جملات دانشمندان درباره ی حضرت علی علیه السلام
ميخائيل نعيمه
نويسنده صاحبنظر و متفكر انسانى مسيحى عرب :
هيچ مورخ و نويسندهاى هر اندازه هم كه از نبوغ و راد مردى ممتاز برخوردار بوده باشد ، نمىتواند قيافه كاملى از انسان بزرگى مانند پيشوا حضرت علی علیه السلام در مجموعهاى
كه حتى داراى هزار صفحه باشد ، ترسيم نمايد و دورانى پر از رويدادهاى بزرگ مانند دوران او را توضيح بدهد . تفكرات و انديشههاى آن ابر مرد عربى و گفتار و كردارى را كه ميان خود و پروردگارش انجام داده است ، نه گوشى شنيده و نه چشمى ديده است . تفكرات و ايدهها و گفتار و كردار او خيلى بيش از آن بوده است كه با دست و زبان و قلم وى بروز كرده ، و در تاريخ ثبت شده است . »
هيچ مورخ و نويسندهاى هر اندازه هم كه داراى نبوغ و راد مردى باشد نمىتواند قيافه كاملى از انسان بزرگى مانند پيشوا على حتى در هزار صفحه ترسيم نمايد » . همانطور كه ميخائيل نعيمه مىگويد : ما نمىتوانيم عناصر اساسى شخصيت حضرت علی علیه السلام و فعاليتها و نتايجى را كه از آن عناصر بروز كرده است ، توضيح بدهيم ، با نظر به مجموع اصول و قوانين انسان شناسى ، اگر بخواهيم درباره حضرت علی علیه السلام تحقيق مفيدى داشته باشيم ، باين نتيجه خواهيم رسيد كه : شخصيتى است در حدّ اعلاى كمال كه زيبايى غير قابل ترسيم روحى را بدست آورده است و داراى آن استقلال روحى است كه در افقى بسيار بالاتر از فرهنگ و علم و خواستههاى معمولى بشر قرار گرفته است .
از نظر آرمانهاى اعلاى انسانى ، حقيقت مطلقى در شخصيتش بوجود آمده است كه حيات اصيل و منطقى انسانى را با همه بايستگىها و شايستگىهاى مربوط به متن حيات اصيل نشان داده است .
امّا اين حقيقت مطلق چيست ؟ و كدام است آن عناصر مثبت كه دست بهم داده و در بوجود آوردن آن حقيقت مطلق هماهنگ شدهاند ؟ و راه شناسايى آن فعاليتهاى درونى و مديريت آگاهانه روى آن فعاليتها چيست ؟ مسائلى است كه حل آن بدون قرار گرفتن در مسير چنان شخصيت و بدون شنيدن آهنگ كلى هستى وابسته به هستى آفرين امكان پذير نخواهد بود .
علوم روانى و دقيقترين آزمايشگاههايى كه در صدد شناساندن روان آدمى و جريانات گوناگون آن هستند ، هنوز از نشان دادن روشنترين پديدههاى روانى مانند لذت و درد و انديشه ، مانند يك نمود فيزيكى ناتوانند ، چه برسد كه بتوانند سه موضوع فوق را براى ما نمودار بسازند .
ما براى مشاهده موقعيت روانى شخصيتى مانند على بن ابيطالب ( ع ) بيش از يك راه نداريم و آن هم عبارت است از قرار گرفتن در مسيرى كه اين شخصيت از آن عبور كرده است و بقول جلال الدين مولوى :
عقل گردى عقل را دانى كمال
عشق باشى عشق را بينى جمال