• آرشیوها 
  •  
  • تماس  
  • ورود 

جملات دانشمندان درباره ی حضرت علی علیه السلام

02 خرداد 1392 توسط فاطمه سلجوقی

ايلياپاوليچ پطروشفسكى

استاد تاريخ در دانشگاه لنينگراد :

« على پرورده محمد ( ص ) و عميقا به وى و امر اسلام وفادار بود . . . على تا سر حد شور و عشق پاى بند دين بود . صادق و راستگار بود ، در امور اخلاقى بسيار خرده‏گير بود و از نامجويى و مال‏پرستى به دور و بيشك هم مردى سلحشور و هم شاعر و تمام صفات لازمه اولياء اللّه در وجودش جمع بود . »

« آيا انسان بزرگى را مانند على مى‏شناسى كه حقيقت انسانى را به عقول و مشاعر بشرى آشنا بسازد آن حقيقت انسانى كه سرگذشتى چون ازل و آينده باقى چون ابديت و ژرفائى بس عميق دارد . . . » معناى اين جمله چنين است كه مكتب‏هاى معمولى و ديگر عظماى انديشه ، انسان را در آن قلمرو محدود و بسته مى‏شناسند و معرفى مى‏كنند كه با عوامل جبرى محيط و تاريخ و قوانين مقرّره و خود خواهى‏ها قالب گيرى مى‏شود و چند روزى در صحنه ساخته شده عوامل مزبور به بازيگرى خود دلخوش ميدارد و با تحمل هزاران رنج و شكست از صحنه خارج مى‏شود و رهسپار زير خاك تيره مى‏گردد .

اين انسان مورد شناخت و معرفى مكتب‏ها و متفكران معمولى ، همواره در ميان گذشته معدوم و آينده مجهول ، چشم به دهان مكتب‏ها و متفكران ، ديده از اين زندگانى مى‏بندد . اگر خيلى شانس داشته باشد و انبوه گرد و غبار تاريخ چهره‏اش را نپوشاند ، مى‏تواند موضوع تحقيقات حرفه‏اى براى مورخين بوده يا مانند جنازه‏اى بى‏صاحب مورد تشريح فلسفه گويان نامجو قرار بگيرد .

شناخت على درباره انسان‏ها بقول جرج جرداق : درست در نقطه مقابل انسان شناسى مزبور مى‏باشد . نخست اينكه على انسان را محصول بازى طبيعت ناخودآگاه نمى‏داند ، بلكه او انسان را يك محصول جدّى از يك كارگاه جدّى كه با مشيّت بسيار والاى هستى آفرين شروع به كار كرده است ، مى‏داند .

بهمين جهت است كه عمر انسان در حقيقت مساوى عمر كارگاهى است كه از بامداد ازل تا شامگاه ابد بجريان افتاده ، از دستبرد سود جويان ضدّ انسان بالاتر قرار گرفته است .

« آيا انسان بزرگى را مانند على مى‏شناسى كه حقيقت انسانى را به عقول و مشاعر بشرى آشنا بسازد آن حقيقت انسانى كه سرگذشتى چون ازل و آينده باقى چون ابديت و ژرفائى بس عميق دارد . . . » معناى اين جمله چنين است كه مكتب‏هاى معمولى و ديگر عظماى انديشه ، انسان را در آن قلمرو محدود و بسته مى‏شناسند و معرفى مى‏كنند كه با عوامل جبرى محيط و تاريخ و قوانين مقرّره و خود خواهى‏ها قالب گيرى مى‏شود و چند روزى در صحنه ساخته شده عوامل مزبور به بازيگرى خود دلخوش ميدارد و با تحمل هزاران رنج و شكست از صحنه خارج مى‏شود و رهسپار زير خاك تيره مى‏گردد .

اين انسان مورد شناخت و معرفى مكتب‏ها و متفكران معمولى ، همواره در ميان گذشته معدوم و آينده مجهول ، چشم به دهان مكتب‏ها و متفكران ، ديده از اين زندگانى مى‏بندد . اگر خيلى شانس داشته باشد و انبوه گرد و غبار تاريخ چهره‏اش را نپوشاند ، مى‏تواند موضوع تحقيقات حرفه‏اى براى مورخين بوده يا مانند جنازه‏اى بى‏صاحب مورد تشريح فلسفه گويان نامجو قرار بگيرد .

شناخت على درباره انسان‏ها بقول جرج جرداق : درست در نقطه مقابل انسان شناسى مزبور مى‏باشد . نخست اينكه على انسان را محصول بازى طبيعت ناخودآگاه نمى‏داند ، بلكه او انسان را يك محصول جدّى از يك كارگاه جدّى كه با مشيّت بسيار والاى هستى آفرين شروع به كار كرده است ، مى‏داند .

بهمين جهت است كه عمر انسان در حقيقت مساوى عمر كارگاهى است كه از بامداد ازل تا شامگاه ابد بجريان افتاده ، از دستبرد سود جويان ضدّ انسان بالاتر قرار گرفته است .

حقيقت انسانى والا را : « هر يك از صاحبان عقول و نفوس بزرگ مطابق روش و طبع خود درك مى‏كنند و ديگر انسان‏هاى عادى بدون اينكه خود بدانند در سايه آنان زندگى مى‏كنند . » اين يك توجّه بسيار عالى است كه « جرداق » درباره حركت قافله انسان رو به آينده پيدا كرده است . حقيقتا چه اندك است شماره آن عظماى انسان شناسى كه توانسته‏اند آن حقيقت والاى انسانى پايدار را درك كنند و نظريات و مكتب‏هاى معمولى را مانند برق زود گذر تلقى كنند كه مقدارى روشنايى در لحظه‏هاى بسيار موقّت بچهره آن حقيقت والا مى‏تابد و سپس براه خود مى‏رود .

كمتر از اين عظماى انسان شناس ، افراد معدود بسيار والائى هستند كه تمام چهره حقيقت والاى انسانى را مى‏شناسند و ارزش واقعى آن را بجاى ميآورند .

مردم عادى كه اكثريت قريب به نود و نه درصد تاريخ را تشكيل مى‏دهند ، سايه‏وار دنبال آن عظماء راه مى‏افتند و تنها باين اصل كه عظماى پيشرو ما انسان‏ها را ميشناسند و بايستگى و شايستگى ما را درك كرده‏اند ، قناعت مى‏ورزند . چيزى كه به ذهن اين اكثريت خطور نمى‏كند ، چون و چرا در فلسفه‏ها و دلايل راه‏هايى است كه آن عظماى پيشرو پيش پاى آنان مى‏گسترانند . همين امروز همه جوامع و ملل متمدن را بگرديد و قوانين و رفتارهاى متنوع زندگى آنان را براى افرادشان مطرح كنيد و بپرسيد :

فلسفه و دليل درست بودن اين قوانين و رفتارها چيست ؟ افرادى كه بتواند بهمه سئوالات شما جواب درست بدهند ، قطعا از شماره انگشتان شما تجاوز نخواهند كرد .

با يك نظر دقيق‏تر خود همان عظماى انسان شناس و اين افراد اندك كه فلسفه

كار آن عظما را درك و توجيه خواهند كرد ، در پايان تحقيق و تحليل به اصول و قوانين معدودى خواهند رسيد كه افراد معدود بسيار والا و كمتر از شماره عظماى انسان شناس بعنوان مواد رسالت كلى ابلاغ نموده‏اند . علىّ بن ابيطالب ( ع ) از اين افراد معدود است

حضرت علی علیه السلام اين مطلق را بطور مخصوص دريافته سپس با عقل و قلبش درك كرده است كه بالاترين قدرت‏ها از پايدارى و مقاومت روى آن مطلق ناشى مى‏گردد . » « بينوا ما انسانها » : بوسيله اصطلاح گويى‏ها و وسوسه‏ها ، از مطلق واقعى كه انسان بدون آن قابل درك و توصيف و توجيه نخواهد بود ، قهر نموده و پا بفرار مى‏گذاريم ، و نمى‏دانيم كه نيروى فرار ما از مطلق واقعى ، و مسيرى كه براى فرار انتخاب كرده‏ايم و مقصدى كه برگزيده‏ايم و آوازى كه در هنگام فرار مى‏خوانيم ، همه و همه مطلق‏هايى هستند كه با اصطلاحات شيرين و جالب خود ، ما را به خود جذب مى‏كنند و بجاى يك مطلق واقعى ، چند مطلق را معبود خويشتن قرار ميدهيم آن مطلقى كه على بن ابيطالب ( ع ) را به اوج قدرت انسانى رسانيده است چيست ؟ در تفسير اين مطلق هم مى‏توانيم راه كوتاه را در پيش بگيريم و هم راه دراز را .

در اين مبحث ما راه كوتاه را انتخاب مى‏كنيم :

« من در اين نمايشگاه بزرگ هستى جلوه‏گاهى از هستى آفرينم ، شعاعى از آن هستى آفرين بر وجود من مى‏تابد . درك مى‏كنم كه هر اندازه كه سطوح و اعماق روحم را براى نفوذ آن شعاع ، بيشتر باز مى‏كنم ، حقايق و واقعيات جهان هستى براى من شفّاف‏تر و صيقلى‏تر مى‏گردند و ماهيت خود را بيشتر آشكار مى‏سازند . همچنين مى‏بينم هستى من ، استقلال من ، مالكيت من بر خويشتن ، عشق من به كمال و رشد ، در اعماق جانم سر بر مى‏كشند و خود را مى‏نمايانند .

بدينسان با حقيقتى بنام « من » يا شخصيت آشنا مى‏شوم كه جزئى از همان شعاع گسترده از مقام ربوبى است . بنابراين ، تكاپوى « من » ( جلوه‏گاه هستى آفرين ) در مسير و جاذبيت شعاع گسترده از مقام ربوبى ، همان مطلق است كه فرزند ابيطالب را به اوج قدرت انسانى رسانيده است .

اين تكاپو تنها در مجراى قوانين و اصول انسانى الهى بثمر مى‏رسد . براى چنين تكاپو شكست و پيروزى ، و دوست و دشمن و شادى و اندوه و گريه و خنده و داشتن و نداشتن و تنهايى و تراكم جمعيت‏ها و محراب عبادت و ميدان جنگ و زمامدارى و گوشه‏گيرى ، حباب‏هايى هستند كه در دنبال عواملى سر بر مى‏كشند و سپس در اقيانوس مطلق فرو مى‏نشينند . اينست محصول آن مطلقى كه على را به اوج قدرت انسان الهى نائل ساخته است

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: تربیتی کودک لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

زیارتنامه ائمه بقیع


يا مَوالِيَّ يا اَبْناءَ رَسُولِ اللهِ، عَبْدُکُمْ وَابْنُ اَمَتِکُمُ الذَّليلُ بَيْنَ اَيْديکُمْ، وَالْمُضْعِفُ في عُلُوِّ قَدْرِکُمْ، وَالْمُعْتَرِفُ بِحَقِّکُمْ، جاءَکُمْ مُسْتَجيراً بِکُمْ، قاصِداً اِلي حَرَمِکُمْ، مُتَقَرِّباً اِلي مَقامِکُمْ، مُتَوَسِّلاً اِلَي اللهِ تَعالي بِکُمْ، أَدْخُلُ يا مَوالِيَّ، أَدْخُلُ يا اَوْلِياءَ اللهِ، أَدْخُلُ يا مَلائِکَةَ اللهِ الْمُحْدِقينَ بِهذَا الْحَرَمِ الْمُقيمينَ بِهذَا الْمَشْهَدِ. اَللهُ اَکْبَرُ کَبيراً، وَالْحَمْدُ للهِ کَثيراً، وَسُبْحانَ اللهِ بُکْرَةً وَاَصيلاً، وَالْحَمْدُ للهِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ الْماجِدِ الاْحَدِ الْمُتَفَضِّلِ الْمَنّانِ، الْمُتَطَوِّلِ الْحَنّانِ الَّذي مَنَّ بِطَوْلِهِ، وَسَهَّلَ زِيارَةَ ساداتي بِاِحْسانِهِ، وَلَمْ يَجْعَلْني عَنْ زِيارَتِهِمْ مَمْنُوعاً بَلْ تَطَوَّلَ وَمَنَحَ. اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ اَئِمَّةَ الْهُدي، اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ اَهْلَ التَّقْوي، اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ اَيُّهَا الْحُجَجُ علي اَهْلِ الدُّنْيا، اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ اَيُّهَا الْقُوّامُ في الْبَرِيَّةِ بِالْقِسْطِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ اَهْلَ الصَّفْوَةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ آلَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ اَهْلَ النَّجْوي، اَشْهَدُ اَنَّکُمْ قَدْ بَلَّغْتُمْ وَنَصَحْتُمْ وَصَبَرْتُمْ في ذاتِ اللهِ، وَکُذِّبْتُمْ وَاُسيءَ اِلَيْکُمْ فَغَفَرْتُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّکُمُ الاْئِمَّةُ الرّاشِدُونَ الْمُهْتَدُونَ، وَاَنَّ طاعَتَکُمْ مَفْرُوضَةٌ، وَاَنَّ قَوْلَکُمُ الصِّدْقُ، وَاَنَّکُمْ دَعْوَتُمْ فَلَمْ تُجابُوا، وَاَمَرْتُمْ فَلَمْ تُطاعُوا، وَاَنَّکُمْ دَعائِمُ الدّينِ وَاَرْکانُ الَاْرْضِ، لَمْ تَزالُوا بِعَيْنِ اللهِ يَنْسَخُکُمْ مِنْ اَصْلابِ کُلِّ مُطَّهَر، وَيَنْقُلُکُمْ مِنْ اَرْحامِ الْمُطَهَّراتِ، لَمْ تُدَنِّسْکُمُ الْجاهِلِيَّةُ الْجَهْلاءُ، وَلَمْ تَشْرَکْ فيکُمْ فِتَنُ الاْهْواءِ، طِبْتُمْ وَطابَ مَنْبَتُکُمْ، مَنَّ بِکُمْ عَلَيْنا دَيّانُ الدّينِ، فَجَعَلَکُمْ في بُيُوت اَذِنَ اللهُ اَنْ تُرْفَعَ وَيُذْکَرَ فيهَا اسْمُهُ، وَجَعَلَ صَلَاتَنا عَلَيْکُمْ رَحْمَةً لَنا وَکَفّارَةً لِذُنُوبِنا، اِذِ اخْتارَکُمُ اللهُ لَنا، وَطَيَّبَ خَلْقَنا بِما مَنَّ عَلَيْنا مِنْ وِلايَتِکُمْ، وَکُنّا عِنْدَهُ مُسَمِّينَ بِعِلْمِکُمْ، مُعْتَرِفينَ بِتَصْديقِنا اِيّاکُمْ، وَهذا مَقامُ مَنْ اَسْرَفَ وَاَخْطَاَ وَاسْتَکانَ وَاَقَرَّ بِما جَني وَرَجا بِمَقامِهِ الْخَلاصَ، وَاَنْ يَسْتَنْقِذَهُ بِکُمْ مُسْتَنْقِذُ الْهَلْکي مِنَ الرَّدي، فَکُونُوا لي شُفَعاءَ، فَقَدْ وَفَدْتُ اِلَيْکُمْ اِذْ رَغِبَ عَنْکُمْ اَهْلُ الدُّنْيا، وَاتَّخَذُوا آياتِ اللهِ هُزُواً وَاسْتَکْبَرُوا عَنْها يا مَنْ هُوَ قائِمٌ لا يَسْهُو، وَدائِمٌ لا يَلْهُو، وَمُحيطٌ بِکُلِّ شَيْء لَکَ الْمَنُّ بِما وَفَّقْتَني وَعَرَّفْتَني بِما اَقَمْتَني عَلَيْهِ، اِذْ صَدَّ عَنْهُ عِبادُکَ، وَجَهِلُوا مَعْرِفَتَهُ، وَاسْتَخَفُّوا بِحَقِّهِ، وَمالُوا اِلي سِواهُ، فَکانَتِ الْمِنَّةُ مِنْکَ عَلَيَّ مَعَ اَقْوام خَصَصْتَهُمْ بِما خَصَصْتَني بِهِ، فَلَکَ الْحَمْدُ اِذْ کُنْتُ عِنْدَکَ في مَقامي هذا مَذْکُوراً مَکْتُوباً، فَلا تَحْرِمْني ما رَجَوْتُ، وَلا تُخَيِّبْني فيـما دَعَوْتُ، بِحُرْمَةِ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ، وَصَلَّي اللهُ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد. اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ اَئِمَّةَ الْهُدي وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَسْتَوْدِعُکُمُ اللهَ وَاَقْرَأُ عَلَيْکُمُ السَّلامَ، آمَنّا بِاِللهِ وَبِالرَّسُولِ، وَبِما جِئْتُمْ بِهِ وَدَلَلْتُمْ عَلَيْهِ، اَللّـهُمَّ فَاکْتُبْنا مَعَ الشّاهِدينَ.

محتواها

  • هفته دفاع مقدس
  • ۱۷ شهریور
  • برگزاری مراسم عزاداری
  • عاشورا...
  • عاشورا...
  • عاشورا...
  • امام حسین علیه السلام
  • روز تاسوعا
  • عقیله بنی هاشم
  • پاسخ به شبهات عاشورا
  • ماه محرم....
  • مسافری از جبل الرحمه
  • روز مباهله
  • عید با فضیلت مباهله
  • ولادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام 
  • عید غدیرخم
  • عید بزرگ غدیر
  • عید بزرگ غدیر
  • شیعه مولا امیرالمومنین عیدت مبارک
  • باز هوای نجفم آرزوست

آرشیوها

  • مهر 1399 (1)
  • شهریور 1399 (9)
  • مرداد 1399 (34)
  • تیر 1399 (29)
  • خرداد 1399 (30)
  • شهریور 1398 (5)
  • بهمن 1397 (12)
  • شهریور 1396 (1)
  • بهمن 1395 (1)
  • اردیبهشت 1395 (7)
  • فروردین 1395 (3)
  • دی 1394 (1)
  • بیشتر...
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس