَبِطَ اءجْرُهُ و نَعُوذُ بِاللّهِ مِنْ ذلِكَ.).(
جـان و مـال مـا از مـواهـب خـوشـايـنـد الهـى است كه همچون امانتى به ما سپرده شده است . آنچه در خـوشـى و سرور از آن بهره گرفته شده به ما فايده مى رسانند و آنچه از ما بگيرند، داراى مـزد و پـاداش اسـت . بـنـابراين آن كه بى قرارى را بر صبر مسلّط گرداند، اجرش از بين مى رود و ما پناه بر خدا مى بريم از آن كه چنين گردد.
امام جواد(ع) پيشواي مسيحا نفس و موسي عمل
شايد امام جواد(ع) يكي از كم سن و سال ترين پيشوايان اسلام باشد كه در خردسالي مقام بزرگ امامت و ولايت الهي را به عهده گرفته و به عنوان خليفه الهي بر كائنات فرمانفرمايي و فرمانروايي نموده است. از همان آغاز كساني بودند كه در ولايت و خلافت الهي ايشان تشكيك و ترديد روا داشته اند؛ ولي ايشان نيز به خوبي نشان داد كه در قاموس الهي بر خلاف تصور جاهلي و عمل منافقان كه حضرت اميرمؤمنان علي(ع) را به سبب جواني از خلافت پيامبر(ص) بازداشتند، خلافت الهي به مظهريت در تمامي اسماي الهي و صفات كمالي است كه ايشان داراست و چيزي نمي تواند مانع خلافت الهي انسان كامل و مظهر اتم و اكمل خداوندي بر كائنات باشد.
بي گمان امام جواد(ع) حجت را بر بسياري از مردمان تمام كرده است كه عناصر كرامت و بزرگي را مي بايست در اموري غير از ماديات، قدرت، ثروت، حسب و نسب و ديگر امور اعتباري جهان ماده جست، بلكه عناصر كرامت انساني اموري چون خدايي شدن و تخلق به اخلاق الهي و مظهريت در آن است كه هيچ ارتباطي به سن و سال و مانند آن ندارد. از اين رو ايشان را معجزه اهل بيت(ع) براي پاسخ گويي به بسياري از افكار و انديشه ها و رفتارهاي خلاف آموزه هاي وحياني اسلام دانسته اند. به كمك اين معجزه الهي بود كه حجت بر بسياري از ياوه گويان و ياوه سرايان تمام شد و تنها كساني كه عناد و لجاجت داشته و با يقين خود به مخالفت پرداخته بودند، (نمل، آيه14) به اين حجت و معجزه الهي ايمان نياوردند.
امام رضا(ع) باتوجه به ويژگي هاي امام جواد(ع) است كه مي فرمايد: اين مولودي است كه با بركت تر از او براي شيعيان ما به دنيا نيامده است. (بحارالانوار، ج50، ص23، ح14) امام رضا(ع) همچنين در بيان اين بركت و بزرگواري امام جواد(ع) در جايي ديگرمي فرمايد: الصادق والصابر والفاضل و قره اعين المؤمنين و غيظ الملحدين؛ او راستگو، صبور و بردبار، داراي فضيلت نور چشم مؤمنان و مايه خشم كفار است. (مستدرك عوالم العلوم، ج 32، ص 72)
به لب خنده به دل سوز وگدازش
ملائک عاشق راز ونیازش
نگاهش باعث لبخند عباس
امام پاکبازان سر فرازش
به دور مهد ناز او بگردید
که باشد کعبۀ دل مهد نازش
مناجات شب وصل حسین است
صدای گریه های دلنوازش
علی روئی که از آل محمد
برد دل با دو چشم نیم بازش
مبادا کودک شیرش بگویند
که پیران جهان محتاج اویند
چندی پیش رهبری شیعی ...
در شرایطی که سازمان ملل ثانیه ای با نرم افزار جمعیت ،ثانیه ای جمعیت جهان را گزارش می کند،چگونه است که از گزارش مرگ و میرهای اجباری جهان صدایی شنیده نمی شود ؟ چگونه است که هزاران خانه ویران می شود و هزاران قتل عمد اتفاق می افتد در حالی که تعدادحیوانات و فروند هواپیماهت و نفربر تانکها شمارش میشود اما از کسر اجباری جمعیتی جهان تنش به لرزه نمی افتد و کسی از جامعه بشری لب نمی گشاید که حقوق انسانی کجاست ؟ یک دولت اطلاعاتی حافظ متافع غارتگران انرژی و ثروت ملل تحت ستم در این منطقه با زرادخانه های اتمی نیز برای تامین چپاول نظام سرمایه داری آنچنان کم بود که دولت دوم اطلاعاتی و آلوده به خبیث ترین جنایت ها هم برای تامین منافع شان بکار آمد . اندیشه بیداری اسلامی تنها مانع مقابل این سلطه نیست ،بیداری انسانی را چه خواهند کرد ؟
جوامعی را که دیگر جاذبه های رنگ او را گول نمیزند چه خواهند کرد ؟
جنبش وال استریت راچه خواهند کرئ ؟ همان فلفل هایی که پاشیدند نا چشم انان را ببندند ،آنها را خواهد رست .
امروز جهانی نیست که با مرگ اجباری و کشتارمظلومانه قهرمانان و رهبرانش به سکوت نشیند زخم زکزاکی ها و قلب نمرها عطر گل های معطر بیداری را درجهان خواهد پراکند
آنچنان بر خود میترسند که حتی از آثار قبور واهمه دارند از بدن های مطهر بیجان واهمه دارند
آنان دنیا را چنان جدی گرفته اند که ثروت همه را ثروت خود می دانند جان و حاک ملل را میراث خود می دانند و اخلاق را و حقوق را که مایه اعتبار حیات انسانی است ،به سخره گرفته اد .
خوب است جهان دوباره درباره گرد آورندگان قوانین بین المببی به کوشش و تخقیق بپردازد . آیا کسانی که حقوق انسان را دستمایه توجیه حکومت خود می دانند چه پاسخی دارند ؟ سحن از حق و عدالت ،آزادگی و شرافت انسانی چه جرمی است که باید با خون قصاص شود ؟
خلوت کردن جهان با تز جنگ های نیابتی و جنگ های تحمیلی و کشتار دسته جمعی هرگز محقق نخواهد شد .
اراده الهی خلق انسان و تحقق خلافت او در زمین است .هرقدر که برای خلوت شدن جهان از طریق درجه بندی انسانها تلاش صورت پذیرد چون جهت حرکت تحقق فساد و قتل در زمین است ؛ و برخلاف حرکت همگرایی و خلقت تکوینی با جهت رشد و به سوی اعتلاست ،هرچقدر مضیقه ها بیشتر شود ، فاصله زمانی با فاسدان زمین و تحقق همیشگی عدالت ،کمتر می گردد .
حقیقت هرگز نمی میرد درطول تاریخ نمرده است به خاطر همین «نمرها» از جنس نمردن هستند .
به خاطر همین چون از حقیقت پرده برمی دارند جنس دروغ تاب بو دنشان را ندارد .
از این روی هر ادرسی از حیات مادی او را حذف می کنند اما نمرها هرگز نمی میرند .
هنوز بوی تعفن دروغ قاتلان پاکان حج از مراسم حج که مملو از صدق و حیات آدمی و برگزیده شعائر الهی است ، از کوچه باغ دل انسانیت به مشام انسان می رسد که دست برماشه ی قدرت پلید جان از جهان های بیداری میگیرند ؛
زهی خیال باطل امواج ماندگار حقیقت ،طوفانی برپا خواهد کرد و قلوب بیداران عالم را بهم پیوند خواهد داد
جهان علی رغم سلطه شب ،بیدار است
و تجارت اسلحه و نفت هم پیمان خشم و شهوت با عاقبتی شوم عاقبت رسوا خواهد شد
والعاقبه للمتقین
سلام بر سیزده ساله مهربان
سلام بر سیزده ساله مهربان
و به یاد بیست های های روی دیوار
ما سابقه ی حمله به جایی نداریم ما به کسی بد نکرده ایم
ملتی صلج جو که سابقه ی هیچ حمله و لشکرکشی به جایی ندارد
آنچه در تاریخ زندگی و هویت او برجسته است صلح جویی و مهربانی و هنرش در تزیین و تراش سنگ و آهن نواختن آنها برای پذیرایی مهربانانه است اما اقتضای نجابت او این است که دربرابر استراتژی تحقیز و حمله به کرامکت انسان پاسخی داشته باشد
شاید نجیب ترین صدا در پاسخ به اصرار و خیانت و محترمانه ترین رفتار گفتن :« نباشی ای ظلم » است
چگونه میس توان احساس خود را در برابر ظلم بی پایانی که بر بشر رفته و می رود بیان نمود ؟
جسارت بر کرامت انسان را چه هماوردی باید طلبید ؟
در جهانی زندگی می کنیم که بطور جهانی فاصله حق و باطل در نزدیکترین فاصله ها و لحظه ها قابل رصد است .
خلاصه امکانات جهان در اختیار دو درصد از جمعیت جهان قرار گرفته است ، و مکانیزم سرمایه داری سلطه خود را بر اندام واره حیات بشر گسترانده است .
حیاتی که خدا برای همه انسان ها آفریده است .
مرگ بر آنانکه حیات را گرفته و می گیرند
مرگ بر آنان که عشق و ایمان و خانواده را قربانی روح طماع خویش نموده اند .
وقتی می گوییم مرگ بر آمریکا یعنی خون پاک خوبان زمین بر دستان کثیف تان مباح نیست
توانایی خود را بر خون های اعصار بنا نهاده اید و انجماد تحقیر و تکبرتان را از روی اراده که از روی ترس از فهم بشر به اقصی نقاط جهان می فرستید ،با ظاهری از رنگ و جذابیت .
بشر به لطف خدا در حال عبور از گردنه های پر دره و خطرناک غفلت و نا آگاهی است که خدا انسان را آزاد و با کرامت آفریده است و هیچ کس اجازه تحقیر ندارد .
وصیت و دعای حضرت امام رضا (علیه السلام) برای روزهای پایانی ماه شعبان
ابَوُالصّلت هَروى روایت کرده است که در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضا (علیه السّلام) رفتم.
حضرت فرمود: که اى ابوالصَّلْت اکثَر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است پس تدارک و تلافى کن در آن چه از این ماه مانده است تقصیرهایى را که در ایّام گذشته این ماه کرده اى و بر تو باد که بر آنچه نافع است براى تو رُو آورى و دعا و استغفار بسیار کن و تلاوت قرآن مجید بسیار کن و توبه کن به سوى خدا از گناهان خود تا آنکه چون ماه مبارک درآید خالص گردانیده باشى خود را براى خدا و مگذار در گردن خود امانت و حق کسى را مگر آنکه ادا کنى و مگذار در دل خود کینه کسى را مگر آنکه بیرون کنى و مگذار گناهى را که مى کرده اى مگر آنکه ترک کنى و از خدا بترس و توکّل کن بر خدا در پنهان و آشکار امور خود و هر که بر خدا توکّل کند خدا او را بس است .
و بسیار بخوان در بقیّه این ماه این دعا را:
اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ
خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیده اى در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان.
به درستى که حقّ تعالى در این ماه آزاد مى گرداند بندهاى بسیار از آتش جهنّم براى حرمت ماه مبارک رمضان.
وصیت و دعای حضرت امام رضا (علیه السلام) برای روزهای پایانی ماه شعبان
ابَوُالصّلت هَروى روایت کرده است که در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضا (علیه السّلام) رفتم.
حضرت فرمود: که اى ابوالصَّلْت اکثَر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است پس تدارک و تلافى کن در آن چه از این ماه مانده است تقصیرهایى را که در ایّام گذشته این ماه کرده اى و بر تو باد که بر آنچه نافع است براى تو رُو آورى و دعا و استغفار بسیار کن و تلاوت قرآن مجید بسیار کن و توبه کن به سوى خدا از گناهان خود تا آنکه چون ماه مبارک درآید خالص گردانیده باشى خود را براى خدا و مگذار در گردن خود امانت و حق کسى را مگر آنکه ادا کنى و مگذار در دل خود کینه کسى را مگر آنکه بیرون کنى و مگذار گناهى را که مى کرده اى مگر آنکه ترک کنى و از خدا بترس و توکّل کن بر خدا در پنهان و آشکار امور خود و هر که بر خدا توکّل کند خدا او را بس است .
و بسیار بخوان در بقیّه این ماه این دعا را:
اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ
خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیده اى در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان.
به درستى که حقّ تعالى در این ماه آزاد مى گرداند بندهاى بسیار از آتش جهنّم براى حرمت ماه مبارک رمضان.
مروارید های ابدی زمین
حیات را صید کردید
در عصر تاریک مدرن
درواژه های انتظار در غربت و انتظار در میان آب سوختید
سلامتان باد ای مروارید های ابدی زمین
و کهمشانهای آسمان
،یا تقدیم آیه های نورانی سوره یاسین ، کاروان پاک شهدا را بدرقه می کنیم
متن بیانیه آیه الله سبحانی
ماه شعبـان المعظم شـد تمــــام از افق کم کم نمایان شد صیام
سفره شعبـان دگـر برچیده شد تا هلال مــاه رحمت دیده شـد
ماه شعبان ماه ختم الانبیاست مــاه میــلاد معـز الاولیــاست
رفت ماه حضرت ختمی مآب چشم گردون ازفراقش پر زآب
میرود شعبان مـه پاک رسـول مــاه گل های گلستـان بتــول
دوریش برما بسی دشوار باد هرکجا رفتی خدایش یار باد
میرسد سال دگر باعشق وشور ماه شعبان ماه رحمت ماه نور
لیک عمر ما شود روزی تمام چون دهد پیک اجل بر ما پیام
پس بیــا قدر مـه شعبــان بدار تا که هستی زنده ای پرهیزگار
میرسد اینک ببین مـاه صیـام ماه توبه ماه محبوب صیـام
می وزد بوی دل انگیز نسیم خیز در کوی هوالهو شو مقیم
ای گنه کـار به دام افتاده خیــز اشک حسرت بر در این خانه ریز
میدهد راهت خــدای چاره ساز می کند درب سرایش برتو باز
از ندامت اشک خود جاری نما تا سحرگاهان سویش زاری نما
دست ابلیس و شیاطین بسته است روزه دار از دام شیطان رسته است
درب توبه باز باشد این زمان رو نما ای دل بسوی آسمـان
صبحگاهان درقیام و در رکوع کن تضرع با خضوع و با خشوع
پشت این در شو مقیم و در بزن گو به صاحب خانه بر من سر بزن
صاحب این خانه باشد ذوالکرم مقدم مهمان بدارد محترم
ربنـا انـا سمعنــا ازسمــا میرسد بانگ منادی بهر ما
ربنا اغفرلنــا آید به گوش دیگ رحمت آمده اینک بجوش
خیز و ازاین فیض رحمانی بچش بـرمعاصی خط بطلانی بکـش
گردراین مه توبه ات گردد قبول هم خدا خشنود گردد هم رسول
من که (مقدادم) ندارم توشه ای شاید از این مه بچینم خوشه ای
خانم علی محمدزاده
فرزندی شما را درمکتب اهلبیت پرثمر تر از پیش آرزومندم امیدوارم هیچ یک از تلاشهایت را
خداوند بزرگ بی ثمر نگذاردو مرضی به حضرات صاحب الامر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قدم برداری.
موسس مدرسه علمیه بقیع
هشتمین جشنواره برترین های حوزه های علمیه خواهران
سرکارخانم علی محمدزاده ،معاونت محترم پژوهش
انتخاب کشوری شما را از طرف مرکز مدیریت قم به عنوان نخبه حوزوی تبریک گفته و بدین وسیله از زحمات موسس محترم و اساتید بزرگوار و حضرتعالی در به ثمر رساندن فعالیت هایی که مورد رضایت پروردگار و حضرات معصومین بوده است خدای بزرگ را شاکریم
از خدای بزرگ مزید سلامت و توفیقات در مسیر بندگی کامل و رسیدن به سعادت مادی ومعنوی از حضرت احدیت مسئلت می نماید
مدیریت مدرسه علمیه بقیع
هشتمین جشنواره برترین های حوزه های علمیه خواهران
همکار گرامی
موفقیت شما را در احراز رتبه کشوری موفقیت الهی دانسته و دعای خیر حضرات معصومین را بدرقه راه زندگیتان می طلبیم.
کادراجرائی مدرسه علمیه بقیع
هشتمین جشنواره برترین های حوزه های علمیه خواهران
همکار گرامی سرکار خانم علی محمدزاده
از انتخاب شایسته شما خدای برزگ را شاکریم ،توفیق شما را در پرورش شاگردان صالح وعالم ومجاهد در راه خدا از خدای برزگ مسلئت می نمائیم.
اساتید مدرسه بقیع
هشتمین جشنواره برترین های حوزه های علمیه خواهران
استاد بزرگوار سرکار خانم علی محمدزاده
موفقیت شما راتبریک گفته امیدواریم شاگرد خوبی دراین مدرسه با تاسی از اساتید بزرگوار باشیم .
از زحمات شما کمال امتنان راداریم وهمواره دعای خیرمان همراه شما.
طلاب مدرسه بقیع
انقلاب جوان
اینک انقلاب جوان 36 ساله نی شود ال تجارب بی نظیر خود را در برابر تهدید گرسنگی از سوی دولت هایی سودجو به نمایش گذارد
شب بزرگ تاریخ
متفکرانی در طی دهه های اخیر در دوران معاصر ظهور کرده اند و قصد رمز گشایی از قانون حیات بشر برای زندگی بهتر او داشته اند .مارکسیسم در اندیشه تعارض نظام سرمایه داری و سیوسیالیزم مدت مدیدی استیلای اندیشه خود رابر سایر اندیشه ها به نظاره نشسته بود و نظام امپریالیزم جهانی بی واهمه از هیچ تعقیب وگریزی به چپاول انسان ادامه داد .
نظریه ها کارکرد خود را از دست داده بودند و انسان معاصر مغبونی خود را پذیرفته بود آگاهی طبقاتی مارکس به یک جریان موثر تاریخ ساز و تمدن ساز در متن سرمایه داری مدرن نیز ساماندهی نشد تا آنکه انقلاب اسلامی ایران رسید .
تدین و اراده استوار ملی به پشتوانه وحدتی که رهبری آن را جرعه جرعه به کام این ملت چشاند …….
امشیب شب بزرگی است ، شب ظهوراندیشه ها …
اراده ای که با تجلی اندیشه های پاک چنان زمین را به هابیلیان مطهر نمودند که گویی آسمان رفیع خدا برای بوسه بر سجدگاه انسان پاک معاصر به زمین نزدیک شده است …
گویا در آن لحظات دست ها به آسمان می رسید
انقلابی پیروز شد که زبان دمکراسی را رمزگشایی نمود
انقلابی پیروز شد که محبت و عنایت آمریکایی را به زبان اصلی آن فهم نمود
که انسان در جنگ ستارگان مردان رباینده انسانیت می بیند که جز هدف حذف احساس انسان از جهان تلاشی را بر وجهه همت خود نمی پسندند
انقلاب آیینه تمام نمای تصویر تاریخ قبل و فعل زمین را در برابر انسان نشان داد .
و اینک انقلاب را تنبیه دمکراسی خام جهان از فرصت سلطه ای که از آن گرفته شده ، انقلاب را تنبیه نمود .
تاشاید برای آنکه آن را کم و کوچک کنند ،نظریه پردازانش را قطعه قطعه کردند اما انقلاب ایستاد و ماند
بر سرزمین انقلاب ایران تاختند نه همچون تاختن مغول و چنگیز اما فرزندان رشید انقلاب ،این نهال نوپا را چون جان خود حراست نمودند