• آرشیوها 
  •  
  • تماس  
  • ورود 

شخصيت امير المؤمنين على بن ابيطالب ( علیه السلام )

02 خرداد 1392 توسط فاطمه سلجوقی

مسلم است كه شناسايى‏هاى معمولى درباره شخصيت‏هاى بزرگ ، آن هم در رديف على بن ابيطالب ( ع ) هرگز بحد نصاب نمى‏رسد ، مخصوصا در مواردى كه جوينده شناسايى عناصر و فعاليت‏هاى روحى آن شخصيت را در درون خود ، دريافت ننموده باشد . بعنوان مثال هيچ شناسائى معمولى نمى‏تواند شخصيت عاشق دلباخته را ، ماداميكه خود طعم عشق را نچشيده باشد ، توضيح بدهد . رفتار عينى يا كيفيات مختص درونى عاشق ، مانند حباب‏هايى روى سطح دريا است كه توانايى نشان دادن عظمت دريا و محتويات آن را ندارند . مخصوصا موقعيكه شخصيت مورد بررسى در مقام والاترى از رشد و كمال قرار گرفته باشد ، براى جوينده شناسايى كه از او پايين‏تر است ، جز سايه‏ها يا رموز و علائم نارسايى از حقيقت آن شخصيت ، دست نخواهد داد . به اضافه اينكه تطبيق مفاهم عالى انسانى در شخصيت‏هاى گوناگون انسانى بسيار متفاوت است كه گاهى تا سر حد تضادهم ميرسد . مثلا محبت يك پديده عالى انسانى است و مفهوم مستقيم خود اين كلمه يك پديده مشترك است كه در همه انسانها باستثناى بيماران روانى ديده مى‏شود ، اين مفهوم با نظر به انگيزه‏هاى درونى و برونى و موضوع محبوب و شدت و ضعف و در آميختگى با پديده‏هاى روانى ديگر بقدرى متنوع است كه گويى اصلا جامع مشتركى ندارد . بعنوان مثال تفاوت محبت بانگيزگى عامل مادى محض مانند پول با محبت بانگيزگى عامل تربيت روحى كه موجب محبوبيت يك مربى والا مقام مى‏باشد ، همان تفاوت ميان پول و رشد و كمال روحى مى‏باشد . از طرف ديگر پديده‏هاى تركيبى مفاهيم عالى انسانى در درون شخصيت‏ها با نظر به عظمت رشدى كه دارند ، فوق العاده پيچيده‏تر و ظريف‏تر از آن است كه در انسان‏هاى معمولى بوجود مى‏آيد [ اگر بوجود  بيايد ] بعنوان مثال پديده

مركب از محبت و عدالت و وابستگى آن دو بيك مبدء عالى‏تر ، از ديدگاه معمولى كه هر يك از آن پديده‏ها را بطور منفرد و گسيخته از ديگرى مى‏بيند ، بهيچ وجه قابل درك و شناسايى نمى‏باشد .

بتوضيح اينكه : از نظر شخصيت رشد يافته يك فرد از افراد جامعه بعنوان اينكه انسان است ، محبوب است ، از طرف ديگر قوانين فردى و اجتماعى وجود دارد كه آن انسان خواه ناخواه مشمول آن قوانين است ، تطبيق آن قوانين به آن انسان محبوب ، جريان عدالت را درباره او نيز حتمى مى‏سازد ، پس محبوبيت آن شخصيت در اجتماع با عدالت درهم آميخته است ، يعنى اگر آن انسان خلاف قانونى مرتكب شود ، در عين حال كه از محبوبيت انسانى برخوردار است ، مستحق كيفر نيز مى‏باشد . اگر محبت بانگيزگى عامل مادى شخصى لذت بار بوده باشد ،

همينكه مشمول كيفر گشت ، آن محبت به خصومت و عداوت مبدل مى‏گردد در صورتيكه چون براى شخصيت رشد يافته ، خود انسان ذاتا محبوب است ، و هنوز حق انسانيت او ساقط نگشته است ، لذا محبت مبدل به خصومت شخصى نمى‏شود ،

بلكه رفتار خلاف قانونى به اندازه خود نه كم و زياد از موجوديت او در مجراى انسانيت ميكاهد ، امّا او با اينحال انسان است و از همان جهت انسانى مطلوب و محبوب است .

اين پديده را رفتار عينى على بن ابيطالب ( ع ) در همه زندگانيش اثبات نموده است . در جنگ‏هاى صفين لشكريان معاويه ، آب فرات را بروى لشكريان على مى‏بندند و آنان را در معرض هلاكت قرار مى‏دهند ، با فرمان على فرات بدست لشكريان على مى‏افتد و مى‏خواهند در مقابل خلاف قانون لشكريان معاويه ، آب را بروى آنان ببندند ، حضرت علی علیه السلام فرات را در اختيار آنان مى‏گذارد و از بستن آب بروى لشكريان معاويه ، آن دشمن خونخوار جلوگيرى مى‏كند . همچنين رفتار او با قاتلش . و بطور عموم رفتار او با همه دشمنانش كه دنيا را بر او تنگ كرده بوده‏اند .

اين همان محبت مخلوط با عدالت است كه بدون چشيدن طعم آن ، نمى‏توان شخصيتى را كه داراى اين مفهوم تركيبى است ، مطالعه نمود . باين مفهوم تركيبى ( محبت عدالت ) وابستگى انسان را به مبدء برين ، يعنى خدا ، اضافه كنيد . نتيجتا انسان از ديدگاه شخصيت حضرت علی علیه السلام موضوعى است كه در مجراى سه پديده متنوع مطرح است ، محبوبيت مشمول بودن به عدالت ، وابستگى به خدا .

كدامين نمود روانى و رفتار عينى مى‏تواند حقيقت آن شخصيت را بنماياند كه دارنده وضع روانى تفاعل يافته از سه پديده مزبور بوده باشد ؟ اگر به اين تركيب يافته تفاعلى ، روحيه سلحشورى و معرفت در حدّ اعلا و اخلاق در همه چهره‏هاى اصيل و قدرت بيان و دريافت مطلق در درون هم اضافه شود ، شناسائى چنين شخصيتى تسليم فلسفه و علوم روانى معمولى نمى‏گردد ، تا بتوان او را با اصول و قوانين روانى و فلسفى مورد شناسايى قرار داد . بهمين جهت است كه راه شناسايى ما درباره اين شخصيت والا ، منحصر در اينست كه هر يك يا چند امتياز و عظمت روحى او را ، در انديشه كسانى مطالعه كنيم كه خود باضافه درك آن امتياز و عظمت ، طعم آن را هم تا حدودى چشيده باشند . اين يك شناخت تحليلى است كه اگر هم از صدها عظماى انسان شناسى هر يك از عناصر شخصيت حضرت علی علیه السلام را درك كنيم ، باز حالات تفاعل يافته آن عناصر را درك نخواهيم كرد .

در نتيجه تحقيقات و بررسى‏هاى همه جانبه‏اى كه از آغاز ظهور اسلام تا كنون درباره شخصيت امير المؤمنين على بن ابيطالب ( ع ) چه بوسيله مشاهده كنندگان معاصر او و چه بعدها بوسيله متفكران صاحبنظر اسلامى و ديگر ملل صورت گرفته ، اين حقيقت پذيرفته شده است كه : شخصيت حضرت علی علیه السلام چنانكه در قلمرو مكتب‏هاى الهى [ منهاى نبوت ] در رديف پيامبرانى مانند ابراهيم ، موسى ، عيسى ، محمد ( ص ) ( صاحبان رسالت كلى ) قرار دارد ، همچنان در قلمرو پيشتازان كاروانيان انسانى كه تكامل در انسانيت را هدف‏گيرى نموده‏اند ، در صف اول جاى گرفته است حضرت علی علیه السلام پيامبر نيست و خضوع و تسليمش در برابر پيامبر اسلام و ايمان راستين او به خاتم پيامبران ، چيزى نيست كه قابل كمترين ترديد بوده باشد . حتى بعضى از متفكران را در سطوح و الا سراغ داريم كه ايمان راستين حضرت علی علیه السلام را به پيامبر اسلام بالخصوص و ساير پيامبران بطور عموم ، دليل قاطعانه‏اى براى ثبوت ماوراى طبيعى بودن شخصيت پيامبر اسلام مى‏دانند . مطلب فوق نمايندگى حضرت علی علیه السلام را از طرف رسالت‏هاى كلى تاريخ كه بوسيله پيامبران عرضه شده است اثبات مى‏كند

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: همنشین سخن لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

زیارتنامه ائمه بقیع


يا مَوالِيَّ يا اَبْناءَ رَسُولِ اللهِ، عَبْدُکُمْ وَابْنُ اَمَتِکُمُ الذَّليلُ بَيْنَ اَيْديکُمْ، وَالْمُضْعِفُ في عُلُوِّ قَدْرِکُمْ، وَالْمُعْتَرِفُ بِحَقِّکُمْ، جاءَکُمْ مُسْتَجيراً بِکُمْ، قاصِداً اِلي حَرَمِکُمْ، مُتَقَرِّباً اِلي مَقامِکُمْ، مُتَوَسِّلاً اِلَي اللهِ تَعالي بِکُمْ، أَدْخُلُ يا مَوالِيَّ، أَدْخُلُ يا اَوْلِياءَ اللهِ، أَدْخُلُ يا مَلائِکَةَ اللهِ الْمُحْدِقينَ بِهذَا الْحَرَمِ الْمُقيمينَ بِهذَا الْمَشْهَدِ. اَللهُ اَکْبَرُ کَبيراً، وَالْحَمْدُ للهِ کَثيراً، وَسُبْحانَ اللهِ بُکْرَةً وَاَصيلاً، وَالْحَمْدُ للهِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ الْماجِدِ الاْحَدِ الْمُتَفَضِّلِ الْمَنّانِ، الْمُتَطَوِّلِ الْحَنّانِ الَّذي مَنَّ بِطَوْلِهِ، وَسَهَّلَ زِيارَةَ ساداتي بِاِحْسانِهِ، وَلَمْ يَجْعَلْني عَنْ زِيارَتِهِمْ مَمْنُوعاً بَلْ تَطَوَّلَ وَمَنَحَ. اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ اَئِمَّةَ الْهُدي، اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ اَهْلَ التَّقْوي، اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ اَيُّهَا الْحُجَجُ علي اَهْلِ الدُّنْيا، اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ اَيُّهَا الْقُوّامُ في الْبَرِيَّةِ بِالْقِسْطِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ اَهْلَ الصَّفْوَةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ آلَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ اَهْلَ النَّجْوي، اَشْهَدُ اَنَّکُمْ قَدْ بَلَّغْتُمْ وَنَصَحْتُمْ وَصَبَرْتُمْ في ذاتِ اللهِ، وَکُذِّبْتُمْ وَاُسيءَ اِلَيْکُمْ فَغَفَرْتُمْ، وَاَشْهَدُ اَنَّکُمُ الاْئِمَّةُ الرّاشِدُونَ الْمُهْتَدُونَ، وَاَنَّ طاعَتَکُمْ مَفْرُوضَةٌ، وَاَنَّ قَوْلَکُمُ الصِّدْقُ، وَاَنَّکُمْ دَعْوَتُمْ فَلَمْ تُجابُوا، وَاَمَرْتُمْ فَلَمْ تُطاعُوا، وَاَنَّکُمْ دَعائِمُ الدّينِ وَاَرْکانُ الَاْرْضِ، لَمْ تَزالُوا بِعَيْنِ اللهِ يَنْسَخُکُمْ مِنْ اَصْلابِ کُلِّ مُطَّهَر، وَيَنْقُلُکُمْ مِنْ اَرْحامِ الْمُطَهَّراتِ، لَمْ تُدَنِّسْکُمُ الْجاهِلِيَّةُ الْجَهْلاءُ، وَلَمْ تَشْرَکْ فيکُمْ فِتَنُ الاْهْواءِ، طِبْتُمْ وَطابَ مَنْبَتُکُمْ، مَنَّ بِکُمْ عَلَيْنا دَيّانُ الدّينِ، فَجَعَلَکُمْ في بُيُوت اَذِنَ اللهُ اَنْ تُرْفَعَ وَيُذْکَرَ فيهَا اسْمُهُ، وَجَعَلَ صَلَاتَنا عَلَيْکُمْ رَحْمَةً لَنا وَکَفّارَةً لِذُنُوبِنا، اِذِ اخْتارَکُمُ اللهُ لَنا، وَطَيَّبَ خَلْقَنا بِما مَنَّ عَلَيْنا مِنْ وِلايَتِکُمْ، وَکُنّا عِنْدَهُ مُسَمِّينَ بِعِلْمِکُمْ، مُعْتَرِفينَ بِتَصْديقِنا اِيّاکُمْ، وَهذا مَقامُ مَنْ اَسْرَفَ وَاَخْطَاَ وَاسْتَکانَ وَاَقَرَّ بِما جَني وَرَجا بِمَقامِهِ الْخَلاصَ، وَاَنْ يَسْتَنْقِذَهُ بِکُمْ مُسْتَنْقِذُ الْهَلْکي مِنَ الرَّدي، فَکُونُوا لي شُفَعاءَ، فَقَدْ وَفَدْتُ اِلَيْکُمْ اِذْ رَغِبَ عَنْکُمْ اَهْلُ الدُّنْيا، وَاتَّخَذُوا آياتِ اللهِ هُزُواً وَاسْتَکْبَرُوا عَنْها يا مَنْ هُوَ قائِمٌ لا يَسْهُو، وَدائِمٌ لا يَلْهُو، وَمُحيطٌ بِکُلِّ شَيْء لَکَ الْمَنُّ بِما وَفَّقْتَني وَعَرَّفْتَني بِما اَقَمْتَني عَلَيْهِ، اِذْ صَدَّ عَنْهُ عِبادُکَ، وَجَهِلُوا مَعْرِفَتَهُ، وَاسْتَخَفُّوا بِحَقِّهِ، وَمالُوا اِلي سِواهُ، فَکانَتِ الْمِنَّةُ مِنْکَ عَلَيَّ مَعَ اَقْوام خَصَصْتَهُمْ بِما خَصَصْتَني بِهِ، فَلَکَ الْحَمْدُ اِذْ کُنْتُ عِنْدَکَ في مَقامي هذا مَذْکُوراً مَکْتُوباً، فَلا تَحْرِمْني ما رَجَوْتُ، وَلا تُخَيِّبْني فيـما دَعَوْتُ، بِحُرْمَةِ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ، وَصَلَّي اللهُ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد. اَلسَّلامُ عَلَيْکُمْ اَئِمَّةَ الْهُدي وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَسْتَوْدِعُکُمُ اللهَ وَاَقْرَأُ عَلَيْکُمُ السَّلامَ، آمَنّا بِاِللهِ وَبِالرَّسُولِ، وَبِما جِئْتُمْ بِهِ وَدَلَلْتُمْ عَلَيْهِ، اَللّـهُمَّ فَاکْتُبْنا مَعَ الشّاهِدينَ.

محتواها

  • هفته دفاع مقدس
  • ۱۷ شهریور
  • برگزاری مراسم عزاداری
  • عاشورا...
  • عاشورا...
  • عاشورا...
  • امام حسین علیه السلام
  • روز تاسوعا
  • عقیله بنی هاشم
  • پاسخ به شبهات عاشورا
  • ماه محرم....
  • مسافری از جبل الرحمه
  • روز مباهله
  • عید با فضیلت مباهله
  • ولادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام 
  • عید غدیرخم
  • عید بزرگ غدیر
  • عید بزرگ غدیر
  • شیعه مولا امیرالمومنین عیدت مبارک
  • باز هوای نجفم آرزوست

آرشیوها

  • مهر 1399 (1)
  • شهریور 1399 (9)
  • مرداد 1399 (34)
  • تیر 1399 (29)
  • خرداد 1399 (30)
  • شهریور 1398 (5)
  • بهمن 1397 (12)
  • شهریور 1396 (1)
  • بهمن 1395 (1)
  • اردیبهشت 1395 (7)
  • فروردین 1395 (3)
  • دی 1394 (1)
  • بیشتر...
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس