علم و اندیشه در نگاه امام خمینی .ره.
بدان علوم عقليه و حقايق اعتقاديه نيز اگر تنها براي فهم خود آنها و جمع مفاهيم و اصطلاحات و زرق و برق عبارات و تحويل دادن به عقول ضعيفه براي تحصيل مقامات دنيويّه تحصيل شود، بايد آنها را حُجُب غليظه و اوهام واهيه نام نهاد؛ زيرا اگر مقصد انسان در كسب علوم، وصول به حق تعالي و تخلّق به اخلاق الهي نباشد، هر يك از ادراكاتش براي او دركاتي شود و حجابهاي مُظلمهاي گردد كه قلبش را تاريك و چشم بصيرتش را كور كند و مشمول اين آيهي شريفه شود كه «مَنْ أعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَانَّ لَهُ معيشَة ضَنكا و نَحْشُرُهُ يومَ القِيامةِ أعمي» پس خود را در آن عالم كور بيابد. به حضرت حق اعتراض كند كه من در آن عالم بينا بودم. چرا مرا كور محشور كردي؟ جواب آيد: تو در آن عالم هم كور بودي؛ زيرا آيات ما را مشاهده نكردي و از آنها غافل گرديدي. پس ميزان در بينايي عالم آخرت، بصيرت قلب است و بدن و قواي وابستهي به آن به كلّي تابع قلب هستند. پس علماي مفاهيم و اصطلاحات و دانشمندان عبارات و كتب، گمان نكنند كه اهل علم به خدا و ملائكه و روز قيامت هستند! اگر علوم آنها نشانه و علامت است، چرا در قلوب آنها تأثير نوراني نگذاشته و بر ظلمات قلوب و مفاسد اخلاق و اعمال آنها نيز افزوده است؟ قرآن كريم ميزاني براي شناختن علما بيان فرموده است؛ آنجا كه ميفرمايد: «انّما يَخشَي اللهَ مِنْ عبادِهِ العُلماءُ». هر كس داراي خوف و خشيت از حق تعالي نباشد، از زمرهي علما خارج است. آيا در قلب ما از آثار خشيت چيزي است؟ اگر هست، چرا در ظاهر ما اثري از آن پيدا نيست؟ پس ميزان در علم آن است كه آيت و نشانه باشد و موجب خودبيني و خودنمايي و تكبر نشود. علم صحيح آن است كه به واسطهي نورانيت و روشنياش در قلبْ اطمينان آورد و شكّ و ريب را از آن زايل نمايد. چه بسا انسان در تمام عمر، خوض در براهين و مقدمات آن كند و براي هر يك از معارف الهيه براهين عديده و ادلّهي كثيره ذكر نمايد و در مقام جدل بر اقران تفوق كند، ولي آن علوم در قلبش هيچ تأثيري نكرده و اطميناني برايش حاصل ننموده، بلكه شك و ترديد و شبههي او را زيادتر نيز كرده باشد. پس جمع مفاهيم و ازدياد اصطلاحات هيچ فايدهاي ندارد، بلكه قلب را به غير حق مشغول و آن را از ذات مقدس پروردگار منصرف و غافل نما خداوند عزوجل برای بیداری علما آیه « مثل الذین حملوا توراه»را آورده تا بدانند انباشتن علوم اگر چه علم شرایع و توحید باشد از حجب نمی کاهد بلکه افزایش می دهدالبته نمی گویم از علم و عرفان بگریز که این انحراف است)صحیفه امام ج18 ص 450) بلکه فراخوان به علم تزکیه یافته است ،علمی که به اسم پروردگار شروع می شود و حرکت می کند «بخوان به نام پروردگارت » و دانشور به نام خدا حرکت می کند و راهی به سوی دل می گشاید در وجود انسان آرامشی و عمل صالح ایجاد می نماید وگرنه جمع مفاهیم و اکثار اصطلاحات هیچ فایده ای ندارد بلکه قلب را به غیر حق مشغول کند و از آن ذات مقدس منصرف و غافل نماید . ( شرح چهل حدیث ص 394)