به مدرسه علمیه بقیع خوش آمدید
به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که دربارهی آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده میانگارم، بلکه به این سبب که آیندهی ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند.
سخن من با شما دربارهی اسلام است و بهطور خاص، دربارهی تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراسهای» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخنگاریهای جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانهی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از بردهداری شرمسار است، از دورهی استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.
این بهخودیخود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوهی برخورد با فرهنگ و اندیشهی اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟
شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینهی مشترک تمام آن سودجوییهای ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراسافکنی و نفرتپراکنی، اینبار با شدّتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامهی قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایهی تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواستهی اوّل من این است که دربارهی انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید.
خواستهی دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیّتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیّت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طیّ قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟
من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیّت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس بهصورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگریِ خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و انصاف بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین اسلام و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسشهای جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیّتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش درآورند.
سیّدعلی خامنهای
انتقاد از پیادهروی ظریف با وزیرامورخارجه آمریکا/ هشدار به دولت بحرین
خطیب موقت نماز جمعه تهران ضمن انتقاد به پیاده روی ظریف با جان کری در ژنو بیان کرد:این امر در شأن دیپلماسی نظام جمهوری اسلامی نیست و امت آن را نمی پسندد.
به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام و المسلمین صدیقی در خطبه های امروز نماز جمعه تهران با اشاره به اینکه پست و مقام برای رئیس جمهور و وزیر نیست که به هرکسی بخواهند بدهند، بیان کرد: فرد باید متخصص و امانت دار باشد. مسئولیت ها حقوق عامه مردم است و اگر پستی را به کسی دادند که در آن کار تجربه و علم نداشت و به بیت المال پایبند نبود، روز قیامت بدهکار همه مردم هستند.
وی ادامه داد: رعایت امانت در دولت اسلامی به معنی جامع کلمه در بین سنگرنشینان مجلس، قضات کشور، مسئولان اجرایی استانداران و بخشداران و وزرا یک ضرورت است و آنها را بدهکار خدا و خلق خدا می کنند. آنها به جای خدا مسئولیت های مردم را به عهده گرفتند و به جای پیغمبر خدا در مدیریت اجتماعی سنگرنشین شدند. اگر تعهد نداشته باشند و قدر کار را نشناسند و قدر مردمی که مراجعه می کنند را ندانند و با آنها تحقیر آمیز رفتار کنند و بیت المال را در مصارف شخصی استفاده و از امکانات مردم به فامیل و غیر فامیل بدهند به حرمت الهی تعرض کرده اند.
صدیقی ادامه داد: دو نکته حائز اهمیت است یکی مسئله امانت که از حساس ترین مسائل است و اینکه در روایت ما از معصومین متعهد نیز آمده است که به نماز مردم نگاه نکنید و به طول رکوع و سجود چشم ندوزید چراکه دلیل بر دینداری نیست و این رفتار برای برخی عادی است و ملاک راست گفتن به مردم است و امانت داری و اینکه پست ها و مسئولیت ها امانت هستند و اگر این امانت حفظ نشود خائن به امت دین الهی محسوب می شود.
وی همچنین درباره بحث آموزش و پرورش گفت: گاهی امروز فرزندان در محیط خانواده سالم هستند اما در دانشگاه و مدرسه مصونیت ندارند و باید روسای دانشگاه، وزیر علوم و آموزش و پرورش بدانند که آنان امانت مردم هستند که به دست آنها سپرده شده است.
وی با بیان اینکه پدر و مادرها کوتاهی نکردند بچه ها را به دست مدرسه سپردند تا آنها را تحویل جامعه دهند، افزود: سرمایه مردم در اختیار آموزش و پرورش و دانشگاه است و من آنها را به وجدانشان قسم می دهند که محیط دانشگاه و مدرسه را محیطی دین باور با اعتقاد به مرگ و عزتساز برای اسلام کنند. دختران مردم در دانشگاه و آموزش و پرورش باید حیا، عفت و خودباوری یاد بگیرند و باور به خدا در آخرت باید نهادینه شوند.
خطیب موقت نماز جمعه تهران در بخشی دیگر از خطبه های خود، با بیان الطاف و مظلومیت های پیامبر اسلام اظهار داشت: از پیغمبر ما با این همه مهربانی و لطف کاریکاتور می کشند و به وجود نازنین پیغمبر توهین می کنند.
صدیقی بیان کرد: حمله تروریست ها به آن دفتر نشریه و کشته شدن چند نفر مقدمه ای بود که شرارت، خباثت و رذالت خود را در سطح جهانی نشان دهند و بر این اساس تحلیل اقتضا می کند که بگوییم که این عمل تروریستی نیز امر مبهمی است و بعید نیست که از طرف خود آنها باشد تا مجوزی برای حمله پیدا کنند مانند حمله به افغانستان.
وی ادامه داد: دنیای غرب و مستکبرین عناد عمیق و دیرینه با اسلام و ادیان توحیدی دارند و طرح خطرناک اسلام هراسی را در دستور کار دارند تا بر علیه اسلام ایجاد بدبینی کنند و عواطف انسان ها را علیه پیغمبر برانگیزند و اساسا این تربیت تروریست و پرداختن به تجهیز و حمایت های همه جانبه از آنها به منظور راه اندازی چنین جنگ تمام عیار فرهنگی با جهان اسلام بوده است.
وی ادامه داد: با وجود چنین خباثتی که آنها به خرج دادند و با وجود همه اختلافات کشورهای اسلامی دنیای اسلام به فضل الهی در این مسئله یک جوشش و غیرت بین المللی ایجاد کرد و در جای جای کشورهای اسلامی به خیابان ها ریختند و نفرت خود را اعلام کردند و حتی در برخی از کشورها مردم از دولت های خود خواستند که سفیر آن کشور را اخراج کنند.
صدیقی بیان کرد: اتحاد مسلمانان و حضور بین المللی آنها از این جهت از آثاری بود که خلاف انتظار آنها صورت گرفت.
وی افزود: نکته دیگر اینکه همه دنیا خصوصا دولتمردان کشور ما باید دشمن را بشناسند و بدانند با چه کسی صحبت می کنند و بر سر میز مذاکره می نشینند آنها درنده هایی هستند که به صغیر و کبیر رحم نمی کنند و به مقدس ترین مقدساتشان اهانت می کنند.
خطیب موقت نماز جمعه تهران خطاب به مسئولان گفت: عمل شما باید نشانه عزت و اقتدار شما باشد در شرایطی که اینها به پیغمبر شما اهانت می کنند و نخست وزیر نظام غاصب اسرائیل در راهپیمایی این گروه خبیث آنها را حمایت می کند و در شرایطی که احساسات یک میلیون و نیم مسلمان جریحه دارد شده است مسافرت به فرانسه بدون هیچ عکس العمل به این اهانت چه مفهومی دارد؟
وی ضمن انتقاد به پیاده روی ظریف با جان کری در ژنو بیان کرد: علی رغم کودک کشی های رژیم صهیونیستی این فرد حامی این رژیم است. آنها در تمام مذاکرات با نخست وزیر صهیونیست ها تماس می گیرند و می گویند جلوی برنامه هسته ای ایران را گرفته اند آن وقت چه مفهومی دارد که از انظار عمومی با این فرد قدم بزنید و خوش و بش کنید این امر در شأن دیپلماسی نظام جمهوری اسلامی نیست و امت آن را نمی پسندد.
صدیقی درباره نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی بیان کرد: این بیانات یک رهنمود بود که آنها هم در این امر راه حضرت آقا را پیش بگیرند ایشان در نامه جملات کلیدی داشتند اشاره به گذشته ننگین دنیای غرب جنگ جهانی اول و اهانت به سیاه پوستان در آمریکا کردند و از جوان ها خواستند به این موضوعات توجه کرده به قرآن کریم و تعلیمات نبی اسلام توجه کنند تا مسائل مشخص شود.
وی همچنین به اقدامات مردمی در چهار سال گذشته در بحرین اشاره کرد و اظهار داشت: حکومت بحرین مدت هاست که برای درخواست مشروع ملت خود مبنی بر اینکه صاحب رای باشند ارزشی قائل نیست و مردم همچنان با جوش و خروش در راهپیمایی ها حضور جدی دارند و این در حالی است که مدعیان حقوق بشر در این چهار سال با وجود حمایت از حکومت های استبدادی از ملت بحرین هیچ حمایتی نداشتند.
وی تاکید کرد: به نظر می رسد نظام بحرین بی حوصله شده است و رهبر الوفاق را در یک اقدام خلاف قانون و شرع زندانی کرده اند و به همه فشارهای مسلمانان و هشدارهای رهبران دینی بی اعتنایی کرده اند من به حکومت بحرین هشدار می دهم که این نوع حرکت ها زوال آنها را سریع تر خواهد کرد.
امام جمعه کرج : رییس جمهور پاسخگوی اقدام وزیر امور خارجه اش باشد
امام جمعه کرج با اشاره وقایع اخیر فرانسه گفت: سوال اینجاست که چرا وزیر امورخارجه باید با نماینده دولتی که دستش به خون مسلمانان آلوده است، صمیمانه در خیابان قدم بزند و زمانی که در کشور فرانسه چنین جسارتی به محضر رسول خدا و به یک و نیم میلیلرد مسلمان انجام شده با وزیر خارجه اش سر یک میز بنشینند و لبخند بزنند؟
به گزارش خبرنگار هادیان البرز، آیت الله محمد مهدی حسینی همدانی در خطبه های این هفته نماز جمعه کرج پس از توصیه همگان به رعایت تقوی، با اشاره به روایتی از مولای متقین، امام علی (ع) گفت: هیچ احدی بر دیگری برتری ندارد مگر در تقوی و نزد خدای تعالی متقین برترین و بالاتری مقام را دارند.
وی با اشاره به سالروز ولادت امام حسن عسگری (ع) در هشتم ربیع الاول سال ۲۳۰ قمری بااشاره به کمالات ایشان که دوست و دشمن به آن معترف بودند، گفت: ایشان طی ۶ سال امامت خود با ایجاد شبکه ارتباطی قوی بین شیعیان در اقصی نقاط جامعه اسلامی، و با تعلیم اخلاق و فلسفه و کلام به انجام رسالت خویش پرداختند.
امام جمعه کرج با اشاره به سالروز حماسه بزرگ مردم آمل در ششم بهمن سال ۶۰ در مقابله با قیام منافقین و کمونیست ها عنوان داشت: طی این واقعه شهر آمل به شهر هزار سنگر معروف شد که نشانگر عزم و همدلی مردم این شهر در دفاع از انقلاب داشت و این حماسه ها عامل اقتدار امروز ایران اسلامی است.
نماینده ولی فقیه در استان البرز با بیان اینکه صحنه هایی امروز در جهان دیده می شود که دل هر انسان دیندار و آزاده ای را آزرده می کند، افزود: دشمنی که با حرکات تروریستی در مرزهای لبنان فرزندان اسلام را به شهادت می رساند، خودش در تظاهرات ضد تروریسم شرکت می کند و با توجه به این وضعیت سوال اینجاست که چرا وزیر امورخارجه باید با نماینده دولتی که دستش به خون مسلمانان آلوده است، صمیمانه در خیابان قدم بزند و زمانی که در کشور فرانسه چنین جسارتی به محضر رسول خدا و به یک و نیم میلیلرد مسلمان انجام شده با وزیر خارجه اش سر یک میز بنشینند و لبخند بزنند؟
وی افزود: این چه سکوتی است که در مسئولین کشور ما مشاهده می شود؟ شما از حقوق کدام ملت دفاع می کنید؟ ملتی که خون داده، جوان داده، سختی کشیده، محاصره اقتصادی شده، از حقوق اینها چطور می خواهید دفاع کنید؟ با عقب نشینی تاکتیکی دفاع می کنید؟
وی عنوان داشت: آقای وزیر! این عرف دیپلماتیک که شما از آن سخن می گویید مربوط به یک کشور انقلابی اسلامی نیست. این سخنان مربوط به کسی که در مکتب اسلام پرورش یافته نیست. در تاریخ هست که هیچکس چهره جناب قمر بنی هاشم (ع) را در مقابل دشمن خندان ندید، چه نیازی به خندیدن و گرم گرفتن با دشمن هست؟ اگر پای منبر اهلبیت بزرگ شده باشید، نمیگویید ۱۵ دقیقه وقت نماز را با نماینده دشمن که همان روز تمام قد از کسی که به پیامبر اسلام اهانت کرده، دفاع کرده است، قدم زدهام.
آیت الله حسینی همدانی افزود: درباره این مسئله جا دارد که مجلس طبق وظیفه نظارتی خود از وزیر سوال کند و خود رییس جمهور حتی باید درباره این اقدام وزیر خارجه توضیح بدهد. چرا که این موضوع مسئله کمی نیست.
وی ادامه داد: ما همانطور که از مسائل درست و حرکت های صحیح و انقلابی دولتمردان دفاع و حمایت می کنیم، هرگز از اصول و آرمان هایمان کوتاه نمی آییم. برای حل مسائل کشور به گفتمان رهبری مراجعه کنید؛ اقتصاد مقاومتی باید در کشور اجرایی شود.
وی خاطر نشان کرد: الان با مرگ پادشاه عربستان ممکن است قیمت نفت بالا یا پایین برود، چرا مرگ یک نفر در یک کشور دیگر باید اینقدر روی اقتصاد کشور ما تاثیر داشته باشد؟ این وابستگی به نفت هیچ توجیهی ندارد.
امام جمعه کرج با اشاره بازتاب جهانی نامه مقام معظم رهبری به جوانان غربی در رسانه های جهانی افزود: ترجمه و انتشار این نامه در فضای وب و بازتاب گسترده آن، یادآور ظرفیت مناسب فضای مجازی برای انتشار افکار و اندیشه ها و تبلیغ دین است و ما نباید از این ظرفیت و این پتانسیل بزرگ غافل باشیم.
وی ادامه داد: الان جامعه استکبار سعی می کند با تحریف تاریخ انقلاب، حقایق را برای نسل جوان وارونه جلوه دهد و این وظیفه ماست که حقایق و واقعیات را به نسل بعد برسانیم.
آیتالله حسینی همدانی به دیگر مناسبتهای این هفته از جمله ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) اشاره کرد و همه را به زیارت این سید بزرگوار که ثواب آن برابر زیارت کربلا است، دعوت کرد.
عاشورا
عاشورا
اعلان «ان الله یامر بالعدل » است
و پشتوانه «لیقوم الناس یالقسط»
عاشورا
فریادگستر انسانهای مظلوم است
در همه تاریخ
عاشورا
غمگسار سترگ یتیمان و کوخ نشینان است
در هرجای زمین
تاریخ درمسند قضاوت خزاعه و شجاعه ،
جوانه های خونین گندم .
نان و آب و خواب و خاک همه خونین
سنگ های ابابیل
وقتی سپاه ابرهه با فیل می رسد
نوبت به سنگ های ابابیل می رسد
لایه های پنهان مذاکره رمضان خونین غزه جهان اسلام
و
خنده های نامانوس دیپلماسی با جان کری ؟
سئوال جهانی
کسی از جان کری بپرسد از آمریکا تا فلسطین
چرا چند هزار کیلومتر راه میایی ؟
کسی از خاورمیانه به آمریکا برای دست درازی
به خاک و انرژی رفته است ؟
مقام معظم رهبری مدظله العالی :
سیاست آمریکا، صهیونیستها و استعمارگران این است
که مسأله فلسطین به فراموشی سپرده شود.
مسألهی فلسطین از لحاظ اسلامی برای همهی مسلمانان
از جمله برای ما یک مسأله اساسی و یک فریضه است.
مقام معظم رهبری مدظله العالی
زخم تازه زیتون
گفتند نیل را دل پرخون شکفته است
گفتند زخم تازه زیتون شکفته است
این خاطرات کلیم است کاین چنین
درچشم خون گرفته هارون شکفته است
خاک مقدسی که جراحات کهنه اش
ابن بار زیرچکمه قانون شکفته است
امید پا گرفتن و زیبا شدن کجاست
با غنچه ای که در شب طاعون شکفته است
عیسی مگر بیاید و مرهم بیاورد
زخم هزارساله زیتون شکفته است
جمعیت صد و پنجاه میلیون نفری
من معتقدم که کشور ما با امکاناتی که داریم می تواند صدو پنجاه میلیون نفرجمعیت داشته باشد .من معتقد به کثرت جمعیت هستم .هر اقدام و تدبیری که می خواهد برای متوقف کردن رشد جمعیت انجام بگیرد بعد از صدو پنجاه میلیون نفر انجام بگیرد .
بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران نظام 91/5/3
به کجا می رویم ؟
آیا می دانید ؟ نرخ باروری به معنای متوسط تعدادفرزندان زنده ای است که هر زن به دنیا می آورد ؟ یعنی تعداد فرزندانی که جایگزین والدین می شوند
آیا می دانید ؟ نرخ باروری در جامعه ای اگر 2/1باشد افراد آن جامعه ثابت می مانند و پس ازدو نسل نرخ رشد جمعیت به به صفر می رسد؟
آیا می دانید ؟ علی رغم اینکه قراربودهاست در سال 90نرخ باروری در ایران به 2/1برسد در سال 79 به این عدد رسیده است یعنی مسئولین کنترل جمعیت به جای کلاه ، سر آوردند .
آیا می دانید هم اکنون نرخ باروری در ایران به 1/7رسیده است ؟
آیامی دانید این نرخ باروری میانگین همه نقاط کشور اعم از تسنن و تشیع می باشد و با توجه به اینکه نرخ باروری در مناطق اهل تسنن بالاتر از مناطق شیعه نشین است ،نرخ باروری در مناطق شیعه نشین به مراتب از 7/1هم پایین تر است ….
بخشی از پیام کارشناسان جمعیت و پزشکان مشاور شورای عالی انقلاب فرهنگی
این مطلب ادامه دارد
فضیلت ماه شعبان
شعبان ماه بسیار شریفى است و به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله منسوب است و آن حضرت این ماه را روزه مىگرفت و به ماه رمضان وصل مىکرد و مىفرمود شعبان، ماه من است هر که یک روز از ماه مرا روزه بگیرد بهشت برای او واجب میشود و از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که چون ماه شعبان فرا میرسید امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مىنمود و مىفرمود اى اصحاب من مىدانید این چه ماهى است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول صلى الله علیه و آله مىفرمود شعبان ماه من است پس در این ماه براى جلب محبت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود روزه بدارید. به حقّ آن خدایى که جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مىکنم که از پدرم حسین بن على علیهماالسلام شنیدم که فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین علیه السلام که هر که روزه بگیرد در ماه شعبان براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست میدارد و در روز قیامت کرامت خود را نصیب او میگرداند و بهشت را براى او واجب میکند.
یا محمد(صلی الله و آله و سلم )
یا محمد ای خرد پابست تو
ای چراغ مهر و که دردست تو
هر زمان گلواژه هایت تازه تر
بلکه از هستی بلندآوازه تر
ختم شد برقامتت پیغمبری
این ترا باشد دلیل برتری
زیبا غزل دفتر عشق است محمد
برفرق فلک افسر عشق است محمد
در وسعت هفت سما هستی
رخشتده ترین اختر عشق است محمد
بر روی آسمانها و کرات
دربین مناجات و تمام کلمات
زیبا تر از این دعا ندیده است کسی
برخاتم انبیا محمد صلوات
کاهش خوشبختی با افزایش ثروت
یک گروه از محققان با بررسی پرسش نقش توسعه اقتصادی در احساس خوشبختی و رضایت از زندگی در نهایت اعلام کردند که ثروت می تواند خوشبختی به همراه داشته باشد اما این شرایط تنها زمانی عملی است که درآمد فرد بیشتر از 36 هزار دلار در سال باشد.به گزارش خبرگزاری مهر، اقتصاددانها با بررسی این پرسش که آیا توسعه اقتصادی توان خرید خوشبختی را دارد یا خیر به این نتیجه رسیده است که رضایت از زندگی درمیان افرای که در ثروتمندترین کشورها زندگی می کنند کاهش یافته است.
تحقیقات انجام شده توسط یوجینیو پروتو از دانشگاه وارویک و آلدو راستچینی از دانشگاه مینه سوتا همانطور که انتظار می رفت به این نتیجه رسید که سطح رضایت از زندگی با ثروت کشور افزایش می یابد تا مردم بتوانند نیازهای اولیه خود را تأمین کنند.
این درحالی است که نتیجه شگفت انگیز اینجاست که وقتی در آمد به یک سطح مشخصی می رسد ( حدود 36 هزار دلار) سطح رضایت از زندگی به اوج خود می رسد و پس از آن در کشورهای بسیار ثروتمند اندکی کاهش می یابد.
محققان اظهار داشتند تحقیقات ما یک نتیجه بسیار شگفت انگیز داشت که تاکنون گزارش نشده بود به نظر می رسد که سطح رضایت از زندگی پس از یک سطح مشخص از ثروت کاهش می یابد.
این تحقیق نشان می دهد که افرادی که در کشورهایی زندگی می کنند که سرانه تولید ناخالص ملی آنها کمتر از 6700 دلار است 12 درصد بیشتر از کشورهایی که سرانه تولید ناخالص ملی آنها حدود 18 هزار دلار بود، به بیشترین سطح رضایت از زندگی دست یافته اند.
وقتی که کشورها به سرانه تولید ناخالص ملی حدود 36هزار و 400 دلار دست یافتند افزایش سطح شادی که ثروت به ارمغان می آورد کمتر مشهود است.
بین این سطح و بالاترین سطح سرانه تولید ناخالص ملی یعنی رقم 54 هزار دلار احتمال گزارش بالاترین سطح رضایت از زندگی تغییر می می کند.
نتایج این تحقیق به طور گسترده در ارتباط با پارادوکس استرلین قرار می گیرد که اعلام کرده است ارتباط رضایت از زندگی و تولید ناخالص ملی در کشورهای غنی کما بیش در یک سطح است.
پارادوکس استرلین که از نام اقتصاد دان ریچارد استرلین برگرفته شده است بیان می کند که درآمد بالا لزوما افراد را شادمان تر نمی کند. این نظریه از سال 1974 که بیان شد نظرات اقتصاددانها را دچار تحولات بسیاری کرده است.
منبع خبرگزاری مهر: http://mehrnews.com/detail/News/
عقوبت هاي قرض ندادن به خدا
امام صادق(ع) از رسول خدا (ص) از خداوند سبحان، نقل كرده كه حضرت حق فرموده:
من دنيا را در ميان بندگانم وام قرار دادم. پس هر كس به من از دنيا قرض بدهد (يعنى از عوايد دنيا به من قرض بدهد) براى هر درهم و يا دينار آن قرض، ده برابر تا هفتصد برابر مىدهم.
اگر كسى از بندگانم از مال دنيا به من قرض ندهد، من از او به زور سه خصلتى را كه به وى داده بودم مىگيرم كه اگر يكى از آن سه خصلت را به ملائكهام مىدادم، بوسيله آن از من راضى مىشدند.
امام صادق(ع) سه خصلت مزبور را صبر بر مصيبت، رحمت خدا و هدايت دانستند.
به نظر مي رسد كه مراد از قرض به خدا در اين حديث صدقه دادن و دستگيري از فقرا باشد چرا كه در روايات ديگر نيز بر اين نكته تاكيد شده كه خدواند صدقه را ده برابر مي كند و قرض را 18 برابر. در تفسير ايه من ذي الذي يقرض الله قرضا حسنا نيز بسياري از مفسرين قرض را به مفهوم زكات و صدقه تفسير كرده اند
متن روايت:
و از ابو على اشعرى از محمد بن عبد الجبار از صفوان بن يحيى از اسحاق ابن عمار و عبد اللَّه بن سنان از ابو عبد اللَّه عليه السلام از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله از خداوند سبحان، نقل كرده كه حضرت حق فرموده: من دنيا را در ميان بندگانم وام قرار دادم. پس هر كس به من از دنيا قرض بدهد (يعنى از عوايد دنيا به من قرض بدهد) براى هر درهم و يا دينار آن قرض، ده برابر تا هفتصد برابر مىدهم. اگر كسى از بندگانم از مال دنيا به من قرض ندهد، من از او به زور سه خصلتى را كه به وى داده بودم مىگيرم كه اگر يكى از آن سه خصلت را به ملائكهام مىدادم، بوسيله آن از من راضى مىشدند.
بعد امام صادق عليه السلام اين آيه را خواند: (كسانى كه هنگام ديدن مصيبت مىگويند ما همه براى خدا هستيم و به سوى او خواهيم رفت. خداوند به چنين اشخاص درود مىفرستد.) اين يكى از آن سه خصلت مىباشد. دومى رحمتى است كه به دنبال آيه بالا آمده (و رحمه) و سومى هم هدايتى است كه به دنبال آن آيه مىفرمايد: (آنان هدايت شده هستند). بعد امام صادق عليه السلام فرمود: اين سه خصلت هستند كه خداوند از بندهاش به جبر مىگيرد.(الجواهر السنية في الأحاديث القدسية (كليات حديث قدسى)، ص: 239).
________________________________________
شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، الجواهر السنية في الأحاديث القدسية (كليات حديث قدسى)، 1جلد، انتشارات دهقان - تهران، چاپ: سوم، 1380ش.
بیانیه مرکزمدیریت حوزه های علمیه خواهران در محکومیت بیانیه پارلمان اروپا
بسم الله الرحمن الرحیم
پارلمان اروپا دراقدامی مداخله جویانه اقدام به انتشار بیانیهای در محکومیت جمهوری اسلامی ایران به نقض حقوق بشر نموده است و با این اقدام گستاخانه همسویی خود را با دشمنان مردم ایران، خصوصا آمریکا و اسرائیل ثابت نمود.
نشان دادن ظاهری متمدن و آراسته و نمایی خوشایند از رعایت حقوق انسانها نمیتواند خوی واقعی و باطن بیبنیان و اساس و وابستگی و سرسپردگی مخفیانه سردمداران اروپا را به لابیهای صهیونیسم مخفی نماید.
عدم شناخت این به اصطلاح سیاستمداران از اعتقادات و باورهای مردم دینمدار و مسلمان ایران اسلامی باعث میشود گاه گاهی نظری از روی توهم مطرح و پس از اندکی رسوا شده و با شرمندگی وخفت به عقب بنشینند.
اینان باید بدانند پیشرفتهای گوناگون در عرصههای مختلف در ایران اسلامی از پشتوانه مردمی معتقد برخوردار است که بر اساس آیه شریفه «واستقم کما امرت» تا پای جانشان در دفاع از دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایستاده و خواهند ایستاد. حال چگونه این امت مومن و متقی به شما اجازه خواهند داد درخصوص مسائلی که نه تنها شرع مقدس آن را قبیح میداند که انسانیت و ارزشهای بشری نیز با آن به ستیزه و مخالفت درآمده است را به آنها دیکته نموده و خواستار آزادی یکی از وقیحترین و زشتترین اعمالتان در بین آنها گردید؟
آیا شما اعمال ننگین خود و هم پیمانانتان را در گذشته و حال که سراسر آزادی و حقوق بشر را نشانه گرفته و به بهانههای گوناگون به جان و مال و ناموس دیگر ملتها تعدی و تجاوز تاخته است را فراموش کرده و نادیده میگیرید؟
به جاست اگر تورقی در اسناد و اخبار و گزارشات ملل دیگر خصوصا در آفریقا و آسیا بزنید و بنگرید که کمتر جایی را میتوان مشاهده نمود که اثری از حضور خصمانه و شیطانی شما و دوستانتان نبوده باشد.
مصر، لیبی، تونس، پاکستان، افغانستان، سوریه، عراق و حتی مردم اروپا وآمریکا و صدها نقطه دیگر از این جهان، شاهد و گواه بیعدالتی و نقض حق انسانها و ملتها به دستان بیکفایت شما مدعیان رعایت حقوق بشر است.
روسا و زمامداران کشورهای آمریکا و اروپا باید بدانند، اینجا ایران است و تمامی تاریخ گواه بر آزادگی و پایبندی مردم آن به اعتقادات و ارزشهای الهی و انسانی بوده و خواهند بود.
قطعا مسئولین محترم و انقلابی این نظام مقدس و آحاد ملت شریف و متدین کشور بزرگ و مسلمانان ایران اجازه هیچ گونه دخالتی را به شما نخواهند داد و هرگونه دسیسه و نیرنگ را به خوبی رصد و دفع خواهند نمود.
مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران بیانیه پارلمان اروپا در متهم نمودن جمهوری اسلامی ایران به نقض حقوق بشررا محکوم نموده و خواستار برخورد مناسب و انقلابی از سوی مسئولین محترم با این گستاخی بزرگ است.
اقتصاد خانواده
اقتصاد خانواده به معنای چگونگی سامان دهی و مدیریت منابع خانه است. خانواده سازمانی است که تولید و توزیع کالاهای مورد نیاز را فراهم می سازد و زن بدون مناقشه به عنوان یکی از دو رکن اساسی خانواده در این سازماندهی و مدیریت، نقش اساسی را ایفا می کند. جایگاه مادری و همسری عمده ی منابع مصرف را به زن می سپارد و انتظار می رود که او بتواند با سازماندهی و مدیریت صحیح بین درآمد و مصرف، توازن برقرار کند و با برنامه ریزی و اجرای صحیح در رشد و توسعه ی اقتصاد خانواده نقش مؤثر ایفا نماید. از آن جا که جدول بازدهی اقتصاد خانواده در تنظیم نمودار رشد و توسعه اقتصادی جامعه و برنامه های کلان بخش های مختلف دولتی و خصوصی تأثیر به سزا دارد، می توان گفت که زنان در واقع نقش کلیدی در استفاده ی بهینه از منابع را دارند. منابع در این جا شامل: زمان، پول یا درآمدهای دیگر می باشد.
دسترسی به منابع سخت، و از دست دادن آن ها آسان است؛ از این رو باید مدیر خانواده با سازماندهی و مدیریت صحیح و سالم بتواند بهترین انتخاب ها و گزینش ها را داشته باشد.
خانواده غیر از منابع مادی منابع دیگری نیز در اختیار دارد که قابل تبدیل به پول نیست و در بیشتر موارد تجدیدپذیر هم نمی باشد. از جمله ی این منابع؛ عشق، انسجام خانواده، خاطرات خوش و … است، و چون این منابع برای اعضای خانواده رضایت خاطر ایجاد می کند، باید نقش اساسی آن ها و جایگاه خاص هر کدام مورد توجه قرار گیرد تا افراد بتوانند با بالاترین سطح مطلوب از آن ها بهترین استفاده را بنمایند؛ از این رو باید گفت: انتخاب، قلب اقتصاد خانواده است.
نقش الگوهای دینی در هدایت زندگی بشر به سوی فلاح و رستگاری دنیا و آخرت زنده و پویا است. حضرت زهرا(س) همان گونه که در تمام شؤون، الگویی حسنه است، در این مورد نیز بهترین نقش را در مدیریت و سازماندهی اقتصاد خانواده ایفا می نماید. در سیره ی عملی حضرت زهرا(س) نقش منابع غیر مادی در اقتصاد اسلامی مهم تر از منابع اقتصادی است که آن حضرت بهترین شکل معقول و منطقی را جهت استفاده از آن ها به کار گرفت. از آن جمله؛ شکرگزاری، دعا و کمک گرفتن از ذکر خداوند برای رفع نیازمندی های مادی خانواده و … بیشترین رضایت خاطر را برای اعضا ایجاد می کند. آنچنان که در ماجرای اطعام مسکین و یتیم و اسیر اعضای خانواده شامل: همسر، فرزندان و حتی خادم منزل با رضایت و خشنودی کامل، حضرت زهرا(س) را همیاری نمودند.
امروز عوامل تأثیرگذار بر رضایت مندی یا تابع مطلوبیت خانواده در ادبیات اقتصادی شامل: عوامل اقتصادی و غیر اقتصادی است که باعث افزایش مطلوبیت خانواده ها می شود.
وظایف اقتصادی زن در اجتماع
همان گونه که خانواده به عنوان واحد کوچکی از اجتماع در پیشرفت و توسعه فرهنگی جامعه نقش اول را دارد، در توسعه و رشد اقتصادی جامعه نیز نقش اساسی را ایفا می کند و میزان، چگونگی و نوع حضور او در عملکرد و چرخه های اقتصاد کشور تأثیرگذار است.
یکی از اساسی ترین اهداف تشکیل خانواده، بقای نسل و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز جامعه است. توسعه و رشد اقتصادی در گرو نیروی کار فعال و تحصیل کرده است؛ بنابراین یکی از عوامل مؤثر در توسعه اقتصادی نیروی انسانی یا سرمایه های انسانی است.
خانواده به عنوان اولین پایگاه تربیت و پرورش منابع انسانی است؛ از این رو جامعه باید با تقویت نهاد خانواده زمینه توسعه اقتصادی را مهیا سازد. امروزه تئوری سرمایه ی انسانی در مقابل سرمایه ی فیزیکی مورد توجه اقتصاددانان و جامعه شناسان دنیا است.
در این نگاه سرمایه های انسانی با ارزش تر از دارایی ها و منابع طبیعی و ذخایر زیرزمینی به شمار می آیند و هرچه بر روی انسان ها سرمایه گذاری شود، رشد و توسعه جامعه افزون خواهد شد.
از این رو؛ پیشرفت علم و دانش، نگرش و مهارت افراد، ظرفیت تولیدیِ جامعه را ارتقا می بخشد و در نتیجه رشد و توسعه ی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تسهیل و تسریع می گردد. این نظریه می تواند در دو سطح خرد و کلان آثار مطلوب خود را نشان دهد. در مقطع خرد، بازدهی خصوصی را افزایش می دهد و در سطح کلان رشد و توسعه ی جامعه را به همراه دارد، و چون پرورش منابع انسانی از کانون خانواده آغاز می شود، و مادران نقش اساسی را در زمینه تربیت و پرورش فرزندان ایفا می کنند، اثرگذاری قابل توجه آنان آشکار است و این نقش، ویژه ی زنان است.
زنان به عنوان عامل پرورش و رشد نیروی کار، در جریان بهره وری و تولید ناخالص ملی سهم دارند، که با سرمایه گذاری در اطلاعات، دانش ها، نگرش ها و مهارت های زنان این ارزش افزوده خواهد شد؛ بنابراین تلاش حاکمان و نظارت و توجه ملّی به این امر بازخورد مستقیم در پیشرفت کشور را دارد؛ زیرا هرگاه منابع انسانی در محیطی سالم و با انگیزه و احساسات و عاطفه و خیرخواهی و … پرورش یابد و با عزت نفس و مناعت زندگی را بگذراند، نیروی قوی تری در چرخش امور اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت. زنان با فراهم کردن و آماده ساختن محیطی با نشاط و صمیمی برای تأمین نیازهای مادی و معنوی و توجه به بهداشت روحی، جسمی و روانی اعضای خانواده اثر مستقیم بر اقتصاد جامعه می گذارند.
سیره ی عملی حضرت زهرا(س) جهت گیری صحیح و نتایج ارزشمندی را نشان می دهد.
حضرت زهرا(س) کار خانه را تا جایی که برای افراد خانواده و حتی فرزندان شیرخوار، مطلوبیت و رضایت خاطر ایجاد می کرد، برنامه ریزی می فرمود. بلال می گوید: روزی حضرت زهرا(س) را دیدم که مشغول آرد کردن گندم بود در این هنگام فرزندش حسین گریه و بی تابی می کرد. خدمتشان عرض کردم: برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ حضرت فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید.
این بهترین الگو برای ایفای نقش مادر و توجه به نیاز عاطفی فرزند و انتخاب صحیح در تخصیص و بهینه سازی اقتصادی است؛ چرا که با این کار حضرت زهرا(س) توجه به رضایت خاطر و مطلوبیت فرزند شیرخوارش را بر ادامه کار منزل ترجیح داد که نتیجه ی این تلاش ها، پرورش منابع و سرمایه های انسانی است؛ آن گونه که همین فرزندان در جهت برقراری عدل و داد و عدالت اجتماعی و اقتصادی و … از تربیت و تعلیم کامل بهره مند شدند و جامعه را نیز رهبری نمودند.
در پرورش منابع نیروی انسانی باید به بعد معنوی و ارزش های اخلاقی و دینی توجه ویژه شود؛ تا این نیروها همراه با پیشرفت و رشد و تعالی در بعد مادی و اقتصادی بتوانند از رشد اخلاقی و ارزشی نیز برخوردار گردند و توسعه اقتصادی در جهت برقراری و تحکیم عدالت اجتماعی که از جمله برنامه های دین است پیش رود؛ وگرنه منافع توسعه ی اقتصادی برای قشر خاصی از جامعه سودبخش خواهد بود و اقشار مستضعف جامعه را در بر نخواهد گرفت.
بصیرت و بینش نسبت به زندگی
نخستین گام موفقیت انسان در گستره حیات، بهره مندی از بینشی روشن و بصیرتی آسمانی است؛ دیدگاهی که آفرینش را در آیینه نگاه آدمی به صورتی زیبا و حقیقی به تصویر می کشاند. آنان که از این مائده الهی بی بهره اند، زندگی خویش را «ساحل تفریح و خوشگذرانی» و یا «میدان بازی و سرگرمی» می دانند و دامنه تلاش خود را در روزهایی زودگذر، به دست فراموشی می سپرند.
فاطمه زهرا(ع) با نگاهی از آن سوی دیده ظاهری به آفرینش می نگریست. نوری برخاسته از خودسازی، معنویت و تهذیب نفس از عمق جان او نمایان بود که با آن تمامی ظلمتها و تیرگیهای باطنی حیات کنار زده می شد و حقیقت هستی در برابر نگاه او نمایان می گردید. از این رو، هیچ گاه زر و زیور زندگی از او دلربایی نکرد و لذات و خوشیهای زودگذر، فریبای دل و دیده او نگردید.
هنگامی که سخن از دنیا و آنچه که او دل در گرو آن دارد و شیفته آن است مطرح می شد، با روشن بینی مهربانانه ای می فرمود: از دنیای شما سه چیز را بسیار دوست دارم:
1. تلاوت قرآن
2. نگاه به چهره رسول خدا(ص)
3. انفاق در راه خدا
و چون رسول اکرم(ص) به او فرمود: دخترم! آیا دوست داری دعایی به تو بیاموزم که هیچ کس آن را نمی خواند مگر آنکه خواسته های او تحقق می پذیرد؟ در پاسخ پدر بیان کرد:
«پدر جان! چنین دعایی از دنیا و آنچه در آن است نزد من محبوب تر است.»و با فرا گرفتن آن دعا، هیچ گاه رسالت خود را در عرصه انسانیت و عبودیّت فراموش نکرد و جلوه های رفاه و خوشی او را از فکر دیگران غافل ننمود.فاطمه(ع) نمونه کامل و تمام عیار سخن پدر بود که فرمود:
«من و هر کس (پیروی ام) می کند با بینایی و بصیرت به سوی خدا دعوت می کنیم.» زیرا در لحظه هایی که وسوسه های شیطانی و گرد و غبار نفسانی مقابل دیدگان انسان قرار گرفته او را به معصیت و نافرمانی سوق می دهد، او با بینشی روشن و به دور از احساسات راه رشد و سعادت را فراموش نکرده، تنها یک هدف را دنبال می کند و آن «رضایت پروردگار بزرگ» است و بس.
شبی که آن حضرت در سن نه سالگی به منزل شوهر پا نهاد، با چشمانی اشکبار و حالتی نگران رو به همسر خود کرد و فرمود: «در باره حال و رفتار خود فکر کردم و به یاد پایان عمر خویش و منزلگاه دیگر به نام قبر افتادم که امروز از خانه پدر به خانه شوهر منتقل شدم و روزی دیگر از اینجا به خانه قبر و جایگاه ابدی خود خواهم رفت.در این آغازین لحظه های زندگی تو را به خدا سوگند می دهم که بیا به نماز بایستیم تا با هم در این شب خدا را عبادت کنیم.»
بالای هفت پرده نیلی است جای ما
پا چون حباب بر سر دنیا گذاشتیم
ما را بس است جلوه گه شاهدان قدس
دنیا برای مردم دنیا گذاشتیم
صفحات: 1· 2
همسرداری فاطمی (س)
زندگی، کانونی است که با فرازها و نشیبهای بسیاری همراه است و شادیها و شیونها در کنار هم دیده می شود. نوع نگاه و بینش زن و شوهر و اهداف آن دو، سختیها را سهل و ناهمواریها را هموار می سازد، به گونه ای که هر یک به استقبال حوادث می روند و با تمام تلاش در پی آرامش، صفا، صمیمیت و مهربانی در زندگانی خواهند بود. به یقین آنچه به جلوه های تلخ و شیرین زندگی رنگ دیگری می بخشد و ظرفیت فراوان نسبت به رفاه و غنا و شکیبایی لازم در فقر و اندوه به ما می دهد ـ به گونه ای که با روحیه ای سرشار و به دور از یأس و نومیدی و یا بی هویتی و از خودباختگی به حیات خود ادامه می دهیم ـ ارزشهای اخلاقی و صفات روحی روانی است؛
روابط عاطفی و منطقی انبیا با مردم و نقش کیمیاگون حسن خلق و احسان رسولان و رهبران فکری فرهنگی در جلوه «اخلاق انبیا» مطرح شده است.که فاطمه زهرا(ع) اسوه ای تمام عیار در این میدان است.او از اوان طفولیت با سختیها و مشکلات همزاد بود. دشواریهای سه ساله در شعب ابوطالب و سنگلاخهای مبارزه با سران کفر و نفاق، مردان مرد را از پای در می آورد اما نیروی ایمان و عشق چنان توانی به این نوجوان و جوان بخشیده بود که با نهادی پاک و روانی شفاف یکایک ناهمواریها را پشت سر می گذاشت. و آن هنگام که به خانه همسر پای گذارد، آغازی دیگر با مرحله ای نو در ستیز با سختیها بود و در این هنگامه های طاقت سوز «اخلاق زناشویی و خانوادگی» او پدیدار می شد و این رضایت مندی و روابط عمیق عاطفی محدود به زمان رفاه نمی شود . روزی که امام(ع) غذایی از همسر عزیز خود خواست تا بدان گرسنگی خود را برطرف سازد، فاطمه(ع) در جواب گفت: سوگند به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید، دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم، آنچه بود به شما و فرزندانم ؛ حسن و حسین دادم و خود از غذای اندک موجود استفاده نکردم. حضرت با تأسف بسیار فرمود: فاطمه جان! چرا مرا آگاه نکردی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟ و آن بانو در جواب عرض کرد:«ای اباالحسن! من از پرودگار خود حیا می کنم چیزی را که تو بر آن توان و قدرت نداری درخواست نمایم.») و در زمانی دیگر که فاطمه(س) سؤال از غذای روزشان مطرح کرد و پس از آن از انفاق درآمد همسر خود در راه خدا آگاه شد، با اندوه بسیار ـ از سؤال خود ـ فرمود:فَاِنّی اَسْتَغْفِرُ اللّه و لا اَعودُ اَبَدا؛من از خدا آمرزش می طلبم و دیگر مرتکب این رفتار نخواهم شد!
عشق و محبت توأم با احترام به همسر؛ از اهداف مهم در ازدواج، آرامش و رابطه ی محبت آمیز میان زوجین است، برقراری روابط عاطفی، نقش مهمی در استحکام خانواده و حسن رابطه و سازگاری زن و شوهر دارد. خداوند در آیه ی 21 سوره ی روم، به اصل وجود عشق و احساس محبت متقابل بین زن و شوهر اشاره فرموده:
از نشانه های خداوند این است که از نوع خودتان، همسرانی برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و میانتان دوستی و رحمت نهاد.
صفحات: 1· 2
ارتباط با خداوند از نگاه حضرت زهرا(سلام الله علیها)
دنیا،نمایشگاهى است از زیبایىها و زشتىها زیبایىهایى که یزدان آفرید و پلشتىهایى که انسان آفرید و هر دو هم بسیارند؛ و فاطمه (سلام الله علیها) مىفرمود: «از دنیاى شما، سه چیز را دوست مىدارم که یکى از آنها قرآن را با توجه خواندن است.»
حضرت زهرا در برابر پروردگار، کوچکى کوچکترین موجود - انسان - و بزرگى بزرگترین معبود - خدا - را مىدید و از کوتاهى خویش در انجام فرمانهاى الهى مىهراسید؛ آن چنان که یزدان در برابر فرشتگانش به او افتخار مىکرد و مىفرمود: «به کنیزکم فاطمه بنگرید، چگونه اندامش از هراس [احتمال کوتاهى در برابر] من مىهراسد؟!
آن هم زهرایى که پیامبر(صلی الله علیه واله) درباره ی او فرمود: «خداوند اندام و دل فاطمه را از خداباورى و یقین، سرشار کرده است.»2 بانویى که در آسمان ایمان چنان اوج گرفته بود که ایمان و باور به او، در ردیف ایمان و باور به پیامبر(صلی الله علیه واله) و آفریدگار محسوب مىشود.
آغازی به سبک فاطمی
به گذشته ای پایان می دهی وقتی راهی جدید را برای رفتن شروع می کنی ، با اولین قدم آینده را جان می بخشی ،
آغاز و پایان و پایان و آغاز ؛
این صحنه تکراری زندگی بشر است اما کدام شروع ،به این تکرار پایان می بخشد ؟روح می دمد ؟
عبور از خانه پدر به خانه همسر برای همه دختران جوان تجربه ای است پر حاشیه
سرور زنان جهان آن هنگام که به خانه همسر پا نهاد، با چشمانی اشکبار و حالتی نگران رو به همسر خود
کرد و فرمود:
«درباره حال و رفتار خود فکر کردم و به یاد پایان عمر خویش و منزلگاه دیگر به نام قبر افتادم که امروز
از خانه پدر به خانه شوهر منتقل شدم و روزی دیگر از اینجا به خانه قبر و جایگاه ابدی خود خواهم
رفت.در این آغازین لحظه های زندگی تو را به خدا سوگند می دهم که بیا به نماز بایستیم تا با هم در
این شب خدا را عبادت کنیم»
ما نغمه الله اکبر بر زبان داریم
الله اکبر
یعنی تجلی شکوه توحید ، بردل های موحد ، بر زبان های صادق وبر قدم ها و عزم های راسخ
الله اکبر
یعنی آفرینش حرارت ،توان وقدرت بر دل های منتظر ، برقدم های کوچک و بزرگ، یعنی رمز حیات
الله اکبر
یعنی یک رنگ ، یک راه ، یک امت ،یک دل ، یک زبان و یک خواهش ، یک بینش و یک کلام : آزادی از قید بندگی دنیا و نیا داران
الله اکبر
یعنی ما زنده ایم به قدرت توحید، به معجزه ایمان ، و در این زندگی از هیچ قدرتی نمی هراسیم و به هیچ ظلمتی ،نور ، نمی کشیم
الله اکبر،
یعنی تحقق اراده الهی و معراج انسان در زمین به دست پاکانی از تبار ولایت علی بن ابی طالب(ع)
الله اکبر
یعنی نه قدرت های پوشالی و نه بمب های اتم و نه دستان پلیدی که در پی اسارت انسانند ، نمی توانند بر آسمان ایمانمان رخنه کنند که ما زنده ایم به قدرت توحید و به معجزه ایمان .
تاريخى ترين سند مبارزاتى امام خمينى
قيام لله ، يگانه راه اصلاح جهان
بسم الله الرحمن الرحيم
قال الله تعالى :
قل انما اعظكم بواحده ان تقوموا لله مثنى و فرادا
خداى تعالى در اين كلام شريف ، از سرمنزل تاريك طبيعت تا منتهاى سير انسانيت را بيان كرده و بهترين موعظه هايى است كه خداى عالم از ميان تمام مواعظ انتخاب فرموده و اين يك كلمه را پيشنهاد بشر فرموده ، اين كلمه تنها راه اصلاح در جهان است . قيام براى خداست كه ابراهيم خليل الرحمن را به منزل خلت رسانده و از جلوه هاى گوناگون عالم طبيعت رهانده .
قيام لله است كه موسى كليم را با يك عصا به فرعونيان چيره كرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نيز او را به ميقات محبوب رساند و به مقام صعق و صحو كشاند. قيام براى خداست كه خاتم النبيين صلى الله عليه وله را يك تنه بر تمام عادات و عقايد جاهليت غلبه داد و بت ها را از خانه خدا برانداخت و به جاى آن توحيد و تقوا را گذاشت و نيز آن ذات مقدس را به مقام قاب قوسين او ادنى رساند.
بدبختى و تيره روزى ما به خاطر قيام براى منافع شخصى است .
خودخواهى و ترك قيام براى خدا ما را به اين روزگار سياه رسانده و همه جهانيان را بر ما چيره كرده و كشورهاى اسلامى را زير نفوذ ديگران درآورده . قيام براى منافع شخصى است كه روح وحدت و برادرى را در ملت اسلامى خفه كرده . قيام براى نفس است كه بيش از دهها ميليون جمعيت شيعه را به طورى از هم متفرق و جدا كرده كه طعمه مشتى شهوت پرست پشت ميزنشين شدند. قيام براى شخص است كه يك نفر مازندرانى بيسواد را بر يك گروه چندين ميليونى چيره مى كند كه حرث و نسل آنها را دستخوش شهوات خود كند. قيام براى نفع شخصى است كه الان هم چند نفر كودك خيابانگرد را در تمام كشور بر اموال و نفوس و اعراض مسلمانان حكومت داده . قيام براى نفس اماره است كه مدارس علم و دانش را تسليم مشتى كودك ساده كرده و مراكز علم قرآن را مركز فحشا كرده . قيام براى خود است كه موقوفات مدارس و محافل دينى را به رايگان تسليم مشتى هرزه گرد بى شرف كرده و نفس از هيچ كس در نمى آيد. قيام براى نفس است كه چادر عفت را از سر زن هاى عفيف مسلمان برداشت و الان هم اين امر خلاف دين و قانون در مملكت جارى است و كسى بر عليه آن سخن نمى گويد. قيام براى نفع هاى شخصى است كه روزنامه ها كه كالاى پخش فساد اخلاق است ، امروز هم همان نقشه ها را كه از مغز خشك رضاخان بى شرف تراوش كرده تعقيب مى كنند و در ميان توده پخش مى كنند. قيام براى خود است كه مجال به بعضى از اين وكلاى قاچاق داده كه در پارلمان بر عليه دين و روحانيت هر چه مى خواهند بگويند و كسى نفس نكشد.
براى نجات دين از دست مشتى شهوتران قيام كنيد.
هان اى روحانيين اسلامى ! اى علماء ربانى !اى دانشمندان ديندار! اى گويندگان آيين دوست ! اى دينداران خداخواه ! اى خداخواهان حق پرست ! اى حق پرستان شرافتمند! اى شرافتمندان وطنخواه ! اى وطنخواهان باناموس ! موعظت خداى جهان را بخوانيد و يگانه راه اصلاحى را كه پيشنهاد فرموده بپذيريد و ترك نفع هاى شخصى كرده تا به همه سعادتهاى دو جهان نائل شويد و با زندگانى شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شويد. (ان لله فى ايام دهركم نفحاث الافتعر ضوالها) امروز روزى است كه نسيم روحانى الهى وزيدن گرفته و براى قيام اصلاحى بهترين روز است ، اگر مجال را از دست بدهيد و قيام براى خدا نكنيد و مراسم دينى را عودت ندهيد، فرداست كه مشتى هرزه گرد شهوتران بر شما چيره شوند و تمام آيين و شرف شما را دستخوش اغراض باطله خود كنند. امروز شماها در پيشگاه خداى عالم چه عذرى داريد؟ همه ديديد كتاب هاى يك نفر تبريزى بى سروپا را كه تمام آيين شماها را دستخوش ناسزا كرد و در مركز تشيع به امام صادق و امام غايب روحى له الفدا آن همه جسارت ها كرد و هيچ كلمه از شماها صادر نشد. امروز چه عذرى در محكمه خدا داريد؟ اين چه ضعف و بيچارگى است كه شماها را فرا گرفته ؟ اى آقاى محترم كه اين صفحات را جمع آورى نموديد و به نظر علماى بلاد و گويندگان رسانديد، خوب است يك كتابى هم فراهم آوريد كه جمع تفرقه آنان را كند و همه آنان را در مقاصد اسلامى همراه كرده ، از همه امضا مى گرفتيد كه اگر در يك گوشه مملكت به دين جسارتى مى شد، همه يك دل و يك جهت از تمام كشور قيام مى كردند. خوب است ديندارى را دست كم از بهائيان ياد بگيريد كه اگر يك نفر آنها در يك ديه زندگى كند، از مراكز حساس آنها با او رابطه دارند و اگر جزئى تعدى به او شود، براى او قيام كنند شماها كه به حق مشروع خود قيام نكرديد، خيره سران بيدين از جاى برخاستند و در گوشه زمزمه بيدينى را آغاز كردند، به همين زودى بر شما تفرقه زده ها چنان چيره شوند كه از زمان رضاخان روزگارتان سخت تر شود:
و من يخرج من بيته مهاجرا الى الله و رسوله ثم يدركه الموت فقد وقع اجره على الله
سيد روح الله خمينى
تاريخ : 10/ 1/41
امید
هوای سرد جانم را به درد آورده ، صدای باد از روی یخ ها عبور می کند و برگوش جانم تازیانه می زند ، خورشید در پشت ابرها پنهان است .برف زمین را پوشانده ، گویا قصدآب شدن ندارد، کمی دورتر صدای دسته جمعی سگ ها به گوش می رسد…..
گویا این برف و سرما آنها را شادمان کرده و جشن برپا نموده اند …..
از سویی دیگر ، گرگ های گرسنه فکر و خیال هایی بر سر دارند چون در صحرا و بیابان چیزی دستگیرشان نشده باید فکر کننند و حمله دسته جمعی را آغاز کنند ؟!
شاید شکمی از عزا در بیاورند چون آنها چیزی جز دریدن نمی دانند غافل از آنکه چشمانی بیدار، تفنگ در دست ، انتظار آنها را می کشند .
به نظر می آید مردان سپیده دم،مردان بیداری، که هم نشان از سرخی شفق دارند و هم نشان از سپیدی صبح ،از راه می رسند و با خود مژده طلوع خورشید را می دهند که گرمی و حیات را به طبیعت مرده بازگرداند .
آهسته آهسته وجودم گرم می شود دیگر صدای باد ،سوز سرما نمی تواند گرمای وجودم را از من بگیرد ،چون امیدوار شدم .امید به حیات آن هم نه از جنس معمولی آن ،حیات به معنی آب حیات و اکسیر بقا.
برای همین بهمن فجری بی غروب برای جهان و تاریخ بشریت است و مقدمه ای برای صلح جهانی .
به قلم صبا از مدرسه علمیه بقیع
دهه فجر گرامی باد
با گرامیداشت دهه فجر امیدواریم که با مجاهدت هایی که پشتوانه این انقلاب هستند در مسیر تعالی و بالندگی این انقلاب نورانی را یاری رسانیم
استقلالِ استقلال
سالروز نهم دی ماه هشتاد و هشت در حافظه تاریخی این کشور باقی مانده است . در تاریخ ششم دی ماه عاشورا برگزار شد و نهم دی ماه حضور ملی مردم .
نهم دی ماه از آن جهت دارای اهمیت است که این حضور ملی به خواستگاه سیاسی آنان و استقلالشان باز می گردد . در عصر ارتباطات و رسانه ها ، دنیای مجازی ، قدرتی رسانه ای برای کنترل اندیشه ها و قلب ها درخدمت سرمایه داری جهانی است و چه بی مهابا و مقتدرانه و نامحسوس و رنگ رنگ با جذابیت رنگین کمان به درون ساختار اندیشه ها نفوذ می کنند،این روزها در کنار خود کشورهای فراوانی را می بینیم که استقلال به دست می آورند اما عمر این استقلال کوتاه است بعد از آن حوادث غم انگیز و دردناک عبارت بی ربطی نیست که بگوییم :
«نهم دیماه سالروز استقلالِ استقلال ایران است »استقلالی که مصادره نشد و اگر مصادره شده بود امروز خانه های امن مردم نیز معرکه تفنگداران کشورها می شد .
استقلال ایران،استقلالی که به قدرت معنویت، زعامتی که عطشناک برای قدرت از هر ابزاری استفاده می کند به دست نیامده است ، علی رغم اینکه تبلیغات رسانه ای آنها اصرار بر القای چنین نکته ای دارد خرید و فروش استقلال کشورها از طریق دنیای مجازی و کنترل فراگیر افکار و قلبها درشرایطی محقق می شود که شهروندان کشورهای مورد معامله خود بهره ای از این خرید و فروش ها جز عرضه رایگان خون و جان و مالشان و از بین رفتن سرمایه های ملی نمی برند .امروز هوشمندتر از دیروز کم تر سربازان خود را به کشورها برای تصاحب می برند . کاری می کنند که افراد و اجزای کشورها بدون مقاومت خود عنصری برای تقابل با درون خود شوند و دقیقا در این مقطع تاریخی کشور ما و در این صفحه از سناریوی سیاسی آنان بود که در نهم دی ماه ذکاوت و هوش ملی مردم در یک اجتماع هماهنگ به نمایش درآمد . پرچمی بزرگ بر روی دستان خود حمل کردند اکثر تصویرها نماد یک پرچم بود؛ نماد کلیت یک کشور و تمامیت ارضی و تمامیت استقلال و عکس کسانی بر دست ها حرکت می کرد که خود عمری برای دفاع از هویت و اعلان استقلال این ملت جدی ترین مجاهدت ها را درتابلوی زندگی خود داشتند شاید راز این صحبت را بیشتر دریافتیم که «اگر می خواهید به کشور شما آسیبی نرسد پشتیبان ولایت فقیه باشید »
فقاهتی که برای ولایتش از خود حرصی برای تصاحب قدرت نشان نداده بود آنچه در زندگی آنان مشهود بود قبول زحمت و رنجی مضاعف برای حفظ اقتدار کشوری بود که برای برپایی اش جوانان از سرمایه عمر و جان خود گذشتند وقتی در خیابان قدم بر می داشتیم با همه جان و وجود خویش عکس انسانی را که استقلال را به این کشور نه به رسم تعارف و هدیه و ماموریت از جانب بیرون مرزها، که به رسم یک رهبر امین ، صادق بی تمنای دنیا ، از سرمایه تبعید و جهاد وحتی تحمل شهادت فرزند خویش به این ملت بخشیده بود .
یاد قدم های وزین «نلسون ماندلا» که طبقی از گل را به سوی مرقد امام حمل می کرد تصویری از ترجمان هم زبانی مردان بزرگی است که برای ملت های خود رنج های بی پایان متحمل شده اند . امام هم تجلی طاغوت در یک سلسله را درهم پیچید و هم تمام عمر با طغیان نفس خویش و طغیان نفس دوستان خویش مبارزه کرد .فراز و فرود صدای امام در سخنرانی ها نصیحت ها ،وبیم و امیدهایی که از آن می فرمود خود گواه مستندی است بر سبک زندگی و مدیریت اجتماعی آن مرد با فضیلت در عرصه حکومت . تحمل این واقعیت سخت است که آدم هایی با وجدان بیدار وتاریخ ساز، میلیون ها کیلومتر دورتر بفهمند که امام خمینی چه بود و چه کرد و افرادی از هم وطنان مرعوب دنیای مجازی متوجه نباشند که چه می گویند و چه می کنند .
صدای «های لیدر » نلسون ماندلا نیز به رهبری معظم امروزمان در گوش این ملت همیشه گواهی صادق بر ابراز احترام و تقدیر جهانی است که می فهمد حقیقت چیست ،خدمت صادقانه کجاست ، مهربانی به حال یک ملت با ارزش مصداقش چیست .سخن دیگری که در آن مجال به گام های استوار خویش بر کف خیابان نوشتیم تقاضایی بود که از نسل شهیدان به امانت به گوش رهروان رساندیم اگر به قدرت نشستید ، قدرت امانتی است برای ظهور و بروز توانایی ها به نفع کسانی که به ما اعتماد کرده اند و به ما امانت سپرده اند.
قدرت امانت خداست نه ملکِ طلق کسی؛ قدرت سرمنشا همه ی شدن های بایسته و لیاقت های یک ملت است ، ملتی که از سرمایه های مادی و معنوی در ساختن تمدنی دوباره برخوردار است و اگر مسئولان آن فقط به تفاخر هفت هزار ساله بسنده نکنند و آن را سرمایه ای برای بازسازی آن تمدن صرف کننند چنین اتفاقی خواهد افتاد .
خانواده و وابستگان عزیزانی که بر مسند صندلی های امانتی قدرت ، توفیق خدمت می یابند نیز اگر ظرفیت بی حساب قدرت آنان را وسوسه می کند به خود نهیبی زنند به هوش آیند که این بار بار امانت است و بار تصاحب و تملک نیست .! سعادت ابدی نصیب کسانی است که در مسند قدرت زبانه های آتشین تهدید و تحقیر ابدی این ملت را خوب دریافتند و به زیبایی به وظایف و امانتداری خود پرداختند زیباترین صحنه های تجلی خدمت را آفریدند که زندگی شان قرین برکت های بی پایان باد .
صندلی نشینان قدرت همچون تدبیری که امام علی (علیه السلام) نسبت به خویشان خویش داشت حتی اگر به ناراحتی خانواده شان منجرمی شود، از حق ملت و از حق خدا اجرت نگیرند که صندلی نشینی قدرت در نظام جمهوری اسلامی بیش از هر کشور دنیا و بیش از هر نقطه سیاسی، بار امانت ویژه و اختصاصی تری است؛ زیرا پاک ترین های بشر در عصر حاضر به پای این نهال جان نشانده اند . از کدامین شان بگوییم از پیر یا جوان شان ،از عالم یا عامی شان ، کودک های معصوم یا سالخوردگان شان، دانشمندان و فرهیختگان شان همه و همه خون دادند .
ازخون چمران بگوییم که بالاترین اندیشه ها را در نوردیده بود و دست هایش بالاترین خدمات را به یتیمان کرده بود و فکر پاکش سخت ترین معادلات مهندسی و علم فیزیک را در بهترین دانشگاه های معاصر حل کرده و گذرانده بود اما وجودش را به پای نهال انقلاب گذارد دشت ها و کوه ها را در نوردید تا متجاوز خاک این کشور را درننوردد.
از مطهری بگوییم که با عناوین مهمی برای رسیدگی به جامعه اش به شورای انقلاب آمده بود در آن یادداشت فرهنگ ،اقتصاد ،ازدواج جوانان …سر تییتر یادداشت آن شهید بزرگ بود و……. چنانکه دیدیم کانون اندیشه اش را نشانه رفتند .
از بهشتی بگوییم که تمام تکیه اش بر این بود که عنان قدرت جز در سایه تربیت نفس و اندیشه بالنده کنترل نخواهد شد و
او بود که فریاد می کرد هدف وسیله را توجیه نمی کند .
از شهید محبوبه دانش ،کتابداری فتاده بر خیابان هفده شهریور بگوییم .
از شهدای جنگ همچون شهید باقری ،بروجردی، کاوه، باکری، از عارفانی بگوییم که فرموده امام ره صدساله را یک شبه رفتند .از کدام و کدامین بگوییم ….
آری امام این شهدا شخصیتی محبوب و «کاریزما» بود که جاذبه اش را نه از درخت سیب نوفل لوشاتو گرفته بود و نه از تعریف دیگران و نه از مقدار تملکی که تصاحب کرده باشد . او قدرت معنوی و جاذبه اش را از ارتباط صادقانه با خدای آسمان گرفته بود .
نه به این معنا که بگوییم قدرت الوهی بارویکرد تقدس بخشی به قدرت برای فریب مردم داشت ونه تقدسی فاقد عمل و پشتوانه، آن مرد الهی مصداق دوستان خدا که ترس و حزنی بر آنها نیست «لاخوف علیهم و لاهم یحزنون » بود که عشق جانسوز به هدایت و خوشبختی مردمان خدا داشت .
استقلال این کشور مرهون شخصیت نظام یافته و تربیت شده او در ساختار تشیع است استقلال این کشور مستقر ومستقل خواهد ماند تا ابدیت؛ مصادره شدنی نیست زیرا خدا؛ حافظ آن است، خدایی که از قلب های این مردم پاک پرور در این عصر صدایش شنیده می شود ……الله اکبر .
روز نهم دی در تاریخ ماند
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای در گزارشی به بازخوانی دیدگاه های مقام معظم رهبری درباره 9 دی 1388 پرداخته است.
روز نهم دی در تاریخ ماند. این جمله رهبر انقلاب اسلامی است. ایشان فتنه 88 را حاصل برنامه ریزی چندین ساله ی دشمنان و در ادامه ی قضایایی چون فتنه ی سال 78 تحلیل می کنند و راه حل علاج آن را حرکت عظیم مردمی همانند آنچه در 9 دی سال 88 اتفاق افتاد، می دانند. از نگاه رهبر انقلاب روح دیانت حاکم بر دلهای مردم و توجه به فرهنگ عاشورا از خصوصیات مشترک حماسه ی 9 دی و حوادث دوران پیروزی انقلاب اسلامی است.
آیت الله خامنه ای حرکت 9 دی را عامل در هم پیچیده شدن بساط فتنه و فتنه گران و حادثه ای ماندنی در تاریخ معرفی می کنند.
آنچه در ادامه می آید گزیده ای از «روایت تاریخی حماسه 9 دی» در بیانات رهبر انقلاب اسلامی است:
برنامه ریزی 10 ساله دشمن برای فروپاشی نظام اسلامی در سال 78 و 88
دشمنان ما تصور می کردند با رحلت امام(ره)، آغاز فروپاشی این نظام مقدس کلید زده خواهد شد. آنها خیال می کردند امام که رفت، به تدریج این شعله خاموش خواهد شد، این چراغ خاموش خواهد شد. بعد، مراسم تشییع جنازه ی امام(ره)، آن احساسات مردم، آن حرکت عظیم مردم در حمایت از کاری که خبرگان کردند، اینها را مایوس کرد. یک برنامه ریزی 10 ساله کردند - این تحلیل من است، این به معنای اطلاع نیست؛ تحلیلی است که قرائن آن را برای ما اثبات می کند - 10 سال بعد امیدوار بودند که نتیجه بدهد. سال 78 که آن حوادث پیش آمد، آن کسی که این حوادث را خنثی کرد، مردم بودند. روز بیست و سوم تیر سال 78 مردم آمدند در خیابانها، توطئه ی دشمن را که سالها برایش برنامه ریزی کرده بودند، در یک روز باطل کردند. آن روز گذشت. موج دوم، باز یک برنامه ریزی 10 ساله بود تا سال 88 . به نظرشان فرصتی به دست می آمد. به خیال خودشان زمینه ها را آماده کرده بودند. مطالباتی هم مردم داشتند - مردمی که وابسته ی به نظامند، وفادار به نظامند - فکر کردند از این مطالبات بتوانند استفاده کنند؛ لذا آن قضایای سال 88 به وجود آمد. دو سه ماه تهران را متلاطم کردند - البته فقط تهران را - دو سه ماه توانستند دلها و ذهنها را به خودشان مشغول کنند. اینجا هم مردم آمدند توی میدان. بعد از آنکه باطنها ظاهر شد، در روز قدس مردم دیدند که اینها حرف دلشان چیست، در روز عاشورا فهمیدند که اینها عمق خواسته هاشان تا کجاست، مردم عزیز ما به میدان آمدند و حماسه ی 9 دی را به راه انداختند. نه فقط در تهران، بلکه در سراسر کشور، میلیونها نفر در روز نهم دی، بعد هم بلافاصله در بیست و دوی بهمن آمدند توی میدان، غائله را ختم کردند. این، هنر مردم است. درود به مردم ایران. درود به ملت مومن و مبارز و بصیر و آگاه ایران. ان شاالله به توفیق الهی، مردم همین راه را و همین خط را و همین آرمان را و همین عزم و همت را تا آخر ادامه خواهند داد. 14/3/1390
حضور پرشور مردم؛ عامل شکست فتنه هجدهم تیر و فتنه 88
در فتنه ی هجدهم تیر، پنج روز بعد از اینکه فتنه گران فتنه ی خود را شروع کردند، مردم آن حرکت عظیم 23 تیر را، نه فقط در تهران، بلکه در سایر شهرها به راه انداختند. در فتنه ی 88، دو روز بعد از حوادث عاشورا، آن قضیه ی عظیم نهم دی به راه افتاد. همان وقت بعضی از ناظران خارجی که از نزدیک دیده بودند، در مطبوعات غربی نوشتند و ما دیدیم، که گفته بودند آنچه در نهم دی در ایران پیش آمد، جز در تشییع جنازه ی امام، چنین اجتماعی، چنین شوری دیده نشده بود. این را مردم کردند. حضور مردم اینطور است.
حرکت عظیم مردمی؛ تنها راه حل مقابله با فتنه 88
فتنه ی 88 تنها آن چیزی نبود که توی خیابان به وسیله ی تعدادی آدم دیده شد؛ این یک چیز ریشه داری بود، یک بیماری عمیقی درست کرده بودند، اهدافی داشتند، زمینه ها و مقدمات فراوانی برایش چیده شده بود، کارهای بزرگی شده بود و هدفهای بسیار خطرناکی دنبال این کار بود، که با این برخوردهای گوناگون سیاسی و امنیتی و اینها حل نمی شد؛ یک حرکت عظیم مردمی لازم داشت؛ که این حرکت، حرکت 9 دی بود؛ آمدند بساط فتنه و فتنه گران را در هم پیچیدند. لذا حادثه ی 9 دی یک حادثه ی ماندنی در تاریخ ماست. من آن سال هم گفتم - پارسال بود یا سال پیش از آن بود - که این حادثه، حادثه ی کوچکی نیست. این حادثه، شبیه حوادث اول انقلاب است. این حادثه بایستی حفظ شود، بایستی گرامی داشته شود. 21/9/1390
روح دیانت حاکم بر مردم؛ نقطه مشترک 9 دی و حضور مردم در سال 57
در قضیه ی 9 دی سال 88 یک نکته اساسی است و آن نکته برمی گردد به هویت انقلاب و ماهیت انقلاب. یعنی همان روحی که حاکم بود بر اصل انقلاب ما و آن حضور عظیم بی نظیر تاریخی در سال 57، همان روح در ماجرای 9 دی نشان داده شد؛ کما اینکه در قضایای گوناگون دیگر هم نشان داده شده، لیکن در 9 دی به شکل بارزی نشان داده شد؛ به طوری که جای انکار و تردید و تامل برای هیچ کس از بدخواهان و دوستان و دشمنان و دیگران باقی نگذارد. آن روح چه بود؟ روح دیانت حاکم بر دلهای مردم بود. 21/9/1390
**
توجه به فرهنگ عاشورا؛ خصوصیت مشترک 9 دی و حوادث اول انقلاب
یکی از خصوصیات دیگری که در حادثه ی 9 دی هست، که باز آن را کاملا به حوادث انقلاب نزدیک می کند، مسئله ی عاشوراست. یعنی در حوادث اول انقلاب هم محرم پیش آمد و امام آن نکته ی عظیم عجیب تاریخی را بیان کردند: «ماهی که خون بر شمشیر پیروز است». این حرف کوچکی نیست: پیروزی خون بر شمشیر. ماها عادت کرده ایم، این حرفها را هی تکرار می کنیم؛ کانه عمقش گاهی از یادمان می رود. خون بر شمشیر پیروز می شود، مظلوم بر ظالم فائق می آید، کشته بر کشنده فائق می آید؛ این همان چیزی است که در عاشورا پیش آمد. امام این را در محرم سال 57 مطرح کردند، در قضیه ی 9 دی هم باز پای امام حسین در میان بود، پای عاشورا در میان بود. اگر آن حرکات سخیف و در واقع گریه آور از سوی این گروه های ایضا سخیف، در عاشورا پیش نمی آمد، این حرکت عظیم و این تحرک عمومی مردم معلوم نبود به این شکل به وجود بیاید. اینجا هم پای عاشورا در میان بود. 21/9/1390
**
موضع گیری صریح در مقابل اهانت به امام حسین(ع)؛ نشانه روشن بینی مردم
می بینید مردم پایبندی شان به مسائل دینی و ارزشهای معنوی بیشتر شده است. کی در کشور ما این همه جوان در مراسم معنوی شرکت می کردند؛ در مراسم عبادی ماه رمضان، در روز عید فطر؟ این اجتماعات عظیم، این روشن بینی مردم در زمینه ی مسائل سیاسی سابقه نداشته است. بعد از اهانتی که در روز عاشورای سال 88 به وسیله ی یک عده تحریک شده نسبت به امام حسین انجام گرفت، دو روز فاصله نشد که مردم در روز 9 دی توی خیابانها آمدند و موضع صریح خودشان را علنی ابراز کردند. دستهای دشمن و تبلیغات دشمن نه فقط نتوانسته مردم را از احساسات دینی عقب بنشاند، بلکه روزبه روز این احساسات تندتر و این معرفت عمیق تر شده است.
بیانیه مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران به مناسبت سالروز حماسه 9 دی
بسم الله الرحمن الرحیم
9 دی ماه 1388، یادآور حماسهای است که محل تبلور بینش صحیح و حضور بهموقع و بهجای ملت ایران، در دفاع از ولایت است. مردم غیور و آگاه ایران اسلامی در این روز با حضور در صحنه کسانی را که سعی در ایجاد خلل در حرکت انقلابی خود داشتند ناامید کردند. فتنهگران غافل از عنصر اعتقاد و ایمان راسخ در ملت مسلمان ایران به قهر الهی دچار شدند و اکنون که همچون گذشته انقلاب اسلامی ایران بر قلوب مومنین استوار است، تبلیغات و تحریکات عناصر خودباخته غرب و شرق کوچکترین خللی در تداوم راه آن که همانا راه امام راحل و رهبر معظم انقلاب مدظله العالی است، نخواهد گذاشت. امروز و در سالروز آن حماسه دشمنشکن مردم ایران اسلامی، بار دیگر دست بیعت خویش را به حبل الله المتین میدهد و از درگاه الهی، استقامت همیشگی در صراط مستقیم او که به راستی راه نبی مکرم اسلام صلوات الله علیه و ائمه هدی علیهم السلام است مسالت دارد. کارکنان، اساتید و طلاب حوزههای علمیه خواهران سراسر کشور نهم دیماه را گرامی میدارند و با سپاس از درگاه پروردگار به دلیل عزم راسخ در پیشبرد قیام مستضعفان عالم، تداوم بصیرت علوی را در آحاد ملت عزیز طلب میکند. مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران
تلخ یا شیرین
باسمه تعالی
مدت ها پیش در جاده ای قرار گرفته بودم؛ پیش رفتم و برسر دو راهی یکی را برگزیدم . راه را ادامه دادم ولی گم شدم در جاده ای که انتهایش نامعلوم بود نه کسی بود نه راه برگشتی .
ولی در آن حال خدا را یافتم از او خواستم یاورم باشد . در لحظه ای که نبود کسی ، در لحظه ای که نا امیدی به سراغمم آمده بود ، چشمِ انتظار من در این سختی ، در این دست اندازها فقط به خود خدا بود . اگر این سختی ، این ناامیدی ، این دلتنگی نبود کی نام خدا را به زبان جاری می کردم .
گویند : که جاده ی زندگی نباید صاف و مستقیم باشد ، خوابمان می گیرد ، دست اندازها نعمت اند .این نعمت از خداست و باید شکرگزار آن باشیم .
خدایا کمکم کن، بهترین راه را به من نشان ده ، حتی اگر قرار باشد سال ها منتظر و مجبور به تحمل این سختی ها باشم .
خدایا..
ناامیدی را از من دور کن و این گذشته ی تلخ را به عنوان یک تجربه در سر راهم قرار ده ، عمری به من ده تا بتوانم گذشته را پلی برای رسیدن به هدفم قرار دهم .
ف . ک طلبه سال دوم
پروردگارا...
با منزلت ترین و عاقبت بخیرترین مردم در نزدت کسانی هستند که حُزنشان در دنیا دراز ، همتشان بسیار و مطیع فرمان توأنند .اینان نیکو کارترین و پرهیزکارترینانند.
الهی….
مرا در این صفوف قرار بده . و تو آنی که می نویسی و پاک می کنی گناهانم را، نه کس آگاه کنی و نه با کس مشورت . و من شرمسار از گناهانم چرا که چشمی در ابرو نگردد به خیالت و خاطری در سینه نگذ رد برخلاف دیانت ، الّا آنکه تو دانا و بینایی و من شرسار !
خدایا …
خویش شناسی نردبان معرفت توست . هرکه خویش شناس است ، شناسای حضرتت تواند بود . مرا به عمق معرفتت آشنا ساز .
الها …
مرا به خدمت و طاعتت رهنمون کن تا سر بر خطِّ فرمانِ ارادت نهم و به نور ذکر و عبادتت ، منوّر گردد .
معبودا…
از کسانی قرارم نده که بد گمانی ام به تو باعث فرو دوختن چشم بصیرتم گشته و ترتیب و ترکیب وجود خویش را گم کرده باشم و در ظلمات حیرت بمانم .
پروردگارا…
همچون کسانی مبادا باشم که تو را فراموش کرده و تو نیز مرا به خود فراموشی گرفتار کنی ، که از گمراهان می شوم .مرا از زمره افرادی قرار مده که گفته اند کلام تو را شنیدیم و حال آنکه در حقیقت نشنیده اند و گمراه شدند !
مهربانا…
مرا همواره از پاکان درگاهت قرار بده .
س . ر طلبه سال دوم
خدایا ...!
از تو ممنونم که هر زمان که حضورت را در کنارم فراموش کردم و تو را از یاد بردم مرا با مشکلی کوچک متوجه خودت ساختی .
ممنونم که به یادم آوردی که در برابر اراده بی نهایت ات هیچ چیز تاب و توان ایستادگی ندارد و همه چیز مسخّر توست.
ا . م طلبه سال دوم
بسم الله النور
من همان بنده توأم همانی که در سرمای سختِ زر و زیور این دنیای پست گم شده بودم و سر در گم در عالم دست و پا می زدم . به دنبال چه …؟ نمی دانستم .
ناگاه گرمایی حس کردم .آری خود تو بودی .من گرمای مهرت را حس کردم.و آنقدر گرم شدم در آغوشت که سوخت تمام جوارحم و همه لبیک گوی تو بودند …
گل خشکیده روحم را جان دوباره بخشیدی و عطر مهر تو بود که سر تا پایم را لبریز کرد .
آتش عشقت مراسوزاند و خاکستر و محوگشتم در عشقت … و دیگر نبودم وهمه تو بودی و بس .
همه ی عالم شد آیت تو ، حتی این جسم بی ارزش من و من فهمیدم روح مرا تو دمیدی در این تن خاکی ، تا بی نهایت ، آنقدر که به تو برسم و تو نهایت نداری …
در این راه طولانی که همه دندان تیز کرده اند تا وصال این عاشق و معشوق را به هم بزنند تومرا حفظ کن .در همان جنت خودت نگه دار مرا …
راستی ؛ کداممان عاشق و کدام معشوقیم ؟! سؤال عجیبی ست ، آخر شنیده ام تو نیز عاشق منی ! مرا که خود آفریدی و جان بخشیدی ، منی که جز گناه در وجودم ندیدی ، مرا که ناسپاس بودم و گاهی فراموش می کنم که هستم و چه وظایفی دارم و یادم می رود غایت آمال تو بودی .
مرا ببخش …
برای همه لحظاتی که منتظر بودی صدایت کنم در نیمه های شب برای اینکه اجابت کنی منِ نالایق را ، و من سر بر دستان شیطان ، در خواب غفلت به سر می بردم.
تو هر لحظه آغوشت ، همان آغوش گرم عشقت ، برای من باز است .
پس ای عشق بی کرانه ی من ، دستم را از دامان لطفت کوتاه مکن که بدون تو هیچ هم نیستم .
مهربانا ، مرگ مرا راحتی قرار ده و تنهایم مگذار…آمین
خ . م طلبه سال دوم
قسمتی از بیانات مقام معظم رهبری (مدظله العالی) در دیدار فرماندهان بسیج سراسر کشور
از من و شما هم سؤال ميكنند دربارهى وعده و عهدى كه با خدا كرديم؛ ما با خدا معاهده داريم. حالا در اين آيهى شريفه - مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عهَدوا الله عَلَيهِ - اين عهدى كه ميگويد مؤمنين با خدا بستهاند و بعضى از مؤمنين به اين عهد بهنيكى وفا كردند و پاى اين عهدشان ثابتقدم ماندند، همان است كه چند آيه قبل در همين سورهى مباركه ميفرمايد كه «و لَقَد كانوا عهَدُوا اللهَ مِن قَبلُ لا يُوَلّونَ الاَدبار»؛(۷) همهى ما به اين نكات بايد توجّه كنيم. با خداى متعال عهد كرده بودند كه از مقابل دشمن فرار نكنند، به دشمن پشت نكنند. رها كردن مواضع و عقبنشينىِ منهزمانه در مواجههى با دشمن، از جملهى چيزهايى است كه قرآن تأكيد ميكند كه نبايد انجام بگيرد؛ در جنگ نظامى و در جنگ سياسى و در جنگ اقتصادى، در هر جايى كه صحنهى زورآزمايى است، در مقابل دشمن بايد ايستاد؛ بايد عزم شما بر عزم دشمن پيروز بشود، بايد ارادهى شما بر ارادهى دشمن غالب بشود؛ و ميشود و اين ممكن است. در عرصهى هرگونه جهاد و كارزارى، پشت كردن به دشمن و هزيمت كردن، از نظر اسلام و قرآن ممنوع است.
حماسه زينبي،
مکمل حماسه عاشورا است
و به يک معنا حماسه حضرت زينب سلام الله عليها،
احياء کننده و نگهدارنده حماسه عاشورا شد.
فرازی از بیانات مقام معظم رهبری در جمع فرماندهان بسیجی
هفته بسیج گرامی باد
کتابهای دشوار را چگونه بخوانم؟
طرح سئوال هنگام مطالعه متنهای دشوار، رودربایستی شما را با متن کم، و مسیر مطالعه را برای شما باز میکند، آهسته آهسته، احساس علاقه میکنید که کتاب را تا پایان بخوانید.
سئوال کردن به شما کمک میکند تا مطالب دشوار یا مطالبی را که به آنها علاقه ندارید، تجزیه و تحلیل کنید و آنها را بهتر بفهمید. پس از طرح سئوال، برای یافتن جواب، رغبت بیشتری به خواندن در خود احساس میکنید. مثلاً میتوانید یک عنوان یا سرفصل یا جمله اول یک پاراگراف را به یک جمله سئوالی تبدیل کنید تا برای ادامه مطلب و پیدا کردن پاسخ تحریک شوید.
برای مثال، میتوان از عبارت زیر:
فرق مفهوم «جنس» و «فصل» در این است که «جنس» مورد تقسیم واقع میشود؛ ولی «فصل» تقسیم کننده «جنس» است.
سئوالات زیر را مطرح کرد:
- بالاخره فرق مفهوم «جنس» و «فصل» چیست؟
- منظور از مورد تقسیم واقع شدن و مقسم بودن چیست؟
- آیا تنها همین فرق بین «جنس» و «فصل» وجود دارد؟
- اگر «جنس» و «فصل» را مستقلاً تعریف کنیم، آیا میتوانیم این فرق را بهتر بفهمیم یا حتی فرقهای احتمالی دیگری را پیدا کنیم؟
- آیا شباهتی نیز بین این دو مفهوم وجود دارد؟
- دانستن فرق این دو مفهوم چه سودی دارد و در کجا استفاده میشود؟
◊ همچنین برای خواندن یک کتاب دشوار:
1- متن های طولانی و بلند را تجزیه کنید.
2- در مطالعه از روش «پس ختام»سود برید.
این روش؛ برای خواندن و فهم کتابهای دشوار، بسیار مفید و موثر است و مشتمل بر شش مرحله است:
1- خواندن اجمالی: هنگامی که میخواهید مطالعه کتاب دشواری را آغاز کنید، بهتر است قبل از خواندن کامل و جزء به جزء آن، ابتدا یک بار به طور اجمالی و سریع، کتاب را مرور کنید تا یک برداشت کلی از موضوع و قسمتهای مهم آن داشته باشید.
2- سئوال: برای هر قسمت یا فصلی از یک کتاب که میخوانید، متناسب با هدفی که از مطالعه دارید، سؤالهایی را طرح کنید. از عنوانهای کلی، فرعی و پاراگرفهای مقدمه و نتیجه، سئوال بسازید.
مثلا از خود بپرسید که به چه دلیل میخواهید این کتاب را بخوانید؟ به عبارت دیگر انتظار دارید از خواندن این کتاب چه چیزی عایدتان شود؟
پرسش از این هدف مطالعه، طرح فکری شما را نسبت به مطلب، روشن میسازد و علاقه و دلبستگی خاصی را برای مطالعه در شما ایجاد میکند.
در بسیاری از افراد، پس از طرح این سئوال، وابستگی خاصی به متن ایجاد میشود و این کلید فهم متن است.
3- خواندن: در این مرحله، مطلب یا موضوع را بخوانید.
4- تفکر: سعی کنید با تفکر درباره مطالبی که میخوانید، آنها را بفهمید و به آنها معنا بدهید.
5- از حفظ گفتن: پس از خواندن هر قسمت، بکوشید مطالب مهم آن را به یاد آورید و برای خود بازگو کنید. ضمن این کار به سئوالهایی که طرح کردهاید، بیندیشید.
6- مرور کردن: وقتی که خواندن تمام کتاب یا کلّ مطلب را به پایان رساندید، آن را مرور یا بازبینی کنید. بهترین راه مرور کردن این است که بکوشید تا بدون مراجعه به متن، سئوالهای مهم را جواب دهید.
3- با مؤلف، گفت و گو یا مباحثه کنید.
لزومی ندارد که دسترسی حضوری به مولف داشته باشید. شما میتوانید با مولف، یک مکالمه ذهنی داشته باشید و سوالات خود را از او بپرسید.
- مبنای فکری شما برای این مسئله چیست؟
- من این قسمت از حرفهای شما را نمیتوانم بپذیرم؛ چون…
- کاربردهای علمی این مطلب چیست؟
- آیا منظور شما از این مطلب، آن است که…
از طرح سئوالات دشوار نهراسید. حتی سئوالاتی که فکر میکنید پاسخ دادن به آنها برای مولف هم دشوار است!
◊ اکنون کتاب را ببندید، و ….
● آموختههای خود را ارزیابی کنید.
بعد از خواندن مطالب با طرح پرسش میتوانید میزان فهم خود را از مطالب ارزیابی کنید. این گونه سئوالات، شما را برای بحثهای کلاسی، امتحانات و تهیه مقالات تحقیقی آماده میکند.
● مطالب را تجزیه و تحلیل کنید.
اگر هنگام مطالعه، سوالات خوبی مطرح کرده باشید، باید بتوانید از درک سطحی مطالب بگذرید و قادر به تجزیه و تحلیل آنها به طور عمیق باشید.
اگر این توانایی را ندارید، یک بار دیگر متن را با سوالات جدیتری بخوانید.
● انتقاد کنید
اگر مطالب را تا حدّ رضایتبخشی فهمیده باشید، باید بتوانید درباره نظم داخلی مطالب، ارزش اثر و اعتبار آن، سوالات انتقادی مطرح کنید.
همچنین میتوانید درباره دستهبندی مطالب، اهمیت و روابط آنها با دانستههای قبلی خود، انتقاد کنید.
● در بازنویسی کتاب به مولف کمک کنید.
شاید مولف بخواهد کتاب خود را ویرایش علمی کند. خود را دست کم نگیرید. در این کار به او کمک کنید. انتقادها و پیشنهادهای خود را در حاشیه کتابتان یادداشت کنید.
◊ بد نیست بدانید که …
«اشکال کردن» غیر از «سوال کردن» است.
باید مرز بین «سؤال کردن» و «اشکال کردن» مشخص شود. مهمترین تفاوت سؤال و انتقاد آن است که :
انتقاد پس از فهم کامل مطلب صورت میگیرد؛ در حالی که سؤال به منظور فهم و درک مطلب مطرح میشود. به عبارت دیگر، خوانندهای که سؤال میکند، میداند که هنوز به دیدگاه مورد نظر نویسنده دست نیافته است؛ پس سؤال میکند تا مطلب را بفهمد.
اگر مرز بین «سؤال» و «انتقاد» مشخص نشود، ممکن است سؤال کننده، پرسش خود را با لحن انتقادی مطرح کند و این مسئله سبب میشود تا پاسخی که نویسنده در کتاب خود بیان کرده است، مسیر همواری برای رسیدن به ذهن پرسشگر نیابد.
حرفه ای ها چگونه کتاب می خوانند ؟
روش مطالعه پرسش محوریکی از موثرترین روشهای مطالعه است که کارایی فراوانی در افزایش یادگیری دارد. در این روش، شما نگرانیهای زیر را ندارید:
● میخوانم، اما یاد نمیگیرم!
سئوال کردن، یکی از کارآمدترین راههای غلبه بر این نگرانی است. زیرا عدم توانایی خواننده در تمرکز حواس و یا وجود اضطراب در فرد (به ویژه برای امتحان) منجر به درک و گیرندگی ضعیف و پایین وی از مطالب میشود.
هنگام مطالعه، با طرح سوالات مناسب، میتوانید نسبت به مطالعه و میزان فهم خود کسب اعتماد کرده، از نگرانیهای خود بکاهید.
● معمولاً هنگام مطالعه، سئوالی برای من پیش نمیآید!
اگر به طور طبیعی هنگام مطالعه یک متن، احساس کنجکاوی نمیکنید، باید آگاهانه بکوشید تا از طریق طرح سئوالات، این کنجکاوی را در خود برانگیزید. مثلاً میتوانید با سئوالی کردن عنوان کتاب، یا موضوعات و سرفصلها، این کنجکاوی را در خود ایجاد کنید. بدین ترتیب حس کنجکاوی شما تحریک میشود و خود را در فرایند مطالعه، فعالتر حس میکنید.
حتی با پاسخ دادن به سوالات ساده خود، برای شما رضایتی حاصل میشود که زمینه را برای طرح پرسشهای بیشتر و دشوارتر فراهم میکند. تمرین این روش، عادت سوال کردن را هنگام مطالعه، در شما افزایش میدهد.
● هنگام مطالعه، زود خسته میشوم!
1- از تنوع و تغییر ذائقه- به هر وسیلهای- غافل نباشید.
خواندن بیوقفه، هر کسی را خسته میکند. برای رفع و دفع خستگی، حتیالامکان مطالب مشابه را پشت سر هم نخوانید و در اثنای مطالعات خود، فرصتی را برای خواندن اشعار، داستانهای کوتاه، زندگینامهها و طرائف الحکم(2) قرار دهید.
2- تغییر و جابهجایی حالت بدنی هم بیتأثیر نیست.
بیش از یک ساعت مطالعه، کارایی را کاهش میدهد. در پایان هر ساعت مطالعه، به خود استراحت دهید و هرگز برای چندین ساعت متوالی مطالعه نکنید. پنج تا ده دقیقه تنفس در پایان هر ساعت مفید است.
● سئوال کردن را از کجا شروع کنم؟
خواننده حرفهای، از هر فرصتی برای سؤال کردن استفاده میکند. در تمام اوقات به طرح سئوالات خود بپردازید: پیش از مطالعه، هنگام مطالعه، بعد از مطالعه…
طرح سئوال قبل از مطالعه، قدرت پیشبینی و علاقه شما را افزایش میدهد و در هنگام مطالعه، علاقه شما را ثابت نگه میدارد و به شما کمک میکند که مطالب دشوار را تجزیه وتحلیل کنید، و بعد از مطالعه، نشان میدهد درک شما از مطالب، چه اندازه و در چه سطحی است.
هفته کتاب گرامی باد
توصیه ای از آیه الله بهجت (ره)
هرکس باید به فکرخودش باشد و راهی برای ارتباط با حضرت حجت پیدا کند ،
خواه ظهور و فرج آن حضرت دور باشد، یا نزدیک !
امام (عج) درهر کجا باشد، آن جا خضراءاست
قلب مؤمن جزیره خضراءاست ؛
هر جا باشد ، حضرت در آنجا پا می گذارد .
حضرت آیت الله بهجت رحمه الله علیه
الا ای صاحب قلبم کجایی ؟
بر آن قلب مبارک تسلیت باد
بر آن سوز عظیمت ،صبر و اجر باد
خوشا آن شور و حال و اشک و آهت
خوشا بر حال تو هر وقت که خواهی
کنار تربت سر جدایی
در این ایام داغ آل احمد دعامان کن عزیزا
دعایی غرق رحمت
انتم الکرم کل الکرم
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ...
آینده آسمان تاریک بود و تکلیف ابرها را کبریت هیچ صاعقه، روشن نمی کرد،
عمود شب در گلوی افق فرو می رفت و حنجره ای برای فردای رسالت صیقل می خورد، ستاره ها یک یک - سرخ - سو سو زدند
و با سه شعله گلوگاه راه شیری را شکافت و آرام آرام ازکارگاه پلکی روشن تراش،
سرنوشت مجهول آسمان آفتابی شد،
هنوز تقدیر کهکشان های ناملموس برمدار خون دنباله دار تو احساس می شود!
به مدرسه علمیه بقیع کرج خوش آمدید
آداب اجتماعی و اخلاقی عید غدیر خم
1- جشن و عيد گرفتن
در احاديث زيادى، غدير، روز عيد و بلكه بهترين عيد اسلامى دانسته شده است و شايسته است كه مردم آن روز را عيد بگيرند و جشن بر پا نمايند.
امام صادق(ع) فرمود:
وهو عيد اللّه الاكبر ومابعث اللّه ـ عزّوجلّ ـ نبيّاً قطّ إلاّ وتعيّد فى هذا اليوم وعرف حرمته.18
و رسول خدا(ص) فرمود:
يوم غدير خمّ افضل اَعياد امّتى وهو اليوم الّذى اَمَرنى اللّه تعالى ذكره فيه بنصب اخى على بن ابى طالب علماً لامّتى…19
2ـ تبريك و تهنيت
در روايات به سه نوع تبريك اشاره شده است:
الف ـ تبريك به اميرالمؤمنين(ع) در روز غدير خم
علامه امينى مى گويد:
وقال المورّخ غياث الدين المستوفى 942 فى «حبيب السير»: ثمّ جلس اميرالمؤمنين بامر من النبى ـ صلّى اللّه عليه وآله ـ فى خيمة تخصّ به يزوره الناس ويهنئونه وفيهم عمربن الخطّاب فقال: بخٍّ بخٍّ يا ابن ابى طالب، اصبحت مولاى ومولى كل مؤمن ومؤمنة. ثم أمر النبى امّهات المؤمنين بالدخول على اميرالمؤمنين والتهنئة له.20
ب ـ تبريك به پيامبر اكرم(ص)
آن بزرگوار در اين مورد چنين مى گويد:
روى الحافظ ابوسعيد الخركوشى النيسابورى المتوفى 407 فى تأليفه «شرف المصطفى» باسناده عن البراء بن عاذب بلفظ احمد بن حنبل، وباسناد آخر عن ابى سعيد الخدرى ولفظه: ثمّ قال النّبى ـ صلى اللّه عليه وآله ـ: هنِّئونى هنِّئونى ان اللّه تعالى خصّنى بالنبوة وخصّ اهل بيتى بالامامة، فلقى عمربن الخطاب أميرالمؤمنين فقال: طوبى لك يا ابا الحسن اصبحت مولاى ومولى كل مؤمن ومؤمنة.21
ج ـ تبريك به يكديگر
اميرالمؤمنين(ع) در ضمن خطبه غدير كه قبلاً هم بآن اشاره شد فرمود:
وتهانّوا نعمة اللّه كما هنّاكم اللّه بالثواب فيه على اضعاف الاعياد قبله وبعده الاّ فى مثله.22
امام هشتم(ع) فرمود:
وهو يوم التهنئة يهنئ بعضكم بعضاً فاذا لقى المؤمن اخاه يقول: الحمد للّه الذى جعلنا من المتمسكين بولاية اميرالمؤمنين والائمة ـ عليهم السلام.23
3 ـ ديد و بازديد
شيخ طوسى مى گويد:
و روى زياد بن محمد قال: دخلت على أبى عبداللّه ـ عليه السلام ـ فقلت: للمسلمين عيد غير يوم الجمعة والفطر والاضحى؟ قال: نعم، أليوم الذى نصب فيه رسول اللّه ـ صلّى اللّه عليه وآله ـ اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ، فقلت: وأىّ يوم هو يا ابن رسول اللّه؟ فقال: وما تصنع بذلك اليوم والايّام تدور ولكنّه لثمانية عشر من ذى الحجّة، ينبغى لكم أن تتقرّبوا الى اللّه تعالى بالبرّ والصوم والصلاة وصلة الرحم وصلة الاخوان، فان الانبياء ـ عليهم السلام ـ كانوا اذا أقاموا اوصيائهم فعلوا ذلك وامروا به.24
امام على بن موسى الرضا(ع) در ضمن حديث فضيلت غدير فرمود:
ومن زار فيه مؤمناً أدخل اللّه قبره سبعين نوراً ووسّع فى قبره ويزور قبره كل يوم سبعون الف ملك ويبشرونه بالجنّة…25
4 ـ افطارى دادن
اميرمؤمنان(ع) در اين باره فرمود:
ومن فطر مؤمناً فى ليلته فكانّما فطّر فئاماً وفئاماً يَعُدُّ بها بيده عشرة، فنهض ناهض فقال يا اميرالمؤمنين وما الفئام؟ قال مأة الف نبىّ وصدّيق وشهيد…26
شبيه اين حديث از امام صادق(ع) نيز در ذيل «نماز روز غدير» گذشت. همچنين در ضمن احاديث آداب سياسى نيز ديديم كه امام هشتم(ع) عدّه اى از خواص خود را كه روز غدير به حضورش رسيده بودند براى افطار در منزل خويش نگهداشت و به آنان افطارى داد و به منزل آنان نيز غذا و لباس و غيره فرستاد.
5 ـ صدقه دادن
يكى ديگر از آداب روز غدير صدقه دادن به فقيراست. امام صادق(ع) در حديثى كه گذشت فرمود:
والدرهم فيه بالف الف درهم.27
اميرمؤمنان(ع) نيز در ضمن خطبه غدير فرمود:
وسائوا بكُم ضعفائكم فى مأكلكم وما تناله القدرة من استطاعتكم وعلى حب امكانكم فالدرهم فيه بمأة الف درهم والمزيد من اللّه.28
6 ـ انجام كارهاى شايسته روز عيد
در احاديث، آداب و اعمال متعدد ديگرى كه جنبه اخلاقى و اجتماعى دارد و مناسب روزهاى عيد و جشن است بيان شده كه به آنها فقط اشاره مى شود و سپس نمونه اى از روايات بيان مى گردد. اين آداب و اعمال عبارتند از: هديه دادن، زينت كردن، شادى كردن، ديگران را شاد و خرّم نمودن، لباس نو و پاكيزه پوشيدن، ميهمانى دادن، گذشت و آشتى كردن، كارگشايى براى ديگران، نيكى كردن به ديگران، لباس و غذا و غيره به منزل خويشان و نزديكان فرستادن، توسعه دادن به زندگى خانواده و برادران، بشارت دادن، استراحت كردن، وام دادن، دوستى كردن، اجتناب از گناه، عقد برادرى بستن، مصافحه كردن، صله رحم، انجام عمل صالح و مهربانى و عطوفت به همديگر.
شيخ طوسى مى گويد:
و روى داود بن كثير الرقى عن ابى هارون عماربن حريز العبدى قال: دخلت على ابى عبداللّه ـ عليه السلام ـ فى يوم الثامن من ذى الحجّة فوجدته صائماً، فقال لى: هذا يوم عظيم، عظّم اللّه حرمته على المؤمنين واكمل لهم فيه الدين وتمّم عليهم النعمة وجدّد لهم ما اخذ عليهم من العهد والميثاق. فقيل له: ما ثواب صوم هذا اليوم قال: انه يوم عيد و فرح وسرور و يوم صوم شكراً للّه تعالى، وان صومه يعدل ستين شهراً من اشهر الحرم….29
و نيز شيخ طوسى درخطبه اميرالمؤمنين آورده است كه فرمود:
عُودوا رَحمكُم اللّه بعد انقضاء مجمعكم بالتوسعة على عيالكم والبرّ باخوانِكم والشكر للّه ـ عزّوجلّ ـ على ما منحكم واجمعوا يجمع اللّه شملكم وتبّار واَيصِلِ اللّه اُلفتكم وتهادوا نِعَمَ اللّه كما منّأكم بالثّواب فيه على اضعاف الاعياد قبله وبعده الا من مثله والبرّ فيه يُثمر المال ويزيد فى العمر والتعاطف فيه يقتضى رحمة اللّه وعَطفه وهيّوا لاخوانكم وعيالكم من فضله بالجهد من جودكم وبما تنالُهُ القدرة من استطاعتكم واظهروا البُشر فيما بينكم والسُرور فى ملاقاتكم والحمد للّه على ما منحكم وعودوا بالمزيد من الخير على اهل التأمل لكم سائوا بكم ضُعفاء كم فى مأكلكم وما تناله القدرة من استطاعتكم وعلى حسب امكانكم فالدرهم فيه بمأة الف درهمٍ والمزيد من اللّه ـ عزّوجلّ ـ و صوم هذا اليوم مما ندب اللّه تعالى اليه وجعل الجزاء العظيم كفالة عنه حتى لو تعبّد له عبد من العبيد فى الشّبيبة مِن ابتداء الدنيا الى انقضائها صائماً نهارُها قائما ليلُها اذا اخلص المخلص فى صومه لقصرت اليه ايام الدنيا عن كفايةٍ و من اَسْعَفَ أخاهُ مبتدئاً وبرَّهُ راغباً فله كأجْرِ من صام هذا اليوم وقام ليلةُ ومن فطَّر مؤمناً فى ليلته فكانّما فطر فئاماً وفئاماً يعُدُّها بيده عشرةً فنهض ناهض فقال يا اميرالمؤمنين وما الفئام قال مأة الف نبىّ وصدّيق وشهيد، فكيف بمن تكفّل عدداً من المؤمنين والمؤمنات وانا ضمينه على اللّه تعالى الامان من الكفر والفقر وان مات فى ليلته او يومه او بعده الى مثله من غير ارتكاب كبيرة فاجره على اللّه تعالى ومن استدال لاخوانه واعانهم فانا الضامن على اللّه ان بقّاه قضاه وان قبضه حمله عنه، واذا تلاقيتم فتصافحوا بالتسليم وتهانوا النعمة فى هذا اليوم ولُيبلَّغ الحاضر الغائب والشاهد البائن وليعد الغنّى على الفقير والقوى على الضعيف امرنى رسول اللّه بذلك.30
سيد بن طاووس در ضمن حديث مفصلى در اهميت و فضيلت غدير از امام رضا(ع) چنين آورده است:
وهو يوم تنفيس الكرب ويوم تحطيط الوزر و يوم الحباء والعطية ويوم نشر العلم و يوم البشارة والعيد الاكبر و يوم يستجاب فيه الدعا ويوم الموقف العظيم ويوم ليس الثياب ونزع السواد ويوم الشرط المشروط ويوم نفى الغموم ويوم الصفح عن مذنبى شيعة اميرالمؤمنين وهو يوم السبقة ويوم اكثار الصلاة على محمد وآل محمد ويوم الرضا ويوم عيد اهل بيت محمد ويوم قبول الاعمال ويوم طلب الزيادة ويوم استراحة المؤمنين ويوم المتاجرة ويوم التودّد ويوم الوصول الى رحمة اللّه ويوم التزكية و يوم ترك الكبائر والذنوب ويوم العبادة ويوم تفطير الصائمين، الى ان قال، وهو يوم التبسّم فى وجه الناس من اهل الايمان فمن تبسّم فى وجه اخيه يوم الغدير نظر اللّه اليه يوم القيامة بالرحمة وقضى له ألف حاجة بنى له قصراً فى الجنة من درّة بيضاء ونظّر وجهه وهو يوم الزينة فمن تزيّن ليوم الغدير غفر اللّه له كل خطيئة عملها صغيرة او كبيرة وبعث اللّه اليه ملائكته يكتبون له الحسنات ويرفعون له الدرجات الى قابل مثل ذلك اليوم.