على عليه السلام از ديدگاه توصيف خداوندى
( آيات قرآنى در توصيف على بن ابيطالب عليه السلام ) خطيب بغدادى ( ابو بكر احمد بن على ) از اسماعيل بن جعفر [ راوى موثق ] . . .
از ابن عباس نقل كرده است كه : در قرآن سيصد آيه درباره على بن ابيطالب ( ع ) نازل شده است . برخى از قدماء مانند طبرى و ابو نعيم ، رسالههايى بنام « ما نزل من القرآن فى حضرت علی علیه السلام تاليف نمودهاند .
همچنين ابن حجر و شبلنجى از ابن عساكر از ابن عباس موضوع سيصد آيه را درباره حضرت علی علیه السلام نقل كردهاند . ما تنها بچند آيه قناعت ميكنم :
يك « فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ »
( آدم ابو البشر كلماتى را از پروردگارش دريافت ) .
مقصود از اين كلمات « محمد و على و فاطمه و حسن و حسين ( ع ) است .
دو « اِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُم الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُم تَطْهيراً ».
( جز اين نيست كه خداوند اراده كرده است پليدى را از شما اهل بيت ببرد و شما را پاكيزه گرداند ) .
مقصود از اهل بيت على و فاطمه و حسن و حسين ( ع ) است .
سه « فَمَنْ حاجَّكَ فيه مِنْ بَعْدِ ما جائَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَو اَندعُ اَبْنائَنا وَ اَبْنائَكُم وَ نِسائَنا وَ نِسائَكُم وَ اَنْفُسَنا وَ اَنْفُسَكُم ثُمَّ نَبْتَهِل فَنَجْعَل لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبينَ »
( پس از آنكه در ماهيت عيسى بن مريم علم پيدا كردى ، اگر كسى در اين موضوع ، با تو جدل و احتجاج بورزد بگو ، بيائيد ما و شما فرزندان و زنها و نفس خود را بياوريم و سپس همديگر را لعنت كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار بدهيم ) .
اين سيزده منبع را بعنوان نمونه متذكر شديم و تعبير شبلبخى اينست كه همه مفسرين « انفسنا » را بر محمد و على عليهما السلام تطبيق كردهاند . در اين آيه نفس على بمنزله نفس پيامبر آمده است .
چهار « وَ اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلوةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكوةَ وَ هُمْ راكِعُونَ »
( جز اين نيست كه ولى شما خدا است و رسول او و كسانى كه ايمان آوردهاند و كسانى كه نماز را بر پا مىدارند و زكوة مىدهند در حال ركوع ) .
كسى كه در حال ركوع زكاة داده است ، حضرت علی علیه السلام است .
حسّان بن ثابت شاعر صحابى داستان زكات در ركوع را در اشعار خود چنين آورده است :
فانت الّذى اعطيت اذ انت راكع
فدتك نفوس القوم يا خير راكع
بخاتمك الميمون يا خير سيّد
و يا خير شار ثمّ يا خير بايع
فانزل فيك اللّه خير ولاية
و بيّنها فى محكمات الشرايع
درست است كه بعضى از علماى اهل سنت در انطباق بعضى از آيات مزبوره ، يا در نتيجهاى كه ما از آيات در نظر داريم ، مناقشه كردهاند ، ولى همه علماى تشيع و گروه فراوانى از اهل سنت ، در دلالت آيات مزبوره ، به مقام والاى حضرت علی علیه السلام اتفاق نظر دارند و مىتوان گفت : اگر با تمسك به آيات مزبوره ، شخصيت ديگرى منفى تلقى نمىشد ، آن بعض مخالف هم به گروه دوم مىپيوستند .
مىتوان اتفاق نظر همه مسلمانان را درباره آيات مزبوره باين نحو بيان كرد كه اگر خداوند متعال نام حضرت علی علیه السلام را با صراحت كامل در آيات مورد بحث مىبرد ، نسبت آن امتيازات كه در آيات آمده است ، بيك شخصيت شايستهاى داده مىشد ، زيرا رواياتى كه از پيامبر اكرم درباره حضرت علی علیه السلام متواترا نقل شده است ، يا بطور مستقيم آن امتيازات را براى حضرت علی علیه السلام اثبات كرده است ، يا بطور غير مستقيم .