به مدرسه علمیه بقیع خوش آمدید
برگزاری مراسم عزاداری
مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان در مدرسه علمیه بقیع به مدت سه شب در حال برگزاری است
به گزارش رابط خبری مدرسه علمیه بقیع: مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان و یاران باوفایش به مدت سه شب با حضور مسئولان، اساتید و طلاب به همراه خانواده هایشان در حیاط مدرسه 11 و 12 و 13 شهریور برگزار گردید.
در آغاز برنامه آیاتی چند از کلام الله آسمانی توسط آقای پناهی و امیر علی رهنما قرائت شد.
سپس حجت الاسلام و المسلمین دکترذبیح الله باقری، استاد حوزه و دانشگاه در این مراسم ضمن تسلیت ایام سوگواری امام حسین علیه السلام و با اشاره به اهمیت شناخت و معرفت نسبت به عوامل قیام آن حضرت بیان داشت: در پاسخ به چرایی قیام امام حسین علیه السلام پاسخ های بسیاری داده شده است که برخی مثبت و در مسیر تفکرات امام حسین علیه السلام است و برخی هم منفی که تلاش کردند مفاهیم قیام امام حسین علیه السلام را از حقیقت خود منحرف کنند .
وی با تاکید بر بیان امام حسین علیه السلام که من انقلاب کردم نه برای ایجاد فساد و شرارت بلکه برای ایجاد خیر و اصلاح امور، ادامه داد: یعنی اگر صلاحیت اصلاح در جامعه باشد من خروج نمی کنم. صرف عادی زندگی کردن به مفهوم در مسیر صحیح حرکت بودن نیست و اگر کسی زندگی عادی را به سوی مسیر صحیح و صلاح جهت دهد آیا باید بگوییم که به سوی غیر صلاح حرکت کرده است؟ انقلاب حسین علیه السلام برای منافع شخصی نبود.
ایشان افزود: پیامبر اکرم صلوات الله علیه در زمان خود بر علیه اوضاع اجتماعی خروج کرد چون در جامعه جهل حاکم بود جهل یعنی ندانستن که جهل علمی است و به دانایی عمل نکردن که جهل عملی است. آیا پیامبر صلوات الله علیه که در زمان خود انقلاب کرد موفق شد؟ خیر، چون جهل عملی سایه اش تا ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف گسترده است. برای همین است که اسلام در اوایل ظهورش غریبانه بود و در آخر هم به غریبی باز خواهد گشت. چون مردم در حالیکه می دانند و علم دارند به قرآن عمل نمی کنند.
وی گفت: امام حسین علیه السلام می فرمایند: آیا نمی بینید که به مفاد قرآن و احادیث رسول الله عمل نمی شود، منظور از نمی بینید یعنی که عمل نمی کنید.
برای رفع این آسیب قرآن کریم یک راهکار می دهد،«تواصوا بالصبر و تواصوا بالحق» یعنی با مهربانی به یکدیگر تذکر بدهید از روی دلسوزی و علاقه به رشد و پیشرفت دیگری، همدیگر را به خوبیها دعوت کنیم. با بد اخلاقی و انتقامجویی این کار را نکنید. هم مطلب خوب بگویید و هم خوب بیان کنید.
در ادامه برنامه سید صادق عبادی از مادحین استان البرز به ذکر مصائب اهل بیت علیهم السلام پرداختند.
در این مراسم با هدف مشارکت فرهنگی کودکان در اقامه ی عزای حسینی پرچم های مشکی مزین به نام آل الله علیهم السلام به آنان تقدیم و با ایستادن منظم در بخش های مختلف در این آیین همراهی نموده ضمن رعایت پروتکل های بهداشتی در همه ی ابعاد با اطعام بیرون بر، مراسم پایان می یابد.
مسافری از جبل الرحمه
ساعات پایانی ماه باشکوه ذی الحجه و آغاز ماه بی تمام ،بادلهره های توفیق پذیرش یک سلام به تنهاترین مسافراز حج ناتمام، ناخدای کشتی نجات ، بادبانها دراهتزازند وطنین صدای ملکوتی مسافر غریب خونین بال بر فراز همه ی سرزمینها وبر بلندای وجدان بشری ودر امتداد ارزوی انسان برای حاکمیت حق وعدل شنیده میشود .هل من ناصر ینصرنی …..انالغریب ……بینظیرترین سوال تاریخ ،همچنان درگلوی انسانها در همه جای زمان میپیچد ، پرچمهای مشگین فام ومنقش بنام سرخ حسین ع چون تکه ای از قلب برجانهاوبامها کشیده میشود ای مهربانترین عزیز شانه های نبی ص وای مظلوم ترین خون ریخته شده در تاریخ حیات وای ناجی هدایت بخش انسان وای برترین رمز عشق ،سر به مهرنام استانت به درگاه حضرت باری ، ادب وشکر ورضا، قوت وحلم ودعا،نصرو فتح وسلم وسلام اهل ایمان طلبیم ما پناهنده به نامیم حسین ع و همه منتظرحضرت مضطر ع،منتقم زاده ی حیدر به جوابت جان ما ودل ما سکنی بگیرد یابن حیدر…………. صل الله علیک یاابا عبدالله بابی انت وامی یا حسین
روز مباهله
#مباهله ?روز مباهله گرامی باد? ?مباهله، سند عظمت اهل بیت علیهم السلام? جمعه ۲۴ مرداد روز ۲۴ ذیحجه ↩️1- روز عید بزرگ مباهله ↩️2- سالروز بخشش انگشتر در رکوع و نزول آیه ولایت"انما ولیکم.. “ (آیه 55 مائده) ↩️3- سالروز نزول آیه تطهیر و صدور حدیث شریف کساء در جریان مباهله ↩️4- سالروز نزول سوره مبارکه انسان (هل اتی) در شان پنج تن آل عبا علیهم السلام می باشد. ??این روز بزرگ به محضر قلب عالم امکان امام زمان ارواحنا له الفدا وشیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام و سرتاسر جهان تبریک و تهنیت باد ?? #اعمال_روز_مباهله ✨1-غسل ✨2-دورکعت نماز مثل نماز عید غدیر ✨3-خواندن دعای مباهله ✨4-هفتاد بار استغفار ✨5-صدقه دادن ✨6-زیارت امیرالمومنین ✨7-زیارت جامعه کبیره که از همه مناسب تر است….
۱۷ خرداد را فراموش نکنیم
? 17خرداد96 را فراموش نکنیم؛ تاریخ حمله تروریستی داعش به مجلس و حرم امام فقط برای چند ساعت حس کردیم که وقتی امنیت نباشد هیچچیز نیست.فقط برای چند ساعت حس کردیم که حال و روز گوشهای از ایران شده شبیه سوریه و عراق. عوضش آن روز همه فهمیدن مدافعان حرم چه کردند تا ابد مدیون شما هستیم
مراقبه عصرجمعه و نسیم رحمت الهی
? از حضرت امام موسی کاظم عليه السّلام روايت شده است:
? خدا را در روز جمعه هزار نسيم رحمت است كه هر بنده را آنچه خواهد از آن رحمتها عطا فرمايد.
? پس هر كه بعد از عصر روز جمعه صد مرتبه سوره قدر (اِنّا اَنْزَلْناهُ) را بخواند حقّ تعالی آن هزار رحمت را مضاعف گرداند و به او عطا فرمايد.
⭐️ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢﴾ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣﴾ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿٤﴾ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥}
منبع: مفاتیحالجنان
آداب و اعمال روز جمعه
✅در غروب جمعه، 7 بار این دعا را بخوانید و تا هفته بعد از بلایا محفوظ بمانید??
?«اللَّهُمَ صَلِّ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد؛ وَ ادْفَعْ عَنَّا الْبَلاءَ الْمُبْرَمَ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأرْضِ، إنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»?
?ابواب الجنّات في آداب الجمعات، ص264
حضور طلاب و اساتید مدرسه علمیه بقیع در ایستگاه های آتش نشانی
اساتید و طلاب مدرسه علمیه بقیع با حضور در ایستگاه آتشنشانی خدمات آتشنشانان سانحه پلاسکو تهران را ارج نهادند.
شرکتکنندگان در این مراسم با اهدای دستههای گل و قرائت فاتحه یاد و خاطره آتشنشانان حادثه پلاسکوی تهران را گرامی داشتند و ضمن تسلیت این حادثه به همکاران آنان در استان البرز، مقام این شهدا را ارج نهادند.
مهمترين روز
بعثت در بيان اميرالمومنين عليه السلام
در بحار الانوار از حضرت علی علیه السلام می خوانیم «وَلَمْ یَجْمَعْ بَیْتٌ وَاحِدٌ یَوْمَئِذٍ فِی الْاِسْلاَمِ غَیْرَ رَسُولِ اللّه وَخَدِیجَةَ وَاَنَا ثَالِثُهُمَا اَرَی نُورَ الْوَحْیِ وَالرِّسَالَةِ وَ اَشُمُّ رِیحَ النَّبُوَّةِ وَلَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّیْطَانِ حِیْنَ نَزلَ الْوَحْیُ عَلَیْهِ صلی الله علیه و آله فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذِهِ الرَّنَّةُ فَقَالَ هَذَا الشَّیْطَانُ قَدْ اَیِسَ مِنْ عِبَادَتِهِ اِنَّکَ تَسْمَعُ مَا اَسْمَعُ وَتَرَی مَا اَرَی اِلاَّ اَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ وَلَکِنَّکَ لَوَزِیرٌ وَاِنَّکَ لَعَلَی خَیْرٍ؛
[در آن روزها] در هیچ خانه ای، اسلام راه نیافت، جز خانه رسول خدا (ص) و خدیجه. و من سوّمین آنان بودم، من نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبّوت را استشمام می کردم. هنگامی که وحی بر پیامبر فرود آمد، ناله شیطان را شنیدم. گفتم: ای رسول خدا! این ناله کیست؟ گفت: شیطان است که از پرستش خویش مأیوس شد و فرمود: علی! تو آنچه را من می شنوم، می شنوی و آنچه را که من می بینم، می بینی؛ جز اینکه تو پیامبر نیستی؛ بلکه وزیر من هستی و به راه خیر می روی.» (بحار الانوار، محمّد باقر مجلسی، بیروت، مؤسسة الوفا، ج 18، ص 223، ینابیع المودّة، قندوزی، دار الاسوة، ج 1، ص 208)
امام جواد(ع) پيشواي مسيحا نفس و موسي عمل
شايد امام جواد(ع) يكي از كم سن و سال ترين پيشوايان اسلام باشد كه در خردسالي مقام بزرگ امامت و ولايت الهي را به عهده گرفته و به عنوان خليفه الهي بر كائنات فرمانفرمايي و فرمانروايي نموده است. از همان آغاز كساني بودند كه در ولايت و خلافت الهي ايشان تشكيك و ترديد روا داشته اند؛ ولي ايشان نيز به خوبي نشان داد كه در قاموس الهي بر خلاف تصور جاهلي و عمل منافقان كه حضرت اميرمؤمنان علي(ع) را به سبب جواني از خلافت پيامبر(ص) بازداشتند، خلافت الهي به مظهريت در تمامي اسماي الهي و صفات كمالي است كه ايشان داراست و چيزي نمي تواند مانع خلافت الهي انسان كامل و مظهر اتم و اكمل خداوندي بر كائنات باشد.
بي گمان امام جواد(ع) حجت را بر بسياري از مردمان تمام كرده است كه عناصر كرامت و بزرگي را مي بايست در اموري غير از ماديات، قدرت، ثروت، حسب و نسب و ديگر امور اعتباري جهان ماده جست، بلكه عناصر كرامت انساني اموري چون خدايي شدن و تخلق به اخلاق الهي و مظهريت در آن است كه هيچ ارتباطي به سن و سال و مانند آن ندارد. از اين رو ايشان را معجزه اهل بيت(ع) براي پاسخ گويي به بسياري از افكار و انديشه ها و رفتارهاي خلاف آموزه هاي وحياني اسلام دانسته اند. به كمك اين معجزه الهي بود كه حجت بر بسياري از ياوه گويان و ياوه سرايان تمام شد و تنها كساني كه عناد و لجاجت داشته و با يقين خود به مخالفت پرداخته بودند، (نمل، آيه14) به اين حجت و معجزه الهي ايمان نياوردند.
امام رضا(ع) باتوجه به ويژگي هاي امام جواد(ع) است كه مي فرمايد: اين مولودي است كه با بركت تر از او براي شيعيان ما به دنيا نيامده است. (بحارالانوار، ج50، ص23، ح14) امام رضا(ع) همچنين در بيان اين بركت و بزرگواري امام جواد(ع) در جايي ديگرمي فرمايد: الصادق والصابر والفاضل و قره اعين المؤمنين و غيظ الملحدين؛ او راستگو، صبور و بردبار، داراي فضيلت نور چشم مؤمنان و مايه خشم كفار است. (مستدرك عوالم العلوم، ج 32، ص 72)
به لب خنده به دل سوز وگدازش
ملائک عاشق راز ونیازش
نگاهش باعث لبخند عباس
امام پاکبازان سر فرازش
به دور مهد ناز او بگردید
که باشد کعبۀ دل مهد نازش
مناجات شب وصل حسین است
صدای گریه های دلنوازش
علی روئی که از آل محمد
برد دل با دو چشم نیم بازش
مبادا کودک شیرش بگویند
که پیران جهان محتاج اویند
سلام بر سیزده ساله مهربان
سلام بر سیزده ساله مهربان
و به یاد بیست های های روی دیوار
ما سابقه ی حمله به جایی نداریم ما به کسی بد نکرده ایم
ملتی صلج جو که سابقه ی هیچ حمله و لشکرکشی به جایی ندارد
آنچه در تاریخ زندگی و هویت او برجسته است صلح جویی و مهربانی و هنرش در تزیین و تراش سنگ و آهن نواختن آنها برای پذیرایی مهربانانه است اما اقتضای نجابت او این است که دربرابر استراتژی تحقیز و حمله به کرامکت انسان پاسخی داشته باشد
شاید نجیب ترین صدا در پاسخ به اصرار و خیانت و محترمانه ترین رفتار گفتن :« نباشی ای ظلم » است
چگونه میس توان احساس خود را در برابر ظلم بی پایانی که بر بشر رفته و می رود بیان نمود ؟
جسارت بر کرامت انسان را چه هماوردی باید طلبید ؟
در جهانی زندگی می کنیم که بطور جهانی فاصله حق و باطل در نزدیکترین فاصله ها و لحظه ها قابل رصد است .
خلاصه امکانات جهان در اختیار دو درصد از جمعیت جهان قرار گرفته است ، و مکانیزم سرمایه داری سلطه خود را بر اندام واره حیات بشر گسترانده است .
حیاتی که خدا برای همه انسان ها آفریده است .
مرگ بر آنانکه حیات را گرفته و می گیرند
مرگ بر آنان که عشق و ایمان و خانواده را قربانی روح طماع خویش نموده اند .
وقتی می گوییم مرگ بر آمریکا یعنی خون پاک خوبان زمین بر دستان کثیف تان مباح نیست
توانایی خود را بر خون های اعصار بنا نهاده اید و انجماد تحقیر و تکبرتان را از روی اراده که از روی ترس از فهم بشر به اقصی نقاط جهان می فرستید ،با ظاهری از رنگ و جذابیت .
بشر به لطف خدا در حال عبور از گردنه های پر دره و خطرناک غفلت و نا آگاهی است که خدا انسان را آزاد و با کرامت آفریده است و هیچ کس اجازه تحقیر ندارد .
وصیت و دعای حضرت امام رضا (علیه السلام) برای روزهای پایانی ماه شعبان
ابَوُالصّلت هَروى روایت کرده است که در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضا (علیه السّلام) رفتم.
حضرت فرمود: که اى ابوالصَّلْت اکثَر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است پس تدارک و تلافى کن در آن چه از این ماه مانده است تقصیرهایى را که در ایّام گذشته این ماه کرده اى و بر تو باد که بر آنچه نافع است براى تو رُو آورى و دعا و استغفار بسیار کن و تلاوت قرآن مجید بسیار کن و توبه کن به سوى خدا از گناهان خود تا آنکه چون ماه مبارک درآید خالص گردانیده باشى خود را براى خدا و مگذار در گردن خود امانت و حق کسى را مگر آنکه ادا کنى و مگذار در دل خود کینه کسى را مگر آنکه بیرون کنى و مگذار گناهى را که مى کرده اى مگر آنکه ترک کنى و از خدا بترس و توکّل کن بر خدا در پنهان و آشکار امور خود و هر که بر خدا توکّل کند خدا او را بس است .
و بسیار بخوان در بقیّه این ماه این دعا را:
اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ
خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان که گذشته ما را نیامرزیده اى در آن قسمت که از این ماه مانده بیامرزمان.
به درستى که حقّ تعالى در این ماه آزاد مى گرداند بندهاى بسیار از آتش جهنّم براى حرمت ماه مبارک رمضان.
مروارید های ابدی زمین
حیات را صید کردید
در عصر تاریک مدرن
درواژه های انتظار در غربت و انتظار در میان آب سوختید
سلامتان باد ای مروارید های ابدی زمین
و کهمشانهای آسمان
،یا تقدیم آیه های نورانی سوره یاسین ، کاروان پاک شهدا را بدرقه می کنیم
ماه شعبـان المعظم شـد تمــــام از افق کم کم نمایان شد صیام
سفره شعبـان دگـر برچیده شد تا هلال مــاه رحمت دیده شـد
ماه شعبان ماه ختم الانبیاست مــاه میــلاد معـز الاولیــاست
رفت ماه حضرت ختمی مآب چشم گردون ازفراقش پر زآب
میرود شعبان مـه پاک رسـول مــاه گل های گلستـان بتــول
دوریش برما بسی دشوار باد هرکجا رفتی خدایش یار باد
میرسد سال دگر باعشق وشور ماه شعبان ماه رحمت ماه نور
لیک عمر ما شود روزی تمام چون دهد پیک اجل بر ما پیام
پس بیــا قدر مـه شعبــان بدار تا که هستی زنده ای پرهیزگار
میرسد اینک ببین مـاه صیـام ماه توبه ماه محبوب صیـام
می وزد بوی دل انگیز نسیم خیز در کوی هوالهو شو مقیم
ای گنه کـار به دام افتاده خیــز اشک حسرت بر در این خانه ریز
میدهد راهت خــدای چاره ساز می کند درب سرایش برتو باز
از ندامت اشک خود جاری نما تا سحرگاهان سویش زاری نما
دست ابلیس و شیاطین بسته است روزه دار از دام شیطان رسته است
درب توبه باز باشد این زمان رو نما ای دل بسوی آسمـان
صبحگاهان درقیام و در رکوع کن تضرع با خضوع و با خشوع
پشت این در شو مقیم و در بزن گو به صاحب خانه بر من سر بزن
صاحب این خانه باشد ذوالکرم مقدم مهمان بدارد محترم
ربنـا انـا سمعنــا ازسمــا میرسد بانگ منادی بهر ما
ربنا اغفرلنــا آید به گوش دیگ رحمت آمده اینک بجوش
خیز و ازاین فیض رحمانی بچش بـرمعاصی خط بطلانی بکـش
گردراین مه توبه ات گردد قبول هم خدا خشنود گردد هم رسول
من که (مقدادم) ندارم توشه ای شاید از این مه بچینم خوشه ای
عاشورا
عاشورا
اعلان «ان الله یامر بالعدل » است
و پشتوانه «لیقوم الناس یالقسط»
عاشورا
فریادگستر انسانهای مظلوم است
در همه تاریخ
عاشورا
غمگسار سترگ یتیمان و کوخ نشینان است
در هرجای زمین
فضیلت ماه شعبان
شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه مىگرفت و به ماه رمضان وصل مىکرد و مىفرمود شعبان، ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب میشود و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که چون ماه شعبان فرا میرسید امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مىنمود و مىفرمود اى اصحاب من مىدانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول صلى الله علیه و آله مىفرمود شعبان ماه من است پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید. به حقّ آن خدایى که جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مىکنم که از پدرم حسین بن على علیهماالسلام شنیدم که فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین علیه السلام که هر که روزه بگیرد در ماه شعبان براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست میدارد و در روز قیامت کرامت خود را نصیب او میگرداند و بهشت را براى او واجب میکند.
اقتصاد خانواده
اقتصاد خانواده به معنای چگونگی سامان دهی و مدیریت منابع خانه است. خانواده سازمانی است که تولید و توزیع کالاهای مورد نیاز را فراهم می سازد و زن بدون مناقشه به عنوان یکی از دو رکن اساسی خانواده در این سازماندهی و مدیریت، نقش اساسی را ایفا می کند. جایگاه مادری و همسری عمده ی منابع مصرف را به زن می سپارد و انتظار می رود که او بتواند با سازماندهی و مدیریت صحیح بین درآمد و مصرف، توازن برقرار کند و با برنامه ریزی و اجرای صحیح در رشد و توسعه ی اقتصاد خانواده نقش مؤثر ایفا نماید. از آن جا که جدول بازدهی اقتصاد خانواده در تنظیم نمودار رشد و توسعه اقتصادی جامعه و برنامه های کلان بخش های مختلف دولتی و خصوصی تأثیر به سزا دارد، می توان گفت که زنان در واقع نقش کلیدی در استفاده ی بهینه از منابع را دارند. منابع در این جا شامل: زمان، پول یا درآمدهای دیگر می باشد.
دسترسی به منابع سخت، و از دست دادن آن ها آسان است؛ از این رو باید مدیر خانواده با سازماندهی و مدیریت صحیح و سالم بتواند بهترین انتخاب ها و گزینش ها را داشته باشد.
خانواده غیر از منابع مادی منابع دیگری نیز در اختیار دارد که قابل تبدیل به پول نیست و در بیشتر موارد تجدیدپذیر هم نمی باشد. از جمله ی این منابع؛ عشق، انسجام خانواده، خاطرات خوش و … است، و چون این منابع برای اعضای خانواده رضایت خاطر ایجاد می کند، باید نقش اساسی آن ها و جایگاه خاص هر کدام مورد توجه قرار گیرد تا افراد بتوانند با بالاترین سطح مطلوب از آن ها بهترین استفاده را بنمایند؛ از این رو باید گفت: انتخاب، قلب اقتصاد خانواده است.
نقش الگوهای دینی در هدایت زندگی بشر به سوی فلاح و رستگاری دنیا و آخرت زنده و پویا است. حضرت زهرا(س) همان گونه که در تمام شؤون، الگویی حسنه است، در این مورد نیز بهترین نقش را در مدیریت و سازماندهی اقتصاد خانواده ایفا می نماید. در سیره ی عملی حضرت زهرا(س) نقش منابع غیر مادی در اقتصاد اسلامی مهم تر از منابع اقتصادی است که آن حضرت بهترین شکل معقول و منطقی را جهت استفاده از آن ها به کار گرفت. از آن جمله؛ شکرگزاری، دعا و کمک گرفتن از ذکر خداوند برای رفع نیازمندی های مادی خانواده و … بیشترین رضایت خاطر را برای اعضا ایجاد می کند. آنچنان که در ماجرای اطعام مسکین و یتیم و اسیر اعضای خانواده شامل: همسر، فرزندان و حتی خادم منزل با رضایت و خشنودی کامل، حضرت زهرا(س) را همیاری نمودند.
امروز عوامل تأثیرگذار بر رضایت مندی یا تابع مطلوبیت خانواده در ادبیات اقتصادی شامل: عوامل اقتصادی و غیر اقتصادی است که باعث افزایش مطلوبیت خانواده ها می شود.
وظایف اقتصادی زن در اجتماع
همان گونه که خانواده به عنوان واحد کوچکی از اجتماع در پیشرفت و توسعه فرهنگی جامعه نقش اول را دارد، در توسعه و رشد اقتصادی جامعه نیز نقش اساسی را ایفا می کند و میزان، چگونگی و نوع حضور او در عملکرد و چرخه های اقتصاد کشور تأثیرگذار است.
یکی از اساسی ترین اهداف تشکیل خانواده، بقای نسل و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز جامعه است. توسعه و رشد اقتصادی در گرو نیروی کار فعال و تحصیل کرده است؛ بنابراین یکی از عوامل مؤثر در توسعه اقتصادی نیروی انسانی یا سرمایه های انسانی است.
خانواده به عنوان اولین پایگاه تربیت و پرورش منابع انسانی است؛ از این رو جامعه باید با تقویت نهاد خانواده زمینه توسعه اقتصادی را مهیا سازد. امروزه تئوری سرمایه ی انسانی در مقابل سرمایه ی فیزیکی مورد توجه اقتصاددانان و جامعه شناسان دنیا است.
در این نگاه سرمایه های انسانی با ارزش تر از دارایی ها و منابع طبیعی و ذخایر زیرزمینی به شمار می آیند و هرچه بر روی انسان ها سرمایه گذاری شود، رشد و توسعه جامعه افزون خواهد شد.
از این رو؛ پیشرفت علم و دانش، نگرش و مهارت افراد، ظرفیت تولیدیِ جامعه را ارتقا می بخشد و در نتیجه رشد و توسعه ی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تسهیل و تسریع می گردد. این نظریه می تواند در دو سطح خرد و کلان آثار مطلوب خود را نشان دهد. در مقطع خرد، بازدهی خصوصی را افزایش می دهد و در سطح کلان رشد و توسعه ی جامعه را به همراه دارد، و چون پرورش منابع انسانی از کانون خانواده آغاز می شود، و مادران نقش اساسی را در زمینه تربیت و پرورش فرزندان ایفا می کنند، اثرگذاری قابل توجه آنان آشکار است و این نقش، ویژه ی زنان است.
زنان به عنوان عامل پرورش و رشد نیروی کار، در جریان بهره وری و تولید ناخالص ملی سهم دارند، که با سرمایه گذاری در اطلاعات، دانش ها، نگرش ها و مهارت های زنان این ارزش افزوده خواهد شد؛ بنابراین تلاش حاکمان و نظارت و توجه ملّی به این امر بازخورد مستقیم در پیشرفت کشور را دارد؛ زیرا هرگاه منابع انسانی در محیطی سالم و با انگیزه و احساسات و عاطفه و خیرخواهی و … پرورش یابد و با عزت نفس و مناعت زندگی را بگذراند، نیروی قوی تری در چرخش امور اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت. زنان با فراهم کردن و آماده ساختن محیطی با نشاط و صمیمی برای تأمین نیازهای مادی و معنوی و توجه به بهداشت روحی، جسمی و روانی اعضای خانواده اثر مستقیم بر اقتصاد جامعه می گذارند.
سیره ی عملی حضرت زهرا(س) جهت گیری صحیح و نتایج ارزشمندی را نشان می دهد.
حضرت زهرا(س) کار خانه را تا جایی که برای افراد خانواده و حتی فرزندان شیرخوار، مطلوبیت و رضایت خاطر ایجاد می کرد، برنامه ریزی می فرمود. بلال می گوید: روزی حضرت زهرا(س) را دیدم که مشغول آرد کردن گندم بود در این هنگام فرزندش حسین گریه و بی تابی می کرد. خدمتشان عرض کردم: برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ حضرت فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید.
این بهترین الگو برای ایفای نقش مادر و توجه به نیاز عاطفی فرزند و انتخاب صحیح در تخصیص و بهینه سازی اقتصادی است؛ چرا که با این کار حضرت زهرا(س) توجه به رضایت خاطر و مطلوبیت فرزند شیرخوارش را بر ادامه کار منزل ترجیح داد که نتیجه ی این تلاش ها، پرورش منابع و سرمایه های انسانی است؛ آن گونه که همین فرزندان در جهت برقراری عدل و داد و عدالت اجتماعی و اقتصادی و … از تربیت و تعلیم کامل بهره مند شدند و جامعه را نیز رهبری نمودند.
در پرورش منابع نیروی انسانی باید به بعد معنوی و ارزش های اخلاقی و دینی توجه ویژه شود؛ تا این نیروها همراه با پیشرفت و رشد و تعالی در بعد مادی و اقتصادی بتوانند از رشد اخلاقی و ارزشی نیز برخوردار گردند و توسعه اقتصادی در جهت برقراری و تحکیم عدالت اجتماعی که از جمله برنامه های دین است پیش رود؛ وگرنه منافع توسعه ی اقتصادی برای قشر خاصی از جامعه سودبخش خواهد بود و اقشار مستضعف جامعه را در بر نخواهد گرفت.
بصیرت و بینش نسبت به زندگی
نخستین گام موفقیت انسان در گستره حیات، بهره مندی از بینشی روشن و بصیرتی آسمانی است؛ دیدگاهی که آفرینش را در آیینه نگاه آدمی به صورتی زیبا و حقیقی به تصویر می کشاند. آنان که از این مائده الهی بی بهره اند، زندگی خویش را «ساحل تفریح و خوشگذرانی» و یا «میدان بازی و سرگرمی» می دانند و دامنه تلاش خود را در روزهایی زودگذر، به دست فراموشی می سپرند.
فاطمه زهرا(ع) با نگاهی از آن سوی دیده ظاهری به آفرینش می نگریست. نوری برخاسته از خودسازی، معنویت و تهذیب نفس از عمق جان او نمایان بود که با آن تمامی ظلمتها و تیرگیهای باطنی حیات کنار زده می شد و حقیقت هستی در برابر نگاه او نمایان می گردید. از این رو، هیچ گاه زر و زیور زندگی از او دلربایی نکرد و لذات و خوشیهای زودگذر، فریبای دل و دیده او نگردید.
هنگامی که سخن از دنیا و آنچه که او دل در گرو آن دارد و شیفته آن است مطرح می شد، با روشن بینی مهربانانه ای می فرمود: از دنیای شما سه چیز را بسیار دوست دارم:
1. تلاوت قرآن
2. نگاه به چهره رسول خدا(ص)
3. انفاق در راه خدا
و چون رسول اکرم(ص) به او فرمود: دخترم! آیا دوست داری دعایی به تو بیاموزم که هیچ کس آن را نمی خواند مگر آنکه خواسته های او تحقق می پذیرد؟ در پاسخ پدر بیان کرد:
«پدر جان! چنین دعایی از دنیا و آنچه در آن است نزد من محبوب تر است.»و با فرا گرفتن آن دعا، هیچ گاه رسالت خود را در عرصه انسانیت و عبودیّت فراموش نکرد و جلوه های رفاه و خوشی او را از فکر دیگران غافل ننمود.فاطمه(ع) نمونه کامل و تمام عیار سخن پدر بود که فرمود:
«من و هر کس (پیروی ام) می کند با بینایی و بصیرت به سوی خدا دعوت می کنیم.» زیرا در لحظه هایی که وسوسه های شیطانی و گرد و غبار نفسانی مقابل دیدگان انسان قرار گرفته او را به معصیت و نافرمانی سوق می دهد، او با بینشی روشن و به دور از احساسات راه رشد و سعادت را فراموش نکرده، تنها یک هدف را دنبال می کند و آن «رضایت پروردگار بزرگ» است و بس.
شبی که آن حضرت در سن نه سالگی به منزل شوهر پا نهاد، با چشمانی اشکبار و حالتی نگران رو به همسر خود کرد و فرمود: «در باره حال و رفتار خود فکر کردم و به یاد پایان عمر خویش و منزلگاه دیگر به نام قبر افتادم که امروز از خانه پدر به خانه شوهر منتقل شدم و روزی دیگر از اینجا به خانه قبر و جایگاه ابدی خود خواهم رفت.در این آغازین لحظه های زندگی تو را به خدا سوگند می دهم که بیا به نماز بایستیم تا با هم در این شب خدا را عبادت کنیم.»
بالای هفت پرده نیلی است جای ما
پا چون حباب بر سر دنیا گذاشتیم
ما را بس است جلوه گه شاهدان قدس
دنیا برای مردم دنیا گذاشتیم
صفحات: 1· 2
همسرداری فاطمی (س)
زندگی، کانونی است که با فرازها و نشیبهای بسیاری همراه است و شادیها و شیونها در کنار هم دیده می شود. نوع نگاه و بینش زن و شوهر و اهداف آن دو، سختیها را سهل و ناهمواریها را هموار می سازد، به گونه ای که هر یک به استقبال حوادث می روند و با تمام تلاش در پی آرامش، صفا، صمیمیت و مهربانی در زندگانی خواهند بود. به یقین آنچه به جلوه های تلخ و شیرین زندگی رنگ دیگری می بخشد و ظرفیت فراوان نسبت به رفاه و غنا و شکیبایی لازم در فقر و اندوه به ما می دهد ـ به گونه ای که با روحیه ای سرشار و به دور از یأس و نومیدی و یا بی هویتی و از خودباختگی به حیات خود ادامه می دهیم ـ ارزشهای اخلاقی و صفات روحی روانی است؛
روابط عاطفی و منطقی انبیا با مردم و نقش کیمیاگون حسن خلق و احسان رسولان و رهبران فکری فرهنگی در جلوه «اخلاق انبیا» مطرح شده است.که فاطمه زهرا(ع) اسوه ای تمام عیار در این میدان است.او از اوان طفولیت با سختیها و مشکلات همزاد بود. دشواریهای سه ساله در شعب ابوطالب و سنگلاخهای مبارزه با سران کفر و نفاق، مردان مرد را از پای در می آورد اما نیروی ایمان و عشق چنان توانی به این نوجوان و جوان بخشیده بود که با نهادی پاک و روانی شفاف یکایک ناهمواریها را پشت سر می گذاشت. و آن هنگام که به خانه همسر پای گذارد، آغازی دیگر با مرحله ای نو در ستیز با سختیها بود و در این هنگامه های طاقت سوز «اخلاق زناشویی و خانوادگی» او پدیدار می شد و این رضایت مندی و روابط عمیق عاطفی محدود به زمان رفاه نمی شود . روزی که امام(ع) غذایی از همسر عزیز خود خواست تا بدان گرسنگی خود را برطرف سازد، فاطمه(ع) در جواب گفت: سوگند به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید، دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم، آنچه بود به شما و فرزندانم ؛ حسن و حسین دادم و خود از غذای اندک موجود استفاده نکردم. حضرت با تأسف بسیار فرمود: فاطمه جان! چرا مرا آگاه نکردی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟ و آن بانو در جواب عرض کرد:«ای اباالحسن! من از پرودگار خود حیا می کنم چیزی را که تو بر آن توان و قدرت نداری درخواست نمایم.») و در زمانی دیگر که فاطمه(س) سؤال از غذای روزشان مطرح کرد و پس از آن از انفاق درآمد همسر خود در راه خدا آگاه شد، با اندوه بسیار ـ از سؤال خود ـ فرمود:فَاِنّی اَسْتَغْفِرُ اللّه و لا اَعودُ اَبَدا؛من از خدا آمرزش می طلبم و دیگر مرتکب این رفتار نخواهم شد!
عشق و محبت توأم با احترام به همسر؛ از اهداف مهم در ازدواج، آرامش و رابطه ی محبت آمیز میان زوجین است، برقراری روابط عاطفی، نقش مهمی در استحکام خانواده و حسن رابطه و سازگاری زن و شوهر دارد. خداوند در آیه ی 21 سوره ی روم، به اصل وجود عشق و احساس محبت متقابل بین زن و شوهر اشاره فرموده:
از نشانه های خداوند این است که از نوع خودتان، همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و میانتان دوستی و رحمت نهاد.
صفحات: 1· 2
ارتباط با خداوند از نگاه حضرت زهرا(سلام الله علیها)
دنیا،نمایشگاهى است از زیبایىها و زشتىها زیبایىهایى که یزدان آفرید و پلشتىهایى که انسان آفرید و هر دو هم بسیارند؛ و فاطمه (سلام الله علیها) مىفرمود: «از دنیاى شما، سه چیز را دوست مىدارم که یکى از آنها قرآن را با توجه خواندن است.»
حضرت زهرا در برابر پروردگار، کوچکى کوچکترین موجود - انسان - و بزرگى بزرگترین معبود - خدا - را مىدید و از کوتاهى خویش در انجام فرمانهاى الهى مىهراسید؛ آن چنان که یزدان در برابر فرشتگانش به او افتخار مىکرد و مىفرمود: «به کنیزکم فاطمه بنگرید، چگونه اندامش از هراس [احتمال کوتاهى در برابر] من مىهراسد؟!
آن هم زهرایى که پیامبر(صلی الله علیه واله) درباره ی او فرمود: «خداوند اندام و دل فاطمه را از خداباورى و یقین، سرشار کرده است.»2 بانویى که در آسمان ایمان چنان اوج گرفته بود که ایمان و باور به او، در ردیف ایمان و باور به پیامبر(صلی الله علیه واله) و آفریدگار محسوب مىشود.
بیانیه مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران به مناسبت سالروز حماسه 9 دی
بسم الله الرحمن الرحیم
9 دی ماه 1388، یادآور حماسهای است که محل تبلور بینش صحیح و حضور بهموقع و بهجای ملت ایران، در دفاع از ولایت است. مردم غیور و آگاه ایران اسلامی در این روز با حضور در صحنه کسانی را که سعی در ایجاد خلل در حرکت انقلابی خود داشتند ناامید کردند. فتنهگران غافل از عنصر اعتقاد و ایمان راسخ در ملت مسلمان ایران به قهر الهی دچار شدند و اکنون که همچون گذشته انقلاب اسلامی ایران بر قلوب مومنین استوار است، تبلیغات و تحریکات عناصر خودباخته غرب و شرق کوچکترین خللی در تداوم راه آن که همانا راه امام راحل و رهبر معظم انقلاب مدظله العالی است، نخواهد گذاشت. امروز و در سالروز آن حماسه دشمنشکن مردم ایران اسلامی، بار دیگر دست بیعت خویش را به حبل الله المتین میدهد و از درگاه الهی، استقامت همیشگی در صراط مستقیم او که به راستی راه نبی مکرم اسلام صلوات الله علیه و ائمه هدی علیهم السلام است مسالت دارد. کارکنان، اساتید و طلاب حوزههای علمیه خواهران سراسر کشور نهم دیماه را گرامی میدارند و با سپاس از درگاه پروردگار به دلیل عزم راسخ در پیشبرد قیام مستضعفان عالم، تداوم بصیرت علوی را در آحاد ملت عزیز طلب میکند. مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران
هفته بسیج گرامی باد
به مدرسه علمیه بقیع کرج خوش آمدید
آداب اجتماعی و اخلاقی عید غدیر خم
1- جشن و عيد گرفتن
در احاديث زيادى، غدير، روز عيد و بلكه بهترين عيد اسلامى دانسته شده است و شايسته است كه مردم آن روز را عيد بگيرند و جشن بر پا نمايند.
امام صادق(ع) فرمود:
وهو عيد اللّه الاكبر ومابعث اللّه ـ عزّوجلّ ـ نبيّاً قطّ إلاّ وتعيّد فى هذا اليوم وعرف حرمته.18
و رسول خدا(ص) فرمود:
يوم غدير خمّ افضل اَعياد امّتى وهو اليوم الّذى اَمَرنى اللّه تعالى ذكره فيه بنصب اخى على بن ابى طالب علماً لامّتى…19
2ـ تبريك و تهنيت
در روايات به سه نوع تبريك اشاره شده است:
الف ـ تبريك به اميرالمؤمنين(ع) در روز غدير خم
علامه امينى مى گويد:
وقال المورّخ غياث الدين المستوفى 942 فى «حبيب السير»: ثمّ جلس اميرالمؤمنين بامر من النبى ـ صلّى اللّه عليه وآله ـ فى خيمة تخصّ به يزوره الناس ويهنئونه وفيهم عمربن الخطّاب فقال: بخٍّ بخٍّ يا ابن ابى طالب، اصبحت مولاى ومولى كل مؤمن ومؤمنة. ثم أمر النبى امّهات المؤمنين بالدخول على اميرالمؤمنين والتهنئة له.20
ب ـ تبريك به پيامبر اكرم(ص)
آن بزرگوار در اين مورد چنين مى گويد:
روى الحافظ ابوسعيد الخركوشى النيسابورى المتوفى 407 فى تأليفه «شرف المصطفى» باسناده عن البراء بن عاذب بلفظ احمد بن حنبل، وباسناد آخر عن ابى سعيد الخدرى ولفظه: ثمّ قال النّبى ـ صلى اللّه عليه وآله ـ: هنِّئونى هنِّئونى ان اللّه تعالى خصّنى بالنبوة وخصّ اهل بيتى بالامامة، فلقى عمربن الخطاب أميرالمؤمنين فقال: طوبى لك يا ابا الحسن اصبحت مولاى ومولى كل مؤمن ومؤمنة.21
ج ـ تبريك به يكديگر
اميرالمؤمنين(ع) در ضمن خطبه غدير كه قبلاً هم بآن اشاره شد فرمود:
وتهانّوا نعمة اللّه كما هنّاكم اللّه بالثواب فيه على اضعاف الاعياد قبله وبعده الاّ فى مثله.22
امام هشتم(ع) فرمود:
وهو يوم التهنئة يهنئ بعضكم بعضاً فاذا لقى المؤمن اخاه يقول: الحمد للّه الذى جعلنا من المتمسكين بولاية اميرالمؤمنين والائمة ـ عليهم السلام.23
3 ـ ديد و بازديد
شيخ طوسى مى گويد:
و روى زياد بن محمد قال: دخلت على أبى عبداللّه ـ عليه السلام ـ فقلت: للمسلمين عيد غير يوم الجمعة والفطر والاضحى؟ قال: نعم، أليوم الذى نصب فيه رسول اللّه ـ صلّى اللّه عليه وآله ـ اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ، فقلت: وأىّ يوم هو يا ابن رسول اللّه؟ فقال: وما تصنع بذلك اليوم والايّام تدور ولكنّه لثمانية عشر من ذى الحجّة، ينبغى لكم أن تتقرّبوا الى اللّه تعالى بالبرّ والصوم والصلاة وصلة الرحم وصلة الاخوان، فان الانبياء ـ عليهم السلام ـ كانوا اذا أقاموا اوصيائهم فعلوا ذلك وامروا به.24
امام على بن موسى الرضا(ع) در ضمن حديث فضيلت غدير فرمود:
ومن زار فيه مؤمناً أدخل اللّه قبره سبعين نوراً ووسّع فى قبره ويزور قبره كل يوم سبعون الف ملك ويبشرونه بالجنّة…25
4 ـ افطارى دادن
اميرمؤمنان(ع) در اين باره فرمود:
ومن فطر مؤمناً فى ليلته فكانّما فطّر فئاماً وفئاماً يَعُدُّ بها بيده عشرة، فنهض ناهض فقال يا اميرالمؤمنين وما الفئام؟ قال مأة الف نبىّ وصدّيق وشهيد…26
شبيه اين حديث از امام صادق(ع) نيز در ذيل «نماز روز غدير» گذشت. همچنين در ضمن احاديث آداب سياسى نيز ديديم كه امام هشتم(ع) عدّه اى از خواص خود را كه روز غدير به حضورش رسيده بودند براى افطار در منزل خويش نگهداشت و به آنان افطارى داد و به منزل آنان نيز غذا و لباس و غيره فرستاد.
5 ـ صدقه دادن
يكى ديگر از آداب روز غدير صدقه دادن به فقيراست. امام صادق(ع) در حديثى كه گذشت فرمود:
والدرهم فيه بالف الف درهم.27
اميرمؤمنان(ع) نيز در ضمن خطبه غدير فرمود:
وسائوا بكُم ضعفائكم فى مأكلكم وما تناله القدرة من استطاعتكم وعلى حب امكانكم فالدرهم فيه بمأة الف درهم والمزيد من اللّه.28
6 ـ انجام كارهاى شايسته روز عيد
در احاديث، آداب و اعمال متعدد ديگرى كه جنبه اخلاقى و اجتماعى دارد و مناسب روزهاى عيد و جشن است بيان شده كه به آنها فقط اشاره مى شود و سپس نمونه اى از روايات بيان مى گردد. اين آداب و اعمال عبارتند از: هديه دادن، زينت كردن، شادى كردن، ديگران را شاد و خرّم نمودن، لباس نو و پاكيزه پوشيدن، ميهمانى دادن، گذشت و آشتى كردن، كارگشايى براى ديگران، نيكى كردن به ديگران، لباس و غذا و غيره به منزل خويشان و نزديكان فرستادن، توسعه دادن به زندگى خانواده و برادران، بشارت دادن، استراحت كردن، وام دادن، دوستى كردن، اجتناب از گناه، عقد برادرى بستن، مصافحه كردن، صله رحم، انجام عمل صالح و مهربانى و عطوفت به همديگر.
شيخ طوسى مى گويد:
و روى داود بن كثير الرقى عن ابى هارون عماربن حريز العبدى قال: دخلت على ابى عبداللّه ـ عليه السلام ـ فى يوم الثامن من ذى الحجّة فوجدته صائماً، فقال لى: هذا يوم عظيم، عظّم اللّه حرمته على المؤمنين واكمل لهم فيه الدين وتمّم عليهم النعمة وجدّد لهم ما اخذ عليهم من العهد والميثاق. فقيل له: ما ثواب صوم هذا اليوم قال: انه يوم عيد و فرح وسرور و يوم صوم شكراً للّه تعالى، وان صومه يعدل ستين شهراً من اشهر الحرم….29
و نيز شيخ طوسى درخطبه اميرالمؤمنين آورده است كه فرمود:
عُودوا رَحمكُم اللّه بعد انقضاء مجمعكم بالتوسعة على عيالكم والبرّ باخوانِكم والشكر للّه ـ عزّوجلّ ـ على ما منحكم واجمعوا يجمع اللّه شملكم وتبّار واَيصِلِ اللّه اُلفتكم وتهادوا نِعَمَ اللّه كما منّأكم بالثّواب فيه على اضعاف الاعياد قبله وبعده الا من مثله والبرّ فيه يُثمر المال ويزيد فى العمر والتعاطف فيه يقتضى رحمة اللّه وعَطفه وهيّوا لاخوانكم وعيالكم من فضله بالجهد من جودكم وبما تنالُهُ القدرة من استطاعتكم واظهروا البُشر فيما بينكم والسُرور فى ملاقاتكم والحمد للّه على ما منحكم وعودوا بالمزيد من الخير على اهل التأمل لكم سائوا بكم ضُعفاء كم فى مأكلكم وما تناله القدرة من استطاعتكم وعلى حسب امكانكم فالدرهم فيه بمأة الف درهمٍ والمزيد من اللّه ـ عزّوجلّ ـ و صوم هذا اليوم مما ندب اللّه تعالى اليه وجعل الجزاء العظيم كفالة عنه حتى لو تعبّد له عبد من العبيد فى الشّبيبة مِن ابتداء الدنيا الى انقضائها صائماً نهارُها قائما ليلُها اذا اخلص المخلص فى صومه لقصرت اليه ايام الدنيا عن كفايةٍ و من اَسْعَفَ أخاهُ مبتدئاً وبرَّهُ راغباً فله كأجْرِ من صام هذا اليوم وقام ليلةُ ومن فطَّر مؤمناً فى ليلته فكانّما فطر فئاماً وفئاماً يعُدُّها بيده عشرةً فنهض ناهض فقال يا اميرالمؤمنين وما الفئام قال مأة الف نبىّ وصدّيق وشهيد، فكيف بمن تكفّل عدداً من المؤمنين والمؤمنات وانا ضمينه على اللّه تعالى الامان من الكفر والفقر وان مات فى ليلته او يومه او بعده الى مثله من غير ارتكاب كبيرة فاجره على اللّه تعالى ومن استدال لاخوانه واعانهم فانا الضامن على اللّه ان بقّاه قضاه وان قبضه حمله عنه، واذا تلاقيتم فتصافحوا بالتسليم وتهانوا النعمة فى هذا اليوم ولُيبلَّغ الحاضر الغائب والشاهد البائن وليعد الغنّى على الفقير والقوى على الضعيف امرنى رسول اللّه بذلك.30
سيد بن طاووس در ضمن حديث مفصلى در اهميت و فضيلت غدير از امام رضا(ع) چنين آورده است:
وهو يوم تنفيس الكرب ويوم تحطيط الوزر و يوم الحباء والعطية ويوم نشر العلم و يوم البشارة والعيد الاكبر و يوم يستجاب فيه الدعا ويوم الموقف العظيم ويوم ليس الثياب ونزع السواد ويوم الشرط المشروط ويوم نفى الغموم ويوم الصفح عن مذنبى شيعة اميرالمؤمنين وهو يوم السبقة ويوم اكثار الصلاة على محمد وآل محمد ويوم الرضا ويوم عيد اهل بيت محمد ويوم قبول الاعمال ويوم طلب الزيادة ويوم استراحة المؤمنين ويوم المتاجرة ويوم التودّد ويوم الوصول الى رحمة اللّه ويوم التزكية و يوم ترك الكبائر والذنوب ويوم العبادة ويوم تفطير الصائمين، الى ان قال، وهو يوم التبسّم فى وجه الناس من اهل الايمان فمن تبسّم فى وجه اخيه يوم الغدير نظر اللّه اليه يوم القيامة بالرحمة وقضى له ألف حاجة بنى له قصراً فى الجنة من درّة بيضاء ونظّر وجهه وهو يوم الزينة فمن تزيّن ليوم الغدير غفر اللّه له كل خطيئة عملها صغيرة او كبيرة وبعث اللّه اليه ملائكته يكتبون له الحسنات ويرفعون له الدرجات الى قابل مثل ذلك اليوم.
دشت غـــوغا بود، غـــوغا بود، غــوغا در غدیر |
مــــــوج میزد سـیل مــــردم، مثل دریا در غدیر |
تشنگیها بود و توفان بود و شــــن بود و غبار |
محشری از هر چه با خود داشت صحرا، در غدیر |
کاروان آرام و بیتشــــویش، لنگـــر میگرفت |
تا بگیــــــرد کاروانســـالارشــان جـــــــا در غدیر |
گردها خوابید کـــم کــــم، کاروان خاموش شد |
تا پیمبــــر خــــود چه خواهـــــد گفت آیا در غدیر |
تا افــــق انبـــوه مــــردان صحاری بود و دشت |
و ســــکوتی، تا کنــــد آن مــــرد، لب وا در غدیر |
مـــرد اما با نگاهــی گــــرم در چشمان شوق |
جستجــــو میکـــرد محبوبــش علی را در غدیر |
پس به مردان عرب فرمود: بعد از من علیست |
هــــر که من مولای اویــــم اوست مولا در غدیر |
گــردها خوابیده بـــود و کاروان خامـــــوش بود |
خـــوانده میشـــد انتهای قصــــهی ما در غدیر |
در شکــــوه کاروان آن روز با آهنـــــگ زنـــــگ |
بیگمان باری رقــــم میخــــورد فـــردا در غدیر |
ای فــــراموشان باطل! ســـر به پایین افکنید! |
چـــون پیمبر دســـــت حق را بـــــرد بالا در غدیر |
آداب عبادی عید غدیر خم از دیدگاه روایات
دو حادثه بسيار مهمّ و بزرگ در تاريخ اسلام رخ داد كه از يكى رسالت و از ديگرى امامت به وجود آمد. نخستين حادثه، نزول وحى بود كه رسالت پيامبر(ص) را در برداشت. دومين حادثه، غدير بود كه امامت را به وجود آورد و در حقيقت ادامه رسالت بود. روز غدير و امامت همان قدر اهميت دارد كه روز بعثت و رسالت.
خداوند منّان نيز در قرآن به اين ارتباط اشاره كرده و فرموده است:
يا ايّها الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربّك وإن لم تفعل فما بلّغت رسالته واللّه يعصمك من النّاس ان اللّه لايهدى القوم الكافرين. (مائده، 67)
در آيه ديگر كه همان روز و بعد از آن واقعه غدير نازل شد فرمود:
اليوم اكملت لكم دينكم واتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام دينا.(مائده،3)
مرحوم حاج ميرزا جواد ملكى تبريزى مى گويد:
ويوم الغدير من هذا اليوم [يوم المبعث] بمنزلة الجزء الاخير من العلقة التامة، بل بمنزلة الباطن من الشىء الظاهر، وبمنزلة الروح من الانسان، لانّ كل ما فى هذا المبعث الشريف من الخير والفوز والسعادة مشروطة بولاية اميرالمؤمنين والائمة من ولده…1
به دليل اهميت روز غدير به عنوان بزرگترين و مهمترين اعياد اسلامى است كه براى آن آداب و اعمال و فضايل بى شمارى بيان شده است. در اين نوشته اعمال و آداب غدير تا حدّ امكان در آيينه روايات نمايانده مى شود. قبل از هر چيز به چند نكته اشاره مى شود:
1 ـ كثرت اعمال و آداب اين روز بسيار فوق العاده است و با اعمال هيچ روزى قابل مقايسه نيست. در اين بررسى تا آنجا كه در توان نگارنده بود بيش از چهل مورد از آداب روز غدير در روايات گردآورى شده است.
2 ـ در آداب و اعمال غدير همه گروهها مورد توجه و خطاب هستند و براى هر گروه با هر فكر و انديشه و هر سنّى، آدابى مناسب حال وجود دارد.
3 ـ اعمال و آداب اين روز برخوردار از ويژگى جامعيّت و به تمام ابعاد زندگى انسان (عبادى، سياسى، فقهى…) مربوط مى شود.
از اين نكات استفاده مى شود كه معمار اين حادثه مهم تاريخى، مى خواهد اين روز براى هميشه در تاريخ زنده باشد. در اين نوشته اين روز را در نگاه روايات تحت عناوين سياسى، عبادى، اجتماعى و اخلاقى دسته بندى مى كنيم و احاديث مربوط به آنها را مى آوريم:
آداب عبادى غدير
1 ـ نماز
نماز روز غدير در شب و روز و نيز نماز مسجد غدير، در روايات وارد شده است كه نمونه اى از روايات آن بيان مى گردد:
الف: نماز شب غدير: سيد بن طاووس در مورد آن چنين مى گويد:
وجدنا فيها صلاة مذكورة فى كتب العبادات والصلاة خير موضوع و خير مسموعٍ عام فى سائر الصلوات.
ذكر صفة هذه الصلاة فى ليلة الغدير وهى اثنتا عشرة ركعة لايسلّم الا فى اخراهنّ ويجلس بين كلّ ركعتين ويقرأ فى كل ركعة الحمد وقل هو اللّه أحد عشر مرّات و آية الكرسى مرّة، فاذا اتيت الثانية عشرة فاقرأ فيها الحمد سبع مرّات وقل هو اللّه أحد سبع مرّات واقنت وقل «لا اله الاّ اللّهُ وَحْدَهُ لاشريك لَهُ، لَهُ الملك ولَهُ الحمد يحيى ويميت ويميت ويُحيى وهو حىّ لايموت بِيَدِه الخير وهو على كل شى قدير» عشر مرات وتركع وتسجد وتقول فى سجودك عشر مرات «سبحان مَن أحصى كل شئ علمهُ وسبحان مَنْ لاينبغى التسبيح الاّ لَهُ سبحان ذى المَنَّ والنّعم، سبحان ذى الفضل والطول، سبحان ذى العزّة والكرم، أسئلك بمعاقد العزّ من عرشِك ومنتهى الرحمة من كتابك وبالاسم الاعظم وكلماته التّامّة أن تصلّى على محمد رسولِكَ وأهل بيته الطيّبين الطاهرين واَنْ تفعل بى كذا وكذا انّك سميع مجيب».2
ب: نماز روز غدير: شيخ طوسى درباره نماز روز غدير چنين آورده است:
الحسين بن الحسن الحسينى قال: حدثنا محمد بن موسى الهمدانى قال: حدثنا على بن حسان الواسطى، قال حدثنا على بن الحسين العبدى، قال سمعت اباعبداللّه الصادق ـ عليه السلام ـ يقول: صيام يوم غديرخم يعدل صيام عمر الدنيا عاش انسان ثم صام ما عمرت الدنيا لكان له ثواب ذلك وصيامه يعدل عنداللّه ـ عزّوجل ّ ـ فى كل عام مأة حجّة ومأة عمرة مبرورات متقبلات وهو عيداللّه الاكبر… ومن صلّى فيه ركعتين… عدلت عند اللّه ـ عزوجلّ ـ مأة الف حجة ومأة الف عمرة و….
ومن فطر فيه مؤمناً كان كمن اطعم فئاماً وفئاماً فلم يزل يعد الى ان عقد بيده عشراً. ثم قال: اتدرى كم الفئام؟ قلت: لا. قال: مأة الف كل فئام كان له ثواب من اطعم بعددها من النبيين والصديقين والشهداء فى حرم اللّه ـ عزّوجلّ ـ وسقاهم فى يوم ذى مسغبة والدرهم فيه بالف الف درهم…3
ج: نماز مسجد غدير: محدث عظيم الشأن مرحوم كلينى در مورد نماز مسجد غدير مى گويد:
عدة من اصحابنا، عن سهل بن زياد، عن احمد بن محمد بن أبى نصر، عن أبان عن ابى عبداللّه ـ عليه السلام ـ قال: يستحب الصلاة فى مسجد الغدير لان النبيّ ـ صلى اللّه عليه وآله ـ اقام فيه أميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ وهو موضع اظهره اللّه ـ عزّوجلّ ـ فيه الحق.4
2 ـ روزه
درباره روزه روز غدير روايات متعددى وارد شده كه نمونه اى از آنها نقل مى شود. صدوق مى گويد:
حدثنا على بن أحمد بن موسى ـ رضى اللّه عنه ـ قال: حدثنا محمد بن ابى عبداللّه الكوفى قال: حدثنى الحسين بن عبيداللّه الاشعرىُّ قال: حدثنى محمد بن عيسى ابن عبيد، عن القاسم بن يحيى، عن جدّه الحسن بن راشد، عن المفضّل بن عمر قال: قلت لابى عبداللّه ـ عليه السلام ـ: كم للمسلمين من عيد؟ فقال: اربعة اعياد، قال، قلت: قد عرفت العيدين والجمعة، فقال لى: اعظمها واشرفها يوم الثامن عشر من ذى الحجّة وهو اليوم الذى اقام فيه رسول اللّه ـ صلّى اللّه عليه وآله ـ اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ ونصبه للناس علماً. قال: قلت: مايجب علينا فى ذلك اليوم؟ قال: يجب عليكم صيامه شكراً للّه وحمداً له مع انّه اهل ان يشكر كل ساعة، وكذلك أمرت الانبياء اوصياءها ان يصوموا اليوم الذى يقام فيه الوصى يتخذونه عيداً، ومن صامه كان افضل من عمل ستين سنة.5
همان طور كه در پايان حديث آمده است انبيا به جانشينان خود دستور مى دادند كه روز وصايت و امامت خود را عيد بدانند و روزه بگيرند. امام در اين حديث در فضيلت روزه اين روز مى فرمايد: روزه اين روز از عمل شصت سال برتر است.
مرحوم كلينى هم در مورد روزه و اعمال ديگر چنين نقل مى كند:
عن على بن ابراهيم، عن ابيه، عن القاسم بن يحيى، عن جدّه الحسن بن راشد، عن ابى عبداللّه ـ عليه السلام ـ قال: قلت: جعلت فداك للمسلمين عيد غير العيدين؟ قال: نعم يا حسن أعظمها واشرفهما، قلت: واىّ يوم هو؟ قال: هو يوم نصب اميرالمؤمنين ـ صلوات اللّه وسلامه عليه ـ فيه علماً للناس، قلت جعلت فداك وماينبغى لنا ان نصنع فيه؟
قال: تصومه يا حسن وتكثر الصلاة على محمد وآله وتبرّء الى اللّه ممّن ظلمهم فانّ الانبياء ـ صلوات اللّه عليهم ـ كانت تأمر الاوصياء باليوم الذى كان يقام فيه الوصّى ان يتخذ عيداً، قال: قلت: فما لمن صامه؟ قال: صيام ستين شهراً، ولاتدع صيام يوم سبع وعشرين من رجب فانه هو اليوم الذى نزلت فيه النبوة على محمّد ـ صلّى اللّه عليه وآله ـ وثوابه مثل ستين شهراً لكم.6
در آخر حديث بعد از روزه غدير به روز مبعث اشاره شده و ثواب روزه هر دو روز برابر با ثواب روزه شصت ماه دانسته شده است و اين، ارتباط حقيقى دو روز و اهميت آن دو را مى رساند.
3 ـ دعا در شب و روز غدير
از پيشوايان اسلام دعاهاى مختلفى در شب و روز اين عيد بزرگ نقل شده است كه اين مقاله گنجايش نقل آنها را ندارد. محدثان زيادى، اين ادعيه را نقل كرده اند؛ از جمله سيد بن طاووس و علامه مجلسى و محدث قمى كه مى توان به كتب آنان مراجعه كرد.7
4 ـ ياد خدا و پيامبر(ص)
در آداب غدير تأكيد شده كه در اين عيد بزرگ با روزه و نماز به ياد خدا و محمد(ص) و آل او(ع) باشيد. در اين زمينه نيز حديثى از محدث بزرگ شيعه، كلينى مى آوريم:
سهل بن زياد، عن عبدالرحمن بن سالم، عن ابيه قال: سئلت ابا عبداللّه ـ عليه السلام ـ هل للمسلمين عيد غير يوم الجمعة والاضحى والفطر؟ قال: نعم اعظمها حرمة قلت: واىُّ عيد هو جعلت فداك؟ قال: اليوم الذى نصب فيه رسول اللّه ـ صلّى اللّه عليه وآله ـ اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ وقال: «من كنت مولاه. فعلىّ مولاه» قلت: واىّ يوم هو؟ قال وما تصنع باليوم انّ السّنة تدور ولكنّه يوم ثمانية عشر من ذى الحجّة، فقلت: وماينبغى لنا أن نفعل فى ذلك اليوم؟ قال: تذكرون اللّه عزّ ذكره فيه بالصيام والعبادة والذكر لمحمّد وآل محمّد…8
5 ـ درود و صلوات بر پيامبر اكرم(ص)
مرحوم شيخ حرّ عاملى از محمد بن على بن الحسين چنين آورده است:
عن الصفار، عن محمد بن عيسى، عن على بن سليمان بن يوسف البزّار، عن القاسم بن يحيى، عن جدّه الحسن بن راشد قال: قيل لأبى عبداللّه ـ عليه السلام: للمؤمنين من الاعياد غير العيدين والجمعه؟ قال، فقال: نعم لهم ما هو اعظم من هذا، يوم أقيم اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ فعقد له رسول اللّه ـ صلى اللّه عليه وآله ـ الولاية فى اعناق الرجال والنساء بغديرخم، فقلت: واىّ يوم ذلك قال: الايّام يختلف، ثم قال: يوم ثمانية عشر من ذى الحجة قال، ثمّ قال: والعمل فيه يعدل ثمانين شهراً، وينبغى ان يكثر فيه ذكر اللّه ـ عزّوجلّ ـ والصلاة على النّبي ـ صلى اللّه عليه وآله ـ ويوسع الرجل فيه على عياله.9
امام رضا(ع) نيز در ضمن بيان فضيلت روز غدير مى فرمايد:
ويوم الثار الصلاة على محمد وآل محمد.10
6 ـ غسل
از امام صادق(ع) در ضمن حديثى كه قسمتى از آن را درباره نماز نقل كرديم چنين آمده است:
يغتسل عند زوال الشمس من قبل أن تزول الشمس مقدار نصف ساعة يسئل اللّه ـ عزّوجلّ.11
7 ـ حمد و ستايش پروردگار و سپاس او
علامه مجلسى چنين آورده است:
وجدت بخطّ بعض الأفاضل نقلاً من خط الشهيد محمد بن مكى ـ قدّس اللّه روحهما ـ قال: روى عن النّبى ـ صلّى اللّه عليه وآله ـ أنّ من السنن أن يقول المؤمن فى يوم الغدير مأة مرّة: الحمد اللّه الذى جعل كمال دينه وتمام نعمته بولاية اميرالمؤمنين على بن ابى طالب.12
در حديث ديگرى آمده است:
هو يوم عبادة وشكر للّه وحمد له.13
8 ـ زيارت اميرالمؤمنين(ع)
امام رضا(ع) به احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى فرمود:
يا ابن أبى نصر، اين ما كنت فاحضر يوم الغدير عند اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ فان اللّه ـ تبارك و تعالى ـ يغفر لكل مؤمن ومؤمنة ومسلم ومسلمة ذنوب ستين سنة ويعتق من النار ضعف ما أعتق من شهر رمضان وليلة القدر وليلة الفطر….14
مرحوم محدث قمى مى فرمايد:
سومين عمل در روز غدير زيارت حضرت اميرالمؤمنين(ع)است كه سزاوار است كه انسان هر كجا باشد سعى كند خود را به قبر مطهر آن حضرت برساند و از براى آن حضرت در اين سه روز زيارت مخصوصى نقل شده كه يكى از آنها زيارت معروف به امين اللّه است كه از نزديك و دور خوانده مى شود.15
9 ـ تعويذ
سيد بن طاووس فصلى را به آن اختصاص داده و در آن تعويذ پيامبر اكرم(ص) را بيان كرده كه عين عبارت او نقل مى شود:
فصل، فيما نذكره من عوذة تعوّذ بها النبى ـ صلّى اللّه عليه وآله ـ فى يوم الغدير، فتعوذ بها أنت أيضاً قبل شروعك فى عمل اليوم المذكور ليكون حرزاً من المحذور وهى: بسم اللّه الرحمن الرحيم خير الاسماء بسم اللّه ربّ الآخرة والاولى وربّ الارض والسّماء الذى لايضرّ مع اسمه كيد الاعداء وبها تدفع كل الاسواء… 16
10 ـ عبادت
امام رضا(ع) در ضمن حديث مفصلى كه در فضيلت و آداب آن روز دارد مى فرمايد:
وهو اليوم الذى يزيد اللّه فى مال من عبد فيه… ويوم العبادة….17
این حدیث دل بود تصنیف نیست
شیعه در محشر بلا تکلیف نیست
شیعه راهش در مسیر اولیاست
شیعه مولایش علی مرتضاست
غدیر بر عاشقان مبارکباد
پیام جاودانه
شهادت امام باقر علیه السلام پیامی دربرداشت لذا ایشان وصیت نمودند
که به مناسبت رحلتشان ده سال در منا مراسم یادبود برپاشود
درمیان ائمه ما این بی سابقه بود
یاد امام باقر علیه السلام یاد سر بر آوردن حیات دوباره اسلام اصیل در مقابل تحریف هاست .
مقام معظم رهبری(دام ظله العالی ) 4/9/88
بقیع حالاسومین گوهر بی بدیل خود را در آغوش می گیرد …
گوهری که نورسینه اش راه بین زمین و آسمان را
کوتاه تر کرده است
شهادت امام محمدباقرعلیه السلام
چشمه جوشنده علم و حکمت
بر شیعیان حقیقت جوی ایشان تسلیت باد .
برگی از پاکی
از روزي که جنگ آغاز شد تا لحظه اي که خرمشهر سقوط کرد يک ماه بطور مداوم کربلا را مي ديدم. «ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علي القوم الکافرين».
بارپرودگارا، اي رب العالمين، اي غياث المستغيثين و اي حبيب قلوب الصالحين.
تو را شکر مي گيوم که شربت شهادت اين گونه راه رسيدن انسان به خودت را به من بنده ي فقير و حقير و گناهکار خود ارزاني داشتي.
من براي کسي وصيتي ندارم ولي يک مشت درد و رنج دارم که بر اين صفحه ي کاغذ مي خواهم همچون تيري بر قلب سياه دلاني که اين آزادي را حس نکرده اند و بر سر اموال اين دنيا ملتي را، امتي را و جهاني را به نيستي و نابودي مي کشانند، فرو آورم.
خداوندا! تو خود شاهدي که من تعهد اين آزادي را با گذراندن تمام وقت و هستي خويش ارج نهادم. با تمام دردها و رنج هايي که بعد از انقلاب بر جانم وارد شد صبر و شکيبايي کردم ولي اين را مي دانم که اين سران تازه به دوران رسيده، نعمت آزادي را درک نکرده اند چون دربند نبوده اند يا در گوشه هاي ترياهاي پاريس، لندن و هامبورگ بوده اند و يا در …
و تو اي امامم! اي که به اندازه ي تمام قرنها سختي ها و رنج ها کشيدي از دست اين نابخردان خرد همه چيزدان! لحظه لحظه اي اين زندگي بر تو همچن نوح، موسي و عيسي و محمد (ص) گذشت.
ولي تو اي امام و اي عصاره ي تاريخ بدان که با حرکتت، حرکت اسلام را در تاريخ جديد شروع کردي و آزادي مستضعفان جهان را تضمين کردي. ولي اي امام کيست که اين همه رنجها و دردهاي تو را درک کند؟! کيست که دريابد لحظه اي کوتاهي از اين حرکت به هر عنوان، خيانتي به تاريخ انسانيت و کليه انسان هاي حاضر و آينده تاريخ مي باشد؟
اي امام! درد تو را، رنج تو را مي دانم چه کساني با جان مي خرند، جوان با ايمان، که هستي و زندگي تازه ي خويش را در راه هدف رسيدن حکومت عدل اسلامي فدا مي کند. بله اي امام! درد تو را جوانان درک مي کنند، اينان که از مال دنيا فقط و فقط رهبري تو را دارند و جان خويش را براي هدفت که اسلام است فدا مي کنند.
اي امام تا لحظه اي که خون در رگ هاي ما جوانان پاک اسلام وجود دارد لحظه اي نمي گذاريم که خط پيامبر گونه تو که به خط انبياء و اولياء وصل است به انحراف کشيده شود.
اي امام! من به عنوان کسي که شايد کربلاي حسيني را در کربلاي خرمشهر ديده ام سخني با تو دارم که از اعماق جانم و از پرپر شدن جوانان خرمشهري برمي خيزد و آن، اين است؛
اي امام! از روزي که جنگ آغاز شد تا لحظه اي که خرمشهر سقوط کرد من يک ماه بطور مداوم کربلا را مي ديدم هر روز که حمله ي دشمن بر برادران سخت مي شد و فرياد آنها بي سيم را از کار مي انداخت و هيچ راه نجاتي نبود به اتاق مي رفتم، گريه را آغاز مي کردم و فرياد مي زدم اي رب العالمين بر ما مپسند ذلت و خواري را.
وصیت نامه شهید جهان آرا
به مدرسه علمیه بقیع خوش آمدید
نگاهی به زندگی حضرت معصومه سلام ا... علیها
حضرت فاطمه معصومه (س) در روز اول ذيقعده سال 173 هجري، در شهر مدينه چشم به جهان گشود. اين بانوي بزرگوار، از همان آغاز، در محيطي پرورش يافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضايل اخلاقي آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسايي و تقوا، راستگويي و بردباري، استقامت در برابر ناملايمات، بخشندگي و پاکدامني و نيز ياد خدا، از صفات برجسته اين خاندان پاک سيرت و نيکو سرشت به شمار مي رفت. پدران اين خاندان، همه برگزيدگان و پيشوايان هدايت، گوهرهاي تابناک امامت و سکان داران کشتي انسانيت بودند.
سرچشمه دانش
حضرت معصومه (س) در خانداني که سرچشمه علم و تقوا و فضايل اخلاقي بود، پرورش يافت. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوي گرامي به شهادت رسيد، فرزند ارجمند آن امام، يعني حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعليم و تربيت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نيز بر عهده گرفت. در اثر توجهات زياد آن حضرت، هر يک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامي والا دست يافتند و زبانزد همگان گشتند. ابن صباغ ملکي در اين باره ميگويد: ?هر يک از فرزندان ابي الحسن موسي معروف به کاظم، فضيلتي مشهور دارد?. بدون ترديد بعد از حضرت رضا (ع) در ميان فرزندان امام کاظم (ع)، حضرت معصومه (س) از نظر علمي و اخلاقي، والامقام ترين آنان است. اين حقيقت از اسامي، لقب ها، تعريف ها و توصيفاتي که ائمه اطهار (ع) از ايشان نموده اند، آشکار است و اين حقيقت روشن مي سازد که ايشان نيز چون حضرت زينب (س) ?عالمه غير معلمه? بوده است.
مظهر فضايل
حضرت فاطمه معصومه (س) مظهر فضايل و مقامات است. روايات معصومان (ع) فضيلت ها و مقامات بلندي را به آن حضرت نسبت مي دهد. امام صادق (ع) در اين باره مي فرمايند: ?آگاه باشيد که براي خدا حرمي است و آن مکه است؛ و براي پيامبر خدا حرمي است و آن مدينه است. و براي اميرمؤمنان حرمي است و آن کوفه است. بدانيد که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشيد که قم، کوفه کوچک ماست، بدانيد بهشت هشت دروازه دارد که سه تاي آن ها به سوي قم است. بانويي از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسي، در آن جا رحلت مي کند که با شفاعت او، همه شيعيان ما وارد بهشت مي شوند.
مقام علمي حضرت معصومه (س)
حضرت معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشيع است و مقام علمي بلندي دارد. نقل شده که روزي جمعي از شيعيان، به قصد ديدار حضرت موسي بن جعفر (ع) و پرسيدن پرسش هايي از ايشان، به مدينه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم (ع) در مسافرت بود، پرسش هاي خود را به حضرت معصومه (س) که در آن هنگام کودکي خردسال بيش نبود، تحويل دادند. فرداي آن روز براي بار ديگر به منزل امام رفتند، ولي هنوز ايشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش هاي خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدي به خدمت امام برسند، غافل از اين که حضرت معصومه (س) جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتي پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسيار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاري فراوان، شهر مدينه را ترک گفتند. از قضاي روزگار در بين راه با امام موسي بن جعفر (ع) مواجه شده، ماجراي خويش را باز گفتند. وقتي امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمود: پدرش فدايش.
فضيلت زيارت
دعا و زيارت، پر و بال گشودن از گوشه تنهايي، تا اوج با خدا بودن است. دعا و زيارت، جامي است زلال از معنويت ناب درکام عطشناک زندگي؛ و زيارت حرم معصومه (س)، بارقه اميدي در فضاي غبارآلود زمانه، فرياد روح مهجور در هنگامه غفلت و بي خبري، و نسيمي فرحناک و برخاسته از باغستان هاي بهشت است. زيارت مرقد فاطمه معصومه (س)، به انسان اعتماد به نفس مي دهد، و او را از غرق شدن در گرداب نوميدي باز مي دارد و به تلاش بيشتر دعوت مي کند. زيارت مزار با صفاي کريمه اهل بيت (س)، سبب مي شود که زائر حرم، خود را نيازمند پروردگار ببيند، در برابر او خضوع کند، از مرکب غرور و تکبر- که سرچشمه تمامي بدبختي ها و سيه روزي هاست- فرو آيد و حضرت معصومه (س) را واسطه درگاه پروردگار عالميان قرار دهد. بر همين اساس است که براي زيارت آن حضرت، پاداش بسيار بزرگي وعده داده شده و آن، ورود به بهشت است. در اين باره از امام جواد (ع) نقل شده که فرمود: ?هر کس عمه ام را در قم زيارت کند، بهشت از آن اوست?.
برگزيدن شهر قم
پس از آنکه حضرت معصومه (ع) به شهر ساوه رسيد، بيمار شد. چون توان رفتن به خراسان را در خود نديد، تصميم گرفت به قم برود. يکي از نويسندگان در اين باره که چرا حضرت معصومه (س) شهر قم را برگزيد، مي نويسد: ?بي ترديد مي توان گفت که آن بانوي بزرگ، روي ملهم و آينده نگر داشت و با توجه به آينده قم و محوريتي که بعدها براي اين سرزمين پيش مي آيد - محوريتي که آرامگاه ايشان مرکز آن خواهد بود - بدين ديار روي آورد. اين جريان به خوبي روشن مي کند که آن بانوي الهي، به آينده اسلام و موقعيت اين سرزمين توجه داشته و خود را با شتاب بدين سر زمين رسانده و محوريت و مرکزيت آن را با مدفن خود پايه ريزي کرده است.
زيارت حضرت معصومه (س) از منظر روايات
درباره فضيلت زيارت حضرت معصومه (س) روايات فراواني از پيشوايان معصوم رسيده است. از جمله، هنگامي که يکي از محدثان برجسته قم، به نام ?سعد بن سعد? به محضر مقدس امام رضا (س) شرفياب مي شود، امام هشتم خطاب به ايشان مي فرمايد: ?اي سعد! از ما در نزد شما قبري است?. سعد مي گويد: فدايت شوم! آيا قبر فاطمه دختر موسي بن جعفر (س) را مي فرماييد؟ مي فرمايد: ?آري، هر کس او را زيارت کند، در حالي که به حق او آگاه باشد، بهشت از آن اوست.?
پيشواي جهان تشيع امام جعفر صادق (س) نيز در اين باره مي فرمايد: ?هر کس او را زيارت کند، بهشت بر او واجب گردد?. و در حديث ديگري آمده است: ?زيارت او، هم سنگ بهشت است?.
زيارت مأثور درباره حضرت معصومه (ع)
يکي از ويژگيهاي حضرت معصومه (س)، ورود زيارتنامه اي از سوي معصومان (س) درباره ايشان است که پس از حضرت فاطمه زهرا (س)، او تنها بانوي بزرگواري است که زيارت مأثور دارد. بانوان برجسته اي چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خديجه بنت خويلد، فاطمه ام البنين، زينب کبري، حکيمه خاتون و نرجس خاتون که هيچ شک و ترديدي در مقام بلند و جايگاه رفيع آن ها نيست. هيچ کدام زيارت مأثور از سوي معصومان (س) ندارند و اين نشان دهنده مقام والاي اين بانوي گرانقدر اسلام است. باشد که شيعيان و پيروان اهل بيت عصمت و طهارت (س) به ويژه بانوان، اين مقام بزرگ و عالي را پاس بدارند و همواره الگو و مظهر عفاف و تقوا و حيا باشند. تنها در اين صورت است که روح باعظمت اين بانوي بزرگ از همه ما خشنود خواهد شد.
امام رضا (ع) و لقب معصومه
حضرت فاطمه معصومه (س) بانويي بهشتي، غرق در عبادت و نيايش، پيراسته از زشتي ها و شبنم معطر آفرينش است. شايد يکي از دلايل «معصومه» ناميدن اين بانو، آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا (س) در او تجلي يافته است. بر اساس پاره اي از روايات، اين لقب از سوي امام رضا (ع) به اين بانوي والامقام اسلام وارد شده است؛ چنان که فقيه بلند انديش و سپيد سيرت شيعه، علامه مجلسي (ع) در اينباره ميگويد: امام رضا (ع) در جايي فرمود: «هرکس معصومه را در قم زيارت کند، مانند کسي است که مرا زيارت کرده است».
کريمه اهل بيت
حضرت معصومه (س) در زبان دانشمندان و فقيهان گران قدر شيعه، به لقب ?کريمه اهل بيت? ياد مي شود. از ميان بانوان اهل بيت، اين نام زيبا تنها به آن حضرت اختصاص يافته است. بر اساس روياي صادق و صحيح نسب شناس گرانقدر، مرحوم آيت الله مرعشي نجفي، اين لقب از طرف امام صادق (ع) بر حضرت معصومه (س) اطلاق شده است. در اين رؤيا، امام صادق (ع) به آيت الله نجفي که با دعا و راز و نياز، تلاش پيگيري را براي يافتن قبر مطهر حضرت زهرا (س) آغاز کرده خطاب فرمود: برتو باد به کريمه اهل بيت.
القاب حضرت معصومه (س)
به طور کلي، سه زيارت نامه براي حضرت معصومه (س) ذکر شده که يکي از آن ها مشهور و دو تاي ديگر غير مشهور است. اسامي و لقب هايي که براي حضرت معصومه (س) در دو زيارت نامه غير مشهور ذکر شده؛ به قرار ذيل است: طاهره (پاکيزه)، حميده (ستوده)؛ بِرّه (نيکوکار)؛ رشيده (حد يافته)؛ تقّيه (پرهيزگار)؛ رضّيه (خشنود از خدا)؛ مرضيّه (مورد رضايت خدا)؛ سيده صديقه (بانوي بسيار راستگو)؛ سيده رضيّه مرضّيه (بانوي خشنود خدا و مورد رضاي او)؛ سيدةُ نساء العالمين (سرور زنان عالم). هم چنين محدثّه و عابده از صفات و القابي است که براي حضرت معصومه (س) عنوان شده است.
شفاعت حضرت معصومه (س)
بالاترين جايگاه شفاعت، از آن رسول گرامي اسلام است که در قرآن کريم، از آن به ?مقام محمود? تعبير شده است. همين طور دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم اسلام، شفاعت گسترده اي دارند که بسيار وسيع و جهان شمول است و مي تواند همه اهالي محشر را فرا گيرد. اين دو بانوي عالي قدر، صديقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا (س) و شفيعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه (س) هستند. در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا (س) همين بس که شفاعت، مهريه آن حضرت است و به هنگام ازدواج، پيک وحي طاقه ابريشمي از سوي پروردگار آورد که در آن، جمله ?خداوند مهريه فاطمه زهرا را، شفاعت گنهکاران از امت محمد (ص) قرار داد?، اين حديث از طريق اهل سنت نيز نقل شده است. پس از فاطمه زهرا (س) از جهت گستردگي شفاعت، هيج بانويي به شفيعه محشر، حضرت معصومه (س) نمي رسد. بر همين اساس است که حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمودند: ?با شفاعت او، همه شيعيان ما وارد بهشت مي شوند?.
سرّ قداست قم
در احاديث فراواني به قداست قم اشاره شده است. از جمله امام صادق (ع) قم را حرم اهل بيت (ع) معرفي و خاک آن را، پاک و پاکيزه تعبير کرده است. همچنين ايشان در ضمن حديث مشهوري که درباره قداست قم به گروهي از اهالي ري بيان کردند، فرمودند: ?بانويي از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسي، در آن جا رحلت مي کند که با شفاعت، او همه شيعيان ما وارد بهشت مي شوند?. او مي گويد: من اين حديث را هنگامي از امام صادق (ع) شنيدم که حضرت موسي بن جعفر(ع) هنوز ديده به جهان نگشوده بود. اين حديث والا، از رمز شرافت و قداست قم پرده برمي دارد و روشن مي سازد که اين همه فضيلت و شرافت اين شهر که در روايات آمده، از ريحانه پيامبر، کريمه اهل بيت (س)، مهين بانوي اسلام، حضرت معصومه (س) سرچشمه مي گيرد که در اين سرزمين ديده از جهان فرو مي بندد و گرد و خاک اين سرزمين را، توتياي ديدگان حور و ملايک مي کند.
محبت و مباهات حضرت معصومه (س) به امام هشتم
مدت 25 سال تمام، حضرت رضا (ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود. پس از يک ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره اي تابان از دامان نجمه درخشيد که هم سنگ امام هشتم (ع) بود و امام (ع) توانست والاترين عواطف انباشته شده و در سوداي دلش را بر او نثار کند. بين حضرت معصومه و برادرش امام رضا (ع) عواطف سرشار و محبت شگفت انگيزي بود که قلم از ترسيم آن عاجز است. در يکي از معجزات امام کاظم (ع) که حضرت معصومه (ع) نيز نقشي دارد، هنگامي که نصراني مي پرسد: شما که هستيد؟ مي فرمايد: ?من معصومه، خواهر امام رضا (ع) هستم?. اين تعبير، از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضا (ع) و نيز از مباهات ايشان به اين خواهر- برادري سرچشمه مي گيرد.
سرآمد بانوان
فاطمه معصومه (س) از جهت شخصيت فردي و کمالات روحي، در بين فرزندان موسي بن جعفر (ع) بعد از برادرش، علي بن موسي الرضا (ع) در والاترين رتبه جاي دارد. اين درحالي است که بنا بر مستندات رجالي، فرزندان دختر امام کاظم (ع) دست کم هجده تن بوده اند و فاطمه در بين اين همه بانوي گران قدر، سرآمد بوده است. حاج شيخ عباس قمي آنگاه که از دختران موسي بن جعفر (ع) سخن مي گويد، درباره فاطمه معصومه (س) مي نويسد: ?بر حسب آنچه به ما رسيده، افضل آن ها، سيده جليله معظمه، فاطمه بنت امام موسي (ع) معروف به حضرت معصومه است.
فضيلت بي نظير
شيخ محمد تقي تُستري، در قاموس الرجال، حضرت معصومه (س) را به عنوان بانوي اسوه معرفي کرد و فضيلت وي را در ميان دختران و پسران حضرت موسي بن جعفر (ع)، غير از امام رضا (ع) بي نظير دانسته است. ايشان در اين زمينه چنين مي نويسند: ?در ميان فرزندان امام کاظم (ع) با آن همه کثرتشان، بعد از امام رضا (ع) کسي هم شأن حضرت معصومه (س) نيست?. بي گمان اين گونه اظهار نظرها و نگرش به شخصيت فاطمه دختر موسي بن جعفر (ع) بر برداشت هايي استوار است که از متن و روايات وارده از ائمه اطهار (ع) به دست آمده است. اين روايت ها، مقام هايي را براي فاطمه معصومه (س) برشمرده اند؛ مقامي که نظير آن، براي ديگر برادران و خواهران وي ذکر نکرده اند و به اين ترتيب، نام فاطمه معصومه (س) درشمار زنان برتر جهان قرار گرفته است.
به جـــان پاک تو اي دختر امام، ســلام
به هر زمان و مـکان و به هر مقام، سـلام
تويـي که شــاه خراسان بود بــرادر تــو
بـــر آن مقام رفيــع و بـر اين مقام، ســلام
به هر عدد که تکلم شـود به ليل و نهار
هــــزار بـار فـــزون تـر ز هـر کـلام، ســلام
صبح تا شب و از شام، تا طليعه صبــح
بر آستـانه قــدسـت علي الـدوام، ســلام
در آســـمان ولايــت، مــه تمــامي تـــو
ز پاي تا به ســرت اي مـــه تـمـام، ســلام
به پيشگــاه تو اي خواهـــر شه کـَـونين
ز فـرد فـرد خليـق، به صبح و شام ســلام
منم که هر سر مويم به هر زمان گويـد
به جـان پــاک تـو اي دخــتـر امـام، ســلام
غروب غمگين
حضرت فاطمه (س) پس از ورود به شهر قم، تنها هفده روز در قيد حيات بود و سپس دعوت حق را لبيک گفت و به سوي بهشت برين پرواز کرد. اين حادثه در سال 201 هجري رخ داد. سلام بر اين بانوي بزرگوار اسلام از روز طلوع تا لحظه غروب. درود بر روح تابناک معصومه (س) که اينک آفتاب حرم باصفايش، زمين قم را نوراني کرده است. سلام بر سالار زنان جهان و فرزند پيام آوران مهر و مهتران جوانان بهشتي. اي فاطمه! در روز قيامت، شفيع ما باش که تو در نزد خدا، جايگاهي ويژه براي شفاعت داري.
اهمیت شب قدر در آیات و روایات
شب های قدر اوج معنویت رمضان است، شب هایی است که زندگی مومن در آن سراسر رنگ خدا می گیرد، پهنه ای است که ورزه دار، بر آن می ایستد و بر همه ما سوای حق پشت می کند و در خلوت پر راز شب با عبودیت محض در پیشگاه خدا همه چیز و حتی خود را به فراموشی می سپارد، از هر چه زمینی است می برد و با آسمان پیوند می خورد مجرد می شود و به عبادت خدای یکتا می ایستد پرده اسباب و قوانین و نوامیس جهان به یکسو می رود و مومن تنها خدا را می بیند که کارگزار همه هستی است و با گوش جان کلام خدا را می شنود و با دل در می یابد که کائنات چون گویی با چوگان امر الهی متحرکند و این امر او و راداه اوست که سیطره خویش بر همه چیز گسترده است.
قدر میعاد انسان با خداست، شب رنگ باختن جسم و حکومت روح است، شب حقارت ماده و عظمت معناست، شب تجلی معنویت دین و آسمانی شدن زمین است، شب همگامی سراسر وجود مومن با ژرفای فطرت الهی ائست.
شب همسایگی انسان با فرشتگان است.
شب فراموشی خود و استغراق در خداست.
شب باران مهر و رحمت حق بر روزه داران خداجوست.
شب تقدیر الهی است. آری شب قدر از هزار ماه بهتر است.
در شب های قدر هم چنانکه پیشوایان ما فرموده اند با خدای جهان به راز و نیاز و دعا و نیایش بپردازیم. سراسر شب باید بیدار ماند و در نماز و عبادت کوشید و نیازها را به پیشگاه خداوند عرضه داشت و مهر و رحمت وآمرزش را از او خواست.
در این شب پس از گذشتن نیمی از ایام روزه و لیالی ماه مبارک رمضان، بنده از قابلیتها و شایستگی های مطلوبی برخوردار شده که اگر خواسته هایش را با خالق خودش در میان بگذارد هیچ بُعدی ندارد که به آن درخواست هایش می رسد.
امام باقر علیه السلام فرمود: هر کسی شب قدر را احیاء بگیرد گناهش آمرزیده می شود اگر چه گناهانش به تعداد ستارگان آسمان و سنگینی کوهها و پیمانه های دریا باشد.(بحارالانوار، ج95، ص168)
امام صادق علیه السلام بیماری سختی گرفت وقتی شب 23 شد به غلامانش دستور داد که او را به مسجد ببرند غلامان حضرت چنین کردند و حضرت تا صبح در آن شب در مسجد ماند. (همان، ص 169)
برای احیا شب قدر و اهمیت دادن به دعا و راز و نیاز با معبود در این سه شب، امام باقر علیه السلام می فرماید: هر کسی شب 23 ماه رمضان را احیاء بگیرد و صد رکعت نماز در آن شب بخواند [به این برکات نائل می شود]:
· توسعه اقتصادی
· از غرق شدن نابود شدن زیر دیوارها و تصادفات و سرقت و از شرّ درندگان او را پناه می دهیم.
· ترس از سوال منکر و نکیر در عالم قبر از او برداشته می شود و در حالی از قبرش بیرون می آید و سوی محشر می رود که اطراف او را نور احاطه کرده باشد.
· در آن روز، نامه اعمالشان به دست راستشان می دهند.
· آزادی از جهنم برایش نوشته می شود.
· عبور از صراط و امنیت از عذاب جهنم برایش ثبت می شود.
· بدون حساب وارد بهشت می شود.
· در کنار پیامبران و راستگویان و شهدا و درستکاران قرار می گیرد و اینان خوب رفیقی برایش هستند. (همان، ص168)
پس شب قدر از فرصت های بسیار ارزنده و مغتنم است و باید ما این شب را برای تفکر در اوضاع اسلامی و توجه بیشتر به تعالیم قرآن مجید غنیمت بدانیم و به مقدار ارتباط خود با قرآن و احکام قرآن کاملا رسیدگی کنیم.
باید از لیالی متبرکه احیاء، که در فضیلت آن و شب زنده داری و عبادت در آن، در کتب دعا و حدیث اخبار بسیار وارد شده استفاده کنیم.
قرآن شب قدر را «لیله مبارکه» خوانده و در شأن آن یک سوره نازل شده و شرافتش از هزار ماه بیشتر است. شب قدر شب نزول فرشتگان بر زمین و شب نور و سعادت و قرب به خدا و سلام و رحمت است.
لذا برخی از مفسرین می گویند:
شب قدر، به این جهت قدر نامیده شده که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال، در آن شب تعیین می شود در آن شب، مقدرات یک سال انسانها تعیین می گردد و ارزاق و سرآمد عمرها و امور دیگر در آن لیله مبارکه تفریق و تبیین می شود. (تفسیر نمونه، ج27، ص187)
مرحوم علامه طباطبایی می فرماید: ظاهر آن است که مراد از قدر، تقدیر و اندازه گیری است. خداوند در آن شب حوادث یک سال را مقدر می کند از قبیل حیات، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت. (المیزان، ج20، ص 379)
هر چند در تعیین شب قدر اختلاف است ولی قول معتمد و محقق که از روایات معتبره گرفته شده این است که از شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان، بیرون نیست.
به هر حال اگر شب قدر معلوم نشود نهان بودن آن متضمن حکمت و مصلحتی است و ممکن است آن مصلحت این باشد که مسلمانان تمام شب های این ماه را یا لا اقل این سه شب را در عبادت و پرستش خدای تعالی و تلاوت قرآن و… اهتمام نمایند و در شب نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم در توبه و استغفار و اصلاح و دعا و تلاوت جهد و جدّ بلیغ نمایند و تا صبح بیدار باشد.
خلاصه ای از زندگی نامه حضرت ابالفضل العباس(ع)
خاندان حضرت عباس (ع):
در سال 26 هجري قمري، حضرت عباس (ع) پايه عرصه گيتي نهاد. مادر گراميش فاطمه، دخت حزام بن خالد بن ربيعه بن عامر كلبي و كنيه اش (ام البنين) بود.
چند سال پس از شهادت حضرت فاطمه (س) بود، كه اميرالمومنين از برادرش عقيل، كه به اصل و نسب قبايل آگاه بود، درخواست كرد زني را از دودماني شجاع براي او خواستگاري كند و عقيل، فاطمه كلابيه (ام البنين) را براي آن حضرت خواستگاري كرد و ازدواج صورت گرفت.
اميرالمومنين (ع) از اين بانوي گرامي، صاحب چهار پسر به نامهاي عباس، عثمان، جعفر و عبدالله شد.
عباس (ع) ازبرادران ديگرش بزرگتر بود و هر چهار برادر به امام خويش، حسين (ع) وفادار بودند و در روز عاشورا در راه آن امام جان خود را نثار كردند.
ارادت قلبي ام البنين (س) به خاندان پيامبر (ص) آنقدر بود كه امام حسين (ع) را از فرزندان خود بيشتر دوست مي داشت؛ بطوري كه وقتي به اين بانوي گرامي خبر شهادت چهار فرزندش را دادند فرمود: مرا از حال حسين (ع) باخبر سازيد و چون خبر شهادت امام حسين (ع) به او داده شد، فرمود رگهاي قلبم گسسته شد، اولادم و هر چه زير اين آسمان كبود است، فداي امام حسين (ع).
دوران كودكي حضرت ابوالفضل العباس (ع):
در روزهاى كودكى عباس، پدر گرانقدرش چون آيينه معرفت، ايمان، دانايى و كمال در مقابل او قرار داشت و گفتار الهى و رفتار آسمانىاش بر وى تاثير مىنهاد. او از دانش و بينش على(ع) بهره مىبرد. حضرت در باره تكامل و پويايى فرزندش فرمود: ان ولدى العباس زق العلم زقا; همانا فرزندم عباس در كودكى علم آموخت و به سان نوزاد كبوتر، كه از مادرش آب و غذا مىگيرد، از من معارف فرا گرفت.
در آغازين روزهايى كه الفاظ بر زبان وى جارى شد، امام(ع) به فرزندش فرمود: بگو يك. عباس گفت: يك حضرت ادامه داد: بگو دو عباس خوددارى كرد و گفت: شرم مىكنم با زبانى كه خدا را به يگانگى خوانده ام، دو بگويم.
پرورش در آغوش امامت و دامان عصمت، شالوده اى پاك و مبارك براى ايام نوجوانى و جوانى عباس فراهم كرد تا در آينده نخل بلند قامت استقامت و سنگربان حماسه و مردانگى باشد. گاه كه على(ع) با نگاه بصيرت آميز خود آينده عباس را نظاره مىكرد، با لبختدى رضايت آميز، سرشك غم از ديدگان جارى مىكرد و چون همسر مهربانش از علت گريه مىپرسيد، مىفرمود: دستان عباس در راه يارى حسين(ع) قطع خواهد شد.
آنگاه از مقام و عظمت پور دلبندش نزد خداوند چنين خبر مىداد: پروردگار متعال دو بال به او خواهد داد تا به سان عمويش جعفر بن ابىطالب در بهشت پرواز كند. محبت پدرى گاه على(ع) را بر آن مىداشت تا پاره پيكرش را ببوسد ، ببويد و با آداب و اخلاق اسلامى آشنا سازد. از اينرو لحظهاى عباس را از خود دور نمىساخت. فرزند پاكدل على(ع) در مدت 14 سال و چهل و هفت روز، كه با پدر زيست، هميشه در حرب و محراب و غربت و وطن در كنار او حضور داشت.
در ايام دشوار خلافت، لحظه اى از وى جدا نشد و آنگاه كه در سال37 هجرى قمرى جنگ صفين پيش آمد، با آن كه حدود دوازده سال داشت، حماسهاى جاويد آفريد.
مقام علمي حضرت عباس (ع):
پیامبر أعظم، آغازگر تغییر در فرهنگ جهانی
فرهنگ مجموعه ای از ارزشها، عادات، رفتار و سنت های هر قوم است و به همین نسبت در عصر بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نیز فرهنگ هایی - كه بهتر است از آنها به عنوان خرده فرهنگ یاد كنیم - وجود داشتند. این فرهنگ ها گر چه بعضاً باقی مانده فرهنگ ادیان الهی و ابراهیمی بودند اما با ضد ارزشهای موجود در جامعه و فرهنگ اقوام و ملل مختلف که ناشی از تفكر و خواست های مادی بشر بود، آغشته شده بود. لذا تشخیص حق از باطل در این فرهنگ ها برای مردم بسیار سخت و بعضاً ناممكن شده بود؛ مطمئناً این نوع فرهنگ ها به نفع بشر نخواهد بود بلكه به نفع مستكبرین و حكام جور می باشد، چرا كه آنان در لوای این فرهنگها منافع خودشان را تأمین می كنند.
اما فرهنگ های الهی دارای خصوصیاتی است به نفع مردم و همه طبقات جامعه. فرهنگ های الهی و بخصوص فرهنگ اسلامی قصد تحمیل اهداف نظام ارزشها و نظام دینی خود را ندارند، چرا كه اگر مفاهیم ارزشمند این نظام های فرهنگی به نحو شایسته به مردم منتقل شود، ارزشها از ضد ارزشها شناسایی می شود و خرده فرهنگ های التقاطی جای خود را به نظام های برتر فرهنگی خواهند داد.
فرهنگ حقیقی در برابر فرهنگ التقاطی
نتایج بعثت انبیا از دیدگاه امیرالمومنین علیه السلام
حضرت علی علیه السلام در باب نتایج بعثت انبیاء علیهم السلام سخنانی را فرموده اند كه به آنها می پردازیم.
” فانظروا إلی مواقع نعم الله علیهم حین بعث الیهم رسولاً فعقد بملته طاعتهم … ولا تقرع لهم صفاة."؛ حال به نعمت های بزرگ الهی كه به هنگامه بعثت پیامبراسلام(ص) بر آنان فرو ریخت بنگرید، كه چگونه اطاعت آنان را با دین خود پیوند داد و با دعوتش آنها را به وحدت رساند! چگونه نعمت های الهی بال های كرامت خود را بر آنان گستراند، و جویبارهای آسایش و رفاه برایشان روان ساخت! و تمام بركات آیین حق، آنها را در برگرفت!
در میان نعمت ها غرق گشتند، و در خرمی زندگانی شادمان شدند، امور اجتماعی آنان در سایه قدرت حكومت اسلام استوار شد، و در پرتو عزتی پایدار آرام گرفتند، و به حكومتی پایدار رسیدند. آنگاه آنان حاكم و زمامدار جهان شدند، و سلاطین روی زمین گردیدند، و فرمانروای كسانی شدند كه در گذشته حاكم بودند، و قوانین الهی را برای كسانی اجرا می كردند كه مجریان احكام بودند، و در گذشته كسی قدرت در هم شكستن نیروی آنان را نداشت، و هیچ كس خیال مبارزه با آنان را در سر نمی پروراند
در خطبه ای دیگر می فرماید:
“
آثار بعثت از دیدگاه امام خمینی
تحول عرفانی در جهان
مساله مبعث و ماهیت آن و برکاتش چیزی نیست که بتوان با زبان های الکن ما از آن ذکری کرد و به قدری ابعاد آن زیاد است و جهات معنوی و مادی آن زیاد است که گمان ندارم حتی بتوان حول آن صحبتی کرد.
مساله بعثت یک تحول علمی- عرفانی در عالم ایجاد کرد که آن فلسفه های خشک یونانی را که به دست یونانی ها تحقق پیدا کرده بود و ارزش هم داشت و دارد، مبدل کرد به یک عرفان عینی و یک شهود واقعی برای ارباب شهود…
اگر کسی سیر کند در فلسفه های قبل ازاسلام و فلسفه های بعد از اسلام و خصوصاً قرن های آخر و عرفای قبل از اسلام و آن کسانی که در هندوستان و امثال آن یک همچو مسائلی داشتند، و عرفای بعد از اسلام که به تعلم اسلام در این امر وارد شده اند، می فهمد که چه تحولی بعد (از آن ) حاصل شده است. در صورتی که عرفای بزرگ اسلام هم راجل هستند در کشف حقایق قرآن. لسان قرآن که از برکات بعثت، از برکات بزرگ بعثت رسول خداست، لسانی است که سهل و ممتنع است. بسیاری شاید گمان کنند که قرآن را می توانند بهفمند، از باب اینکه به نظرشان سهل است.
صفحات: 1· 2
پذیرایی از یتیمان ، مروت زینب
ظهور این صفت با تامل در حالات این مجلله ( حضرت زینب سلام الله علیها) ظاهر میگردد زین العادین علیه السلام نقل فرمود از کربلا تا شام عمه ام زینب سلام الله علیها نماز شبش ترک نشد. یک شب دیدم عمه ام نشسته نماز شب میخواند ، پرسیدم عمه جان چرا نماز شبت را نشسته خواندی؟
فرمود نانی را که به اسرا جیره میدادند یک گرده بیشتر نیست امشب شب سوم است گرده نانی که سهم من میشد ، چون دیدم هنوز بچه ها گرسنه اند به آنها دادم و خودم نخوردم دیگر قوه ی ایستادن روی پا ندارم که نماز شبم را ایستاده بخوانم . الله اکبر از این مروت.
مردم دشمن را در انتخابات مایوس خواهند کرد
آیت الله سید احمد خاتمی با بیان آنکه دشمنان در پی ان هستند که انتخابات در فضایی سرد و حضوری غیرقابل توجه برگزار شود تصریح کرد : به یاری خدای متعال مردم بصیر و هوشمند ما با حضور شکوهمند خود در پای صندوق های رای دشمنان را در رسیدن به این آرزو ناکام خواهند گذاشت .
عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه خط قرمز ما در انتخابات جریان فتنه و انحراف است تصریح کرد ، درباره انتخابات ریاست جمهوری هم باید بر حضور باشکوه مردم تاکید کرد و هم برانتخاب اصلح که از جنس انقلاب اسلامی و ارزش ها باشد .
آیه الله خاتمی ابراز داشت : اگر دشمنان انقلاب از کاندیدایی حمایت کردند آن کاندیدا باید علیه شان موضع بگیرد وگرنه همسویی با آنها خواهد بود .
روز ارتش بر تمام سلحشوران و جان بر کفان ارتش جمهوری اسلامی مبارکباد
راهنمای من
من یکی از شاگردان کلاس شهید نامجوی بودم.در آن دوران با آن که همه اش درس و مشق بود و آروز داشتیم اتفاقی بیفتد که ساعتی کلاس درس تعطیل شود تا ما کمی استراحت بکنیم،ولی نه من و نه سایر دانشجویان،هیچ کدام حاضر نبودیم حتی یک دقیقه در کلاس شهید نامجوی تاخیر داشته باشیم.سخن او جذبه و گیرایی مخصوصی داشت و همه را مسحور می کرد.دوست داشتیم همیشه کلاس او باشد و از سخنان او بهره مند شویم.کلاس او مخصوص درس انحصاری دانشگاه نبود.او در حین درس از هر دری سخن می گفت و تکیه کلامش نام مولا علی علیه السلام بود.او ولایی بودنش را بارها و بارها به ما نشان داده بود و همه می دانستند او عاشق مولا علی علیه السلام است.او دانشجویان را که همه جوان بودند و آمادگی گیرایی هر خوب و بد را داشتند،نصیحت می کرد و از اوضاع مملکت باخبر می نمود.
نقطه عطف کلامش احادیث و روایات و آیات قرآنی بود.بچه های کلاس که شیفته کلام او بودند،به هر بهانه از او می خواستند که درس را رها کند و از مولا علی علیه السلام و سایر مسایل صحبت کند،ولی او درسش را تمام می کرد و بعد شروع به صحبت می نمود.از صحبت او معلوم بود که استخوانی در گلو دارد و قدرت فریاد ندارد.او در کلاس،دانشجویان را با مسایل شرعی آشنا می کرد و برای آنها مفاهیم و نهج البلاغه می خواند و از زشتیها و رذایل اخلاقی بر حذر می داشت.مسئولین اطلاعات آن روز به این مسایل پی برده بودند،ولی چون مدرک علیه ایشان نداشتند،نمی توانستند کاری بکنند.البته او هم زرنگتر از آن بود که مدرک به دست دشمن بدهد. من در طول کلاسها شیفته اخلاق این بزرگوار شدم و در بیرون از کلاس ارتباطم را با او حفظ کردم.ایشان به عنوان پدری دلسوز و برادری بزرگوار راهنمای زندگی من شد.(مجموعه سیره شهدای دفاع مقدس،اخلاق متعالی،شهید موسی نامجوی،ص193)